مصاحبه و ترجمه: علی اعتمادی
ترامپ بعد از مشاهده اختلاف کشورهای خلیج فارس با قطر و مطرح شدن حمايت مالي دوحه از تروريسم، بلافاصله از رويكرد عربستان سعودي حمايت كرد؛ اما از طرفی دیگر با قطر قرارداد تسلیحاتی به امضا رساند. اینکه چرا زمانی که موضوع تروریسم مطرح است آمریکا رویکرد دوگانهای نسبت به این موضوع اتخاذ میکند، مسئلهاي که ما را بر آن داشت تا با مکس آبراهامز، نظریهپرداز و استاد مسائل امنیتی و تروریسم، گفتوگوی کوتاهی داشته باشیم.
دکتر آبراهامز در پاسخ به این سوال که چرا دولت آمریکا در رابطه با مسئله تروریسم رویکرد دوگانهای دارد، گفت: «اکنون وضعیت رهبری دولت آمریکا در جهان مبهم و آشفته است. این موضوع با توجه به رویکردهای این دولت نسبت به ناتو، چین، مکزیک، سوریه و به خصوص کشورهای حاشیه خلیج فارس مشهود است. ترامپ درباره کشورهای حاشیه خلیج فارس زیاد بحث نکرد. این سکوت آزاردهنده بود؛ زیرا این کشورها برای اقتصاد جهان و اینکه آمریکا یک پایگاه نظامی در قطر دارد، مهم است. ابتدا، به نظر میرسید که ترامپ از کشورهای خلیج فارس برای تنبیه قطر خرسند است، اماً اخیراً وزارت خارجه امريكا از عربستان و امارات خشمگین شده است؛ زیرا آنها نتوانستند سندی از اینکه قطر از تروریسم حمایت میکند، تهیه و ارائه کنند. اما این موضوع دلیلی نیست که کشورهای خلیج فارس با این کشور مقابله میکنند و روابطشان را با آن قطع کردهاند؛ بلکه عربستان خود از بیشتر گروههای تروریستی حمایت میکند. در واقع همکاری ایدئولوژیك سعودیها با تروریستهای سلفی واضح و مبرهن است. اگر ترامپ از کشور قطر به دلیل حمایت از تروریسم ناخرسند است، چرا به این کشور سلاح سنگین میفروشد؟ سوال خوبی است. یک دلیل میتواند موضوع برقراری عدالت بین این کشور و عربستان سعودی باشد. دلیل دیگر مبارزه با تروریسم است. بنابراین، سیاست آمریکا نسبت به قطر متضاد و مبهم است.»
این نظریهپرداز آمریکایی، در پاسخ به این سؤال که چرا آمریکا از عربستان و سلفیها، حامیان تروریسم، حمایت و برای پیشبرد اهدافش از آنها استفاده میکند، اما در عین حال نشان مي دهد كه با این تروریستها میجنگد، گفت: این تضاد به این دلیل است که آمریکا در اين منطقه، دو دشمن را برای خود در نظر گرفته است: 1- گروههای تندروی سنی مانند داعش؛ 2- ایران.
بنابراین دولت آمریکا از تروريستهايي كه ضد ايران هستند، حمايت ميكند.