کد خبر: 858939
تاریخ انتشار: ۰۶ تير ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۰
جبار آذين
جبار آذين
 
معضل پايان‌بندي‌هاي بد، بدون منطق و غيردراماتيک و ناپسند اغلب مجموعه‌هاي تلويزيوني، چه حاصل تحميل نظر و سليقه مديران کارنابلد تلويزيون باشد يا نتيجه کم‌سوادي و کم آوردن نويسندگان آنها يا هر دو، سريال «زير پاي مادر» نوشته سعيد نعمت‌الله، فيلمنامه‌نويس سيما را هم قرباني کرد. بخش‌هاي پاياني اين مجموعه که شتابزده و سطحي و به دور از هرگونه منطق و جذابيت داستاني و نمايشي رقم مي‌خورد، با بخش بسيار بد پاياني و غفلت نويسنده از ايجاد و پرداخت ضروري زمينه داستاني تغيير و تحول کاراکترها، پردازش مناسب موضوعي و خارج شدن از مدار اصول اوليه دراماتيک متن و منطق روايي آن و استفاده نکردن از تصاوير مناسب و جذاب توسط کارگردان که از نيمه سريال به دليل تکرار و کشدار شدن داستانک‌هاي آن، مسير سقوط نمايشي را مي‌گذراند، تکميل شد و پرونده سريالي را که مي‌توانست با توجه به قابليت‌هاي نويسنده، کارگردان و بازيگرانش تبديل به اثري به يادماندني شود، مختومه کرد.
 
پايان «زير پاي مادر» که با قرائت انشايي کودکانه و شعاري توسط ستاره خطاب به خانواده‌ها آغاز شد با بازگشت و آشتي آتنه و خليل کبابي و زندگي مشترک مجدد آن دو، بدون پرداخت لازم داستاني که چنين بازگشت و آشتي و احياي زندگي مشترک را توجيه كند، دل مخاطب را کباب کرد. اين پايان، يعني داستان‌هاي اصلي و فرعي به ويژه بود و نبود شخصيت رخساره، درگيري‌هاي صدرا و نفر و خليل و شوکه شدن آتنه و... پوچ و بيهوده و سرکاري بوده است. اگر قرار بود که ماجراي سريال صرفاً حول قهر و آشتي خليل و آتنه دور بزند، چه لزومي داشت رخساره، پدر او، ستاره، بيژن، صدرا و ديگران و برخوردهاي پيرامون کاراکتر و زندگي رخساره نوشته و ساخته شود.
 
سازندگان «زير پاي مادر» مي‌توانستند، بدون آکروبات‌بازي، ازهمان ابتدا و بدون حاشيه‌پردازي‌هاي اضافي، درام خود را بر مبناي زندگي از هم‌گسسته خليل و آتنه بنا کنند و با آشتي آنها، نمايش پيش‌پا افتاده و سطحي زندگي شيرين مي‌شود را به تصوير بکشند. در هر حال سريالي که به‌رغم تکراري بودن موضوع، فضاها، ديالوگ‌ها و برخورد شخصيت‌هاي آن و گرايش به لمپنيسم و مشابهت با ساير آدم‌هاي کارهاي نعمت‌الله، ظرفيت ساخته شدن يک سريال درام قوي خانوادگي اجتماعي را داشت، به علت سهل‌انگاري و اهمال يا تحميل سليقه و کم‌تواني نويسنده، به يکي از بدپاياني‌هاي سيما تبديل شده است. افزون بر آن، بيننده آن، سرانجام از اين سريال، قضيه زير يا روي پاي مادر و ارتباط آن با ماجراهاي باربط و بي‌ربط سريال را درنيافت و تنها آنچه به او منتقل شد، يک شخصيت سوخته به نام رخساره و چند ماجرا و درگيري سطحي و بدون نتيجه و داستاني رها شده با پاياني سرهم‌بندي شده بود. «زير پاي مادر»، نمونه‌اي ديگراز تراژدي سريال‌سازي در رسانه ملي است.  آيا واقعاً حال اين رسانه خوب است و با اين آشفته‌سازي‌ها و پريشان‌کاري‌ها مي‌خواهد، ماهواره‌بين‌ها را تشويق به تماشاي برنامه‌هاي تلويزيون کند. متأسفانه صداوسيما همچنان از مرحله توليد آثار خوب و جذاب مردمي دور است.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار