«جوان» چند روز پيش در همين صفحه مطلبي با تيتر ردپاي قوم لوط در تئاتر منتشر كرد كه در نقد يكي از نمايشهاي اجرا شده در تماشاخانه ايرانشهر بود. روابط عمومي اين مجموعه جوابيهاي در اين خصوص به دفتر روزنامه ارسال كرده كه به ترتيب متن آن و سپس توضيحات «جوان» آمده است.
روابط عمومي تماشخانه ايرانشهر به دنبال انتشار مطلبي كه با عنوان «ردپاي قوم لوط در تئاتر» در مورخ 29/3/96 در روزنامه جوان منتشر شد، ارائه توضيحاتي را لازم ميداند.
1- برداشتهاي ذهني و شخصي نويسنده مطلب روزنامه جوان از موضوع نمايش كه متأسفانه از آن به عنوان «همجنسگرايي» ياد ميكند مورد تأييد اعضاي مسئوليتپذير شوراي نظارت بر آثار نمايشي كشور و اعضاي شوراي سياستگذاري تماشاخانه ايرانشهر نميباشد و هيچ ارتباطي به مثالهاي مذكور و تأثيرپذيري از سريالهاي تلويزيوني منحرف امريكايي ندارد و اين شلوغكاري و مشابهتسازي نويسنده اين مطلب فقط از باب مغالطه و فريب اذهان عمومي و ايجاد حساسيت هرچه بيشتر در مخاطبان خصوصاً مردم متدين و مسئولان محترم نظام آن هم در ايام ماه مبارك رمضان ناشي ميشود.
2- گمان ما اين است كه نويسنده اصولاً نمايش را نديده و از دور قضاوت كرده است قطعاً اگر نمايش را ديده بود اين گونه قضاوت نميكرد و اين همه عبارات زشت و سخيف را در تيتر و پاراگرافهاي خود به كار نميبرد و مسئوليت اين حجم از تهمت و افترا و تشويش اذهان عمومي خصوصاً مؤمنان روزهدار را به گردن نميگرفت چرا كه نمايشنامه «ديگري» فارغ از اتهامات مطروحه بارها پيش از اين با مجوز مراجع نظارتي و با پايبندي به قوانين و ضوابط تعيينشده از سوي شوراي عالي انقلاب فرهنگي در محافل مختلف اجرا و يا نمايشنامهخواني شده و اين بار نيز در تماشاخانه ايرانشهر با مجوز صادره از سوي مركز هنرهاي نمايشي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به روي صحنه رفته است.
3- نكته قابل تأمل ديگر اين است كه اگر دوستان روزنامه و رسانههاي همسو اينقدر دغدغه ديني و اخلاقي دارند چرا بعد از گذشت يك هفته از اتمام نمايش اينگونه برافروخته با تيترهاي حساسيتزا، احساسي و شعاري و ادعاهاي بيربطي كه از شرق و غرب عالم به هم تنيدهاند را مطرح كرده و به اغواي مخاطب پرداختند و حتي در صورت صحت مدعايشان ميبايست براساس تكليف اخلاقي و ديني به محض برخورد با منكر در وهله اول موضوع را به مسئول ذيربط متذكر ميشدند (از باب آنچه در اخلاق ديني ذكر شده «من وعظ اخاه سرأ فقد زانه».) و به جاي آنكه با جار و جنجال غيراخلاقي، نمايشي كه در طول 27 روز به صحنه رفتن تنها 3600 تماشاگر آن هم غالباً از كارشناسان و علاقهمندان جدي هنر نمايش مشاهدهگر آن بودهاند را با تيترهاي جعلي، كذب و جنجالي خود تبديل به دغدغه دهها هزار خواننده غيرمطلع كنند و اسباب نگراني خانوادهها و جامعه ديني و مسئولان محترم كشور را به گزافه و غلط فراهم نمايند.
4- پرواضح است كه تماشاخانه ايرانشهر به عنوان يكي از فعالترين و جديترين مجموعههاي نمايشي كشور در كنار انبوه خدماتي كه به جامعه تئاتري كشور و علاقهمندان اين هنر بنيادين ارائه ميكند و متأسفانه از نگاه نويسنده اين مطلب و دوستان و همگنان آنها همواره مغفول است، بايد با دقت و وسواس بيشتري به كار خود ادامه دهد و حتماً پذيراي انتقادهاي شايسته و اصولي همه دغدغهمندان عرصه هنر خصوصاً آنها كه مشفقانه، بهنگام و با رعايت تقواي الهي و اخلاق شايسته ديني و انساني و حفظ حرمتها و رعايت ادب فردي و اجتماعي اقدام كنند خواهد بود.
توضيحات «جوان»برخلاف آنچه در جوابيه تماشاخانه ايرانشهر ادعا شده در گزارش «جوان» هيچ اشارهاي به تأثيرپذيري نمايش مذكور از سريالهاي تلويزيوني منحرف امريكايي به ميان نيامده است.
هر اثر هنري لايه دروني و بيروني دارد. تمام مواردي كه در متن «جوان» آمده عيناً در نمايش گنجانده شده است. لحن عصباني و تند جوابيه مصداق متهمي است كه دست پيش را گرفته كه پس نيفتد. رسالت رسانه نقد است، طبيعي است كه واكنش به كجروي هنري در رسانه بازتاب يابد نه در پستوهايي كه مدنظر نويسنده است. «جوان» حق خود ميداند براي پرهيز از تبليغ نمايش پس از اتمام اجرا اقدام به نقد آن نمايد. گمان ديده نشدن نمايش گمان غلطي است. نوعي فرافكني قلمداد ميشود. هر چند تصاوير بازيگري که در این نمایش بازی میکند و نشانه همجنسبازان را به سينه الصاق كرده در فضاي مجازي دست به دست شده است.
«جوان» اينكه نقد نوشته شده برداشتهاي نويسنده است را انكار نميكند و مسئولان اين مجموعه را به كلامي از نهجالبلاغه توجه ميدهد كه: «كسي كه خود را در معرض اتهام و بدگماني قرار دهد نبايد كسي را كه به او گمان بد برده سرزنش كند.» همانطور كه در متن جوابيه آمده انتظار ميرود اين مجموعه با دقت و وسواس بيشتري به كار خود ادامه دهد و حتي پذيراي انتقادهاي شايسته و اصولي دغدغهمدان عرصه هنر باشد.