نویسنده: رحمان نعيمي
دونالد ترامپ، رئيسجمهور امريكا در زمان كارزار انتخابات رياست جمهوري وعده كاهش تنش با روسيه را داده بود و به خصوص در مورد جنگ سوريه از همكاري با اين كشور ميگفت و در اولين كنفرانس مطبوعاتي بعد از پيروزي در انتخابات هم چندين بار گفت كه اگر ما بتوانيم با روسيه كنار بياييم خوب و فوقالعاده خواهد شد. حالا چيزي حدود هشت ماه از آن زمان گذشته و نه تنها نشانهاي از بهبود در روابط امريكا و روسيه ديده نميشود بلكه در زمينه جنگ سوريه وضع وخيمتر از گذشته شده؛ وخيمتر از نزديك به پنج سالي كه باراك اوباما، رئيسجمهور سابق امريكا در اين جنگ دخالت ميكرد. به عبارت ديگر، روسيه از 30 سپتامبر 2015 وارد اين جنگ شد و تا كنون رعايت حال ائتلاف امريكايي و جنگندههاي آن را ميكرد اما بعد از اينكه امريكا 10 روز قبل يك جنگنده سوري را سرنگون كرد، روسيه هم اعلام كرد كه هر پرندهاي حتي هواپيماهاي متعلق به ائتلاف امريكايي در منطقه غرب رود فرات را يك تهديد تلقي كرده و آن را مورد هدف قرار ميدهد. حالا كه وزارت خارجه و بعد دفاع امريكا بهانه استفاده احتمالي ارتش سوريه از تسليحات شيميايي را پيش كشيدهاند روسيه هم به امريكا هشدار داده كه از هر گونه اقدام يكجانبه در سوريه خودداري كند.
به نظر ميرسد نظر داگلاساي لوت، نماينده سابق امريكا در ناتو براي اين وضعيت از تقابل امريكا و روسيه در جنگ سوريه صادق باشد كه گفته «هر زمان كه چندين نيروي مسلح در يك منطقه جنگي همزمان مشغول عمليات باشند و هيچ يك درصدد كاهش درگيري نباشد، خطر اينكه وضعيت از كنترل خارج شود وجود دارد.» او تنها يك محاسبه اشتباه ناشي از حوادث تاكتيكي چه در زمين و چه در هوا را كافي ميداند تا وضعيت در جنگ سوريه از كنترل خارج شود و معلوم است كه چنين نتيجهاي به طور كامل در نقطه مقابل وعدهاي است كه ترامپ در هشت ماه قبل ميداد. در واقع، او نه تنها در جنگ سوريه به وعده خود عمل نكرده بلكه كار را به جايي كشانده كه به قول اين ژنرال امريكايي، تنها يك حادثه تاكتيكي لازم است تا اوضاع از كنترل خارج شود. با وجود اينكه ژنرال جيمز ماتيس، وزير دفاع امريكا، روز سهشنبه گذشته و طي سفرش به اروپا گفته كشورش قصد ورود به جنگ داخلي سوريه را ندارد و تنها بر جنگ با داعش متمركز است، اما خط و نشان كشيدنهاي او در همين سفر نشان از چيز ديگري دارد و با استفاده از عبارت «شرايط مشروع دفاعي» خواست اين پيام را بفرستد كه امريكا برخلاف ادعايش در اين جنگ نقشي فعال در نظر گرفته و تنها مسئله اين است كه امريكا نقش خود را چگونه تعريف كرده و چه خواب و خيالي براي سوريه ديده است.
هيچ شكي نيست كه مسئله استفاده ارتش سوريه از تسليحات شيميايي تنها يك بهانه از سوي امريكاست چنان كه دخالت ارتش سوريه در حمله شيميايي ماه آوريل در منطقه خان شيخون شهر ادلب تا كنون اثبات نشده و رسانههاي غربي جز پخش شايعات و تبليغات جنگي چيز ديگري رو نكردهاند، بنابر اين ادعا و تهديد اخير امريكا را هم بايد تنها بايد حدود بهانهجوييهاي اين كشور ارزيابي كرد كه به منظور ديگري طراحي شده و آن را بايد در پيوند به حملات امريكا به نيروهاي ارتش سوريه و متحدانش از جمله ساقط كردن جنگنده سوري در 18 ژوئن ارزيابي كرد. دست كم وجهي از اين ارزيابي با تحليل روزنامه امريكايي نيويورك تايمز قابل بيان است كه مينويسد: «اينك مسائل مهمتري (از بيرون راندن داعش) وجود دارد.
آيا حكومت سوريه كنترل تمامي كشور حتي بخش شرقي را به دست خواهد گرفت؟ چه كسي بر اين منطقه كويري در مرز سوريه و عراق مسلط خواهد شد؟ نيروهاي همسو با ايران و روسيه يا امريكا؟ كدام بخش از نيروهاي سوري بيشترين منطقه نفوذ را كسب خواهد كرد؟» اين تحليل نظر به بعد از نابودي گروه داعش در منطقه يا به اصطلاح دوران پساداعش دارد و ميپرسد چه نيرويي در آن موقع بر منطقه شرق و جنوب شرقي سوريه تسلط خواهد داشت؟ به نظر ميرسد گزينه فعلي امريكا نيروهاي كردي باشد كه در حال حاضر متكي بر همين نيروها در جنگ سوريه است اما اين احتمال وجود دارد كه امريكا در يك تغيير تاكتيك به كردها خيانت كرده و جبهه النصره را جايگزين آنها در اين منطقه كند، چنان كه سرگئي لاوروف، وزير خارجه روسيه، از همين حالا نسبت به بازي خطرناك امريكا با اين گروه تروريستي و كمك به آن هشدار ميدهد. در هر صورت، تحركهاي اخير امريكا حكايت از برنامه اين كشور در سوريه براي دوره پساداعش دارد تا از يك سو به ارتش سوريه و متحدانش اجازه پيشروي در مناطق تحت تصرف داعش ندهد و از سوي ديگر، اين مناطق را در دوره پساداعش به دست گروههايي بسپارد كه آتش جنگ داخلي سوريه را روشن نگه بدارند.