مهدي خرامان
مرحله دوم خندانندهشو آغاز شد، اما شايد چهار سرگروه از بيان نکتهاي مهم به اعضاي تيم خود غافل شدهاند و آن قدرت و تأثيرگذاري رسانه ملي در جامعه است؛ قدرتي که اگر در مسير درست به کار گرفته شود تأثيرات مثبت دارد و اگر به اشتباه از آن استفاده شود گاهي باعث فاجعه ميشود.
شايد هيچگاه محمد مسلمي، حميد گلي و علي فروتن فکر نميکردند که تنها يک آيتم هفت دقيقهاي به نام «هتل فيتيله» باعث آن همه اتفاقات عجيب از نطق نماينده مجلس تا اعتراض مردم تبريز شود؛ مسئلهاي که باعث دوري آنها از رسانه ملي و خدشهدار شدن کارنامهشان شد يا آن روزي که مهران مديري سريال «در حاشيه» را کليد زد، شايد احتمال توقف يا فشار براي تغيير موضوع، تجمع پزشکان، نامه اعتراض سازمان نظام پزشکي و در آخر ورود يک وزير به مسئله را نميداد يا حتي کمال تبريزي که در مرحله ابتدايي يکي از داوران اين کمدينها بوده است هيچگاه تصور نميکرد سريال تاريخي او باعث اعتراض ايل بختياري، تجمع و اعتراض نمايندگان مجلس شود و نه تنها چهار سال پخش فيلم متوقف گردد، بلکه باعث ضبط مجدد سريال هم شود يا در همين مرحله اول خندانندهشو که باعث ناراحتي مردم خوزستان شد تا در نهايت باعث عذرخواهي رامبد جوان شود؛ حواشياي که تنها باعث پسرفت افراد و تلف شدن انرژي آنها در حواشي ايجاد شده ميشود، و گاهي آنقدر اين آش شور ميشود که مانند مهراب قاسمخاني، کارگردان يک برنامه در رسانه ملي ميشويد، اما حتي نامتان را به خاطر حواشي در تيتراژ درج نميکنند و در نهايت بايد اثر خود را به يکي ديگر بسپاريد، به همين دلايل در رسانه ملي کم نبودند افرادي که يک شبه معروف يا يکشبه نابود شوند.
اما انگار کمدينهاي خندوانه هنوز خودشان را در قالب کاراکترهايي در فضاهاي مجازي تصور ميکنند، افرادي که اگر خطا کنند، ميتوانند به راحتي «پست»شان را پاک كنند و با يک معذرتخواهي قضيه را فيصله دهند، شومنهايي که در همان ابتدا هوش مردم را دستکم گرفتهاند و فکر ميکنند مردم با شوخيهاي دمدستي و گاهي زننده آنها بيگانه هستند که متأسفانه باعث بزرگ بينيشان شده، اما تاريخ نشان داده است چه افراد بزرگي در رسانه ملي فعاليت ميکردند که تنها به خاطر يک اشتباه سالها حتي وارد جامجم هم نشدهاند، به همين دليل صداوسيما مانند سکوي پرش است که اگر شيرجهزن در نقطه اوج اشتباه سهوي انجام دهد، مطمئناً سقوطي دردناک را تجربه خواهد کرد.
در هر حال بايد اميد داشت اين پازل به هم ريخته به دست چهار سرگروه و به ويژه رامبد جوان به دليل احاطه کافي درباره حد و مرز رسانه ملي، مرتب شود تا شايد کمدينهاي خلاق که بياخلاقي را ارزش نميدانند دوباره وارد شريانهاي اصلي طنز کشور شوند.