کد خبر: 858311
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۰
«بدبخت‌ شديم.‌» اين پيامكي است كه پاي زن و مردي جوان را به پرونده قتل نگهبان يك مؤسسه خيريه در جنوب تهران باز كرد.
به گزارش خبرنگار ما، صبح روز 22 دي‌ماه سال قبل، مأموران پليس با تماس تلفني كاركنان بيمارستاني در جنوب تهران در جريان مرگ مشكوك مرد جواني قرار گرفتند. مأموران در بيمارستان با جسد مرد 45 ساله‌اي به نام ايوب روبه‌رو شدند كه با ضربات چاقو به قتل رسيده بود.
پس از اعلام اين خبر بازپرس ويژه قتل دادسراي امور جنايي تهران همراه كارآگاهان اداره دهم پليس‌آگاهي در محل به تحقيق پرداخت. بررسي‌ها حكايت از آن داشت مقتول نگهبان مؤسسه خيريه‌اي در حوالي كيانشهر بوده و ساعتي قبل پيكر نيمه‌جانش به بيمارستان منتقل مي‌شود، اما به دليل خونريزي شديد فوت مي‌كند.
 
مردي كه مقتول را به بيمارستان منتقلكرده بود، گفت: مدتي است به خاطر كمك به افراد نيازمند با اين مؤسسه خيريه ارتباط دارم. امروز براي كمك به مؤسسه آمدم، اما هيچ‌كس داخل خيريه نبود. هر چقدر صدا زدم كسي جواب نداد تا اينكه صداي ناله‌اي از داخل يكي ا‌ز اتاق‌ها شنيدم. خيلي ترسيدم و از مؤسسه بيرون آمدم و به مدرسه بغلي رفتم و از سرايدارش درخواست كمك كردم. وقتي با سرايدار مدرسه به داخل اتاق رفتيم با نگهبان خيريه روبه‌رو شديم كه با ضربات چاقو زخمي شده‌بود. خون همه اتاق را گرفته بود و چاقوي خونيني هم كنارش افتاده بود. نگهبان هنوز زنده بود، اما توان حرف زدن نداشت و فقط به آرامي ناله مي‌كرد كه ما موضوع را به پليس و اورژانس اطلاع داديم. از طريق اورژانس او را به بيمارستان رسانديم، اما متأسفانه فوت كرد.  مأموران در تحقيقات بعدي دريافتند مقتول مدتي است با يكي از كاركنان زن مؤسسه خيريه به نام اشرف اختلاف دارد. يكي از كاركنان مؤسسه گفت: اشرف هميشه از مقتول بد مي‌گفت. او هميشه از كارهاي ايوب ناراحت بود و مدعي بود كه ايوب براي او مزاحمت ايجاد می‌کرد و به او متلك مي‌انداخت. روز حادثه اشرف تلفني با فردي درباره مقتول حرف  ‌زد.
 
در چنين شرايطي همزمان با ادامه تحقيقات درباره اين حادثه،  مأموران اشرف را تحت‌نظر گرفتند تا اينكه فهميدند وي با وجود اينكه شوهر دارد، مدتي است با مرد جواني به نام شهروز ارتباط تلفني و پيامكي دارد. همچنين مشخص شد بسياري از پيامك‌هاي رد و بدل شده بين اشرف و شهروز درباره مقتول است و در يكي از پيامك‌ها هم اشرف به شهروز نوشته است ايوب كشته شده ما بدبخت شديم.
 
در حالي كه تحقيقات حكايت از آن داشت به احتمال زياد اشرف و شهروز از جريان حادثه خونين با خبرند، مأموران آنها را به عنوان مظنون حادثه بازداشت كردند. صبح ديروز، دو متهم براي بازجويي به دادسراي امور جنايي تهران منتقل شدند.
اشرف در تحقيقات گفت: من كارشناس‌ارشد روانشناسي دارم. چندين سال است كه در مؤسسه خيريه كار مي‌كنم. چند سال قبل با مرد پزشكي آشنا شدم. او زن و يك پسر داشت، اما از من خواستگاري كرد و من هم قبول كردم و زن دومش شدم. وقتي مادر و پدرم متوجه شدند شوهرم پسر جوان دارد، از من خواستند از شوهرم جدا شوم، اما من قبول نكردم به همين دليل با خانواده اختلاف پيدا كردم. آنقدر خانواده‌ام اصرار كردند كه در نهايت تصميم گرفتم از شوهرم جدا شوم. وقتي شوهرم از ماجرا با خبر شد، خيلي ناراحت شد و باعث اختلاف ما شد. در حالي كه در آستانه جدا شدن بودم با شهروز كه برادر يكي دوستانم به نام افسانه بود، آشنا شدم. من هميشه با شهروز به صورت تلفني و پيامكي در دل مي‌كردم.
 
از سوي ديگر ايوب هم كه فهميده بود با شوهرم اختلاف و قصد جدايي دارم، هميشه به من متلك مي‌گفت به همين دليل من خيلي از او بدم مي‌آمد. روز حادثه مقتول به تلفن من زنگ زد و گفت قرار است خيرات بياورند و از من خواست تا به مؤسسه بروم و خيرات را به اداره مركزي منتقل كنم.  وي ادامه داد: ساعتي قبل از حادثه شهروز با خودرواش به دنبال من آمد و مرا به جلو مؤسسه رساند. وقتي وارد شدم مأموران پليس در مؤسسه بودند كه گفتند نگهبان به قتل رسيده است. خيلي ترسيدم و به شهروز پيام دادم كه ايوب را كشته‌اند، ما بدبخت شديم. من منظورم اين بود كه اگر من هم زودتر رسيده بودم، كشته مي‌شدم و بدبخت مي‌شديم. وي در پايان مدعي شد كه در جريان قتل نگهبان مؤسسه نبوده است.  شهروز هم در تحقيقات حرف‌هاي اشرف را تأييد كرد و گفت: مدتي بود با همسرم مشكل داشتم و به همين دليل در آستانه جدايي از همسرم بودم كه با اشرف آشنا شدم. او هم مثل من قصد داشت از شوهرش جدا شود و هميشه با من درد دل مي‌كرد. او به من گفته بود كه مقتول براي او مزاحمت ايجاد مي‌كند. روز حادثه وقتي اشرف موضوع را تلفني به من گفت به در مؤسسه رفتم و شروع به داد و فرياد كردم كه چرا اين مؤسسه امنيت ندارد. وي در پايان گفت. من بي‌گناه هستم و نمي‌دانم چه كسي نگهبان مؤسسه را به قتل رسانده است.
دو متهم براي تحقيقات بيشتر در اختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي قرار گرفتند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار