کد خبر: 858191
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۳۹۶ - ۲۱:۰۰
دهن‌بيني ريشه در تربيت دوران كودكي دارد
دهن‌بيني و تلاش براي جلب رضايت ديگران يكي از مشكلات رفتاري است كه بسياري از افراد جامعه به آن دچار هستند و...
نويسنده: عاطفه كياني‌نژاد *
 
 
دهن‌بيني و تلاش براي جلب رضايت ديگران يكي از مشكلات رفتاري است كه بسياري از افراد جامعه به آن دچار هستند و به شكل‌هاي مختلف در زندگي فردي، خانوادگي و اجتماعي آنها اثر گذاشته است. اين اختلال در وهله اول موجب سلب آرامش فرد و سپس اطرافيان مي‌شود. معمولاً اين افراد در طول دوران رشد و تربيت خود آسيب‌هايي ديده‌اند كه سبب اختلال در تكامل شخصيت آنها شده است، چراكه بسياري از مشكلات رفتاري ما در بزرگسالي ريشه در كودكي و نوع تربيتمان دارد و خميرمايه آن در دوران كودكي در بستر مهم خانواده ساخته مي‌شود. بي‌شك سهم خانواده به عنوان ركن اصلي تربيت و تكامل شخصيتي فرد بسيار قابل توجه است، اما از يك فهم مبهم و غلط خانواده‌ها در تربيت فرزند نبايد غافل بود، اينكه فرهنگ ما به گونه‌اي است كه دخالت اطرافيان در آن خيلي قوي است و متأسفانه خانواده‌ها تفاوت بين احترام به ديگران و حرف‌شنوي محض را به كودكان نمي‌آموزند.
     
دهن‌بيني يعني چه؟
 
 
دهن‌‌بيني بدين منظور است كه ما به دليل خلأ شخصيتي خود، حرف‌هاي ديگران را ملاكي براي صحت آنها و رفتار خود قرار مي‌دهيم. در واقع ما آنچه را كه از ديگران مي‌شنويم قبول مي‌كنيم بدون اينكه خود دنبال دلايل علمي و منطقي آن موضوع برويم و از درست بودن آن مطمئن شويم و در واقع رفتار ما از حرف‌هاي ديگران نشئت مي‌گيرد.
 
 
چرا دهن‌‌بين مي‌شويم؟
 
 
به طور طبيعي چنين موضوعي از كودكي در انسان وجود دارد. از زماني كه يك فرد شروع به سخن گفتن و درك كلام پيدا مي‌كند يعني يك كودك دو يا سه ساله كه تكلم را آغاز مي‌كند در ابتدا خيلي تحت تاثير بزرگترها و ديگران قرار دارد. به عنوان مثال براي اينكه كودك متوجه شود مي‌تواند كاري را انجام دهد يا خير يا اينكه يك محيط امن است يا خير معمولاً به والدين خود يا بزرگ‌ترها نگاه مي‌كند و با نگاه و كلامي كه آنها به او تفهيم مي‌كنند متوجه درست و غلط بودن آن مي‌شود و از آنها تقليد مي‌كند. يكي از دلايلي كه كودك دهن‌‌بين و نگاهش به كلام بزرگ‌ترها و مخصوصاً پدر و مادر خويش است، دانستن ناداني و ناتواني خود است چراكه به اين باور رسيده است خود در انجام بسياري از كارها ناتوان و حتي نادان است، بنابراين بايد به بزرگترها كه دانا و توانا هستند اعتماد و از آنها تقليد كند.
 
 
 
وقتي بازيچه حرف ديگران مي‌شويم 
 
 
 
حال اگر كودك در مراحل مختلف رشد عقلي و روحي آسيب‌هايي ببيند، اين دهن‌بيني و توجه بيش از حد به حرف ديگران در بزرگسالي نه تنها با او همراه مي‌شود بلكه تشديد هم مي‌شود.. اگر كودك در سيستم آموزشي و رشدي درستي قرار گرفته باشد يعني در محيطي عزتمندانه اجازه تفكر، سؤال پرسيدن و حتي به چالش كشيدن و زير سؤال بردن موضوعات مختلف را كه اصطلاحاً به آن تفكر انتقاد مي‌گوييم داشته باشد، در زمينه تعقل رشد خوبي پيدا مي‌كند. آنگاه چنين فردي در بزرگسالي آمادگي اين را پيدا مي‌كند كه به صورت منطقي به مسائل نگاه كند و از روي احساسات بازيچه حرف ديگران نشود.
 
 
نقش مهم خانواده و مدرسه در رشد فكري
 
 
در اين زمينه مدرسه و خانواده نقش زيادي دارند. به عنوان مثال در مدرسه وقتي محصل سؤالي مي‌پرسد و معلم با عصبانيت از او گلايه مي‌كند كه چرا حواسش نيست يا امكان سؤال پرسيدن را از شاگردان خود مي‌گيرد، فرد به اين نتيجه مي‌رسد كه هرچيزي را بايد بدون فكر كردن و سؤال پرسيدن قبول كند چون در غير اين صورت ممكن است اظهارنظر، رفتار و در يك كلام هرگونه تفكر مستقلش باعث حقارتش شود، بنابر اين چنين فردي به آن خودباوري كامل نمي‌رسد. در خانواده نيز آسيب‌هاي دوران كودكي از جمله وابستگي شديد به مادر، عدم تشويق كودك به فكر كردن درباره موضوعات و به بياني تخريب روحيه پرسشگري و در نهايت سلب مسئوليت‌پذيري او كه مانع حفظ عزت‌نفس و خودباوري او مي‌شود سبب عدم‌تكامل رشد عقلي فرد مي‌شود. عدم عزت نفس و مسئوليت‌ناپذيري افراد يكي ديگر از دلايل مهم پيدايش دهن‌بيني افراد است. گاهي فرد اصلاً كاري به حقيقت ندارد و به دنبال سلب مسئوليت از خود است و به نوعي از مسئوليت‌پذيري مي‌ترسد، بنابراين منتظر اين است كه ببيند ديگران چه مي‌گويند تا آن را انجام دهد.
 
 
تربيت غلط
 
 
كسي كه به خاطر رضايت ديگران، تمام حرف‌هاي آنها را گوش مي‌دهد و به آنها اهميت مي‌دهد درواقع به دنبال حقيقت و درست بودن يا درست رفتار كردن نيست بلكه فقط به دنبال اين است كه به خاطر احترام و اينكه توسط ديگران پذيرفته شود سعي كند تابع آنها باشد و اين موضوع متأسفانه موضوع شايعي در فرهنگ ما است چراكه فرهنگ ما به گونه‌اي است كه دخالت اطرافيان در آن خيلي قوي است و از طرفي متأسفانه به كودكان ما تفاوت بين احترام به ديگران و حرف شنوي محض آموخته نمي‌شود، نوع تربيتي كه در آن نگاه بالا به پايين و نگاه بسته وجود دارد كه احترام به بزرگترها و ديگران را در حرف شنوي محض از آنها برابر مي‌داند. به همين دليل جملاتي از اين دست كه اگر تو مطابق ميل فلاني رفتار نكني يا با او مخالفت كني تو را دوست نخواهد داشت يا تو را طرد خواهد كرد، متأسفانه در خانواده‌هاي ما بسيار رايج است.
 
به علايق كودك خود احترام بگذاريم
 
 
اگر به سلايق و علايق فرد در دوران كودكي و نوجواني توجهي نشود يا برخورد تندي شود آنگاه در بزرگسالي دچار اين توهم و خيال مي‌شود كه همواره بايد مطابق ميل ديگران رفتار كند. در حالي كه تمام اينها توهمي بيش نيست، چون انسان‌ها تا اين حد بيكار نيستند كه فقط به رفتارهاي ما نگاه و توجه كنند.
 
 
ملاك رفتارمان، حرف ديگران نباشد
 
 
فرض مي‌كنيم كه تعدادي از افراد به خاطر حرف يا عملي از دست ما ناراحت مي‌شوند يا پشت سر ما حرفي مي‌زنند، اما ما باز هم بايد كاري را كه درست است، انجام دهيم. در بسياري از مواقع ما افرادي را مي‌بينيم كه كار خوب و كار درست را انجام نمي‌دهند چون آن كار بين افراد خانواده يا جامعه پذيرفته نيست ولي يك كار غلط را انجام مي‌دهند چون افراد آن كار غلط را بهتر قبول دارند يا بهتر مي‌پذيرند. اين مسئله مربوط به رشد اخلاقي هم مي‌شود يعني ما بايد در تشخيص درست و غلط، خيلي نيازمند نگاه ديگران نباشيم و ملاكمان را نه حرف ديگران كه درست يا غلط بودن ذات آن رفتار قرار دهيم.

 
 
*روانشناس و مشاور خانواده
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر