دكتر سيدنعمتالله عبدالرحيمزاده
امريكا با سرنگون كردن يك جنگنده سوري در شامگاه يكشنبه 18ژوئن روابط نه چندان خوب خود با روسيه را دچار چالشي عميقتر كرده است. عصر ديروز هم گزارش شد كه امريكاييها يك پهپاد سوري را سرنگون كردهاند. روسيه در پاسخ به اين تجاوز نظامي امريكا در سوريه اعلام كرده كه كانال ارتباطي خود را با فرماندهان امريكايي براي هماهنگي دو طرف در جنگ با داعش قطع ميكند؛ كانالي كه براي ممانعت از حوادث پيشبيني نشده ايجاد شده بود. علاوه بر اين، وزارت دفاع روسيه اعلام كرده كه هر هواپيمايي در منطقه عملياتي نيروي هوايياش را يك تهديد براي امنيت خود تلقي كرده و آن را مورد هدف قرار خواهد داد، بنابر اين روسيه نه تنها رابطه نظامياش با امريكاييها در سوريه را قطع كرده بلكه به طور مستقيم طرف امريكايي را تهديد كرده كه از اين به بعد مراقب پرواز جنگندههايش در آسمان سوريه باشد چون امنيت آنها را تضمين نميكند. امريكاييها كه متوجه خشم مسكو به دليل سرنگون كردن آن جنگنده سوري شدهاند، به دست و پا افتادهاند تا به هر نحو شده اين خشم را فروكش كرده و جلوي ضرر را از همين حالا بگيرند.
اولين گزينه امريكاييها تغيير مسير جنگندههايشان در آسمان سوريه است كه فرماندهي مركزي نيروي هوايي امريكا تغيير مسير پروازها را «تدابير جسورانه» توصيف كرده كه هم امكان ادامه جنگ با داعش را به اين نيرو ميدهد و هم سلامت كادر پروازي امريكا را تضمين ميكند. معلوم است كه اين به اصطلاح تدابير آنقدر كارايي ندارد كه ژنرال جوزف دانفورد، رئيس ستاد مشترك ارتش امريكا از گزينه دوم گفته و روشهاي ديپلماتيك و نظامي براي فعالسازي مجدد كانال ارتباطي با روسها و اشاره به پايگاه نظامي امريكا در العديد قطر كرده كه سعي در حفظ ارتباط با روسها در پايگاه الحميم در سوريه دارد. به نظر ميرسد روش ديپلماتيك در حرف دانفورد بيشتر به عهده دستگاه ديپلماسي امريكاست تا نظاميهاي اين كشور و به همين جهت است كه كاخ سفيد اعلام كرده براي برقراري مجدد كانال ارتباطي با روسها در سوريه تلاش ميكند. علاوه بر اين دو گزينه، كاخ سفيد به نقشه گستردهتري از ترميم روابط با روسها فكر ميكند و ركس تيلرسون، وزير امور خارجه امريكا اين نقشه را به سه بخش براي توسعه همكاريها با روسيه ترسيم كرده است. بخش نخست نقشه او شامل گفتوگو با روسيه در مورد فروش سلاح به طالبان و اتفاقاتي است كه به گفته او كنترل براي ديپلماتهاي امريكايي در مسكو پيش آمده است. تيلرسون بخش دوم نقشه خود را تحت عنوان حوزههايي ذكر كرده كه به نظر او جزو منافع استراتژيك امريكا به حساب ميآيند. سلاحهاي كشتار جمعي، تحولات سوريه، شكست داعش، تسليحات هستهاي كره شمالي و همكاري مشترك در امنيت سايبري از جمله حوزههايي هستند كه تيلرسون در اين بخش ذكر كرده است. بخش سوم وجه كلي دارد و تيلرسون اين بخش را تحت عنوان حفظ رابطه با روسيه براي ثبات استراتژيك امريكا ذكر كرده تا ابعادي وسيعتر از دو بخش قبل را تحت پوشش خود بگيرد.
در نگاه اول چنين به نظر ميآيد كه نقشه تيلرسون براي توسعه روابط امريكا با روسيه به شكل كيكي درآمده كه كاخ سفيد براي كرملين تهيه كرده اما بايد ديد كه آيا اين كيك طعمي هم براي كرملين دارد يا نه.
نكته اول و مهم در خصوص تحريمهاي امريكاست كه از سه سال قبل مرحله به مرحله افزايش يافته است و مورد آخري همين چند روز قبل بود كه مجلس سناي امريكا تحريمهاي جديدي را عليه روسيه و ايران يكجا تصويب كرد. هرچند كاخ سفيد اعلام كرده نيازي به تحريمهاي جديد نيست اما اگر اين مصوبه سنا در مجلس نمايندگان هم با اكثريت آرا رأي بياورد، كاخ سفيد به سختي ميتواند در برابر قبول آن طفره برود. با وجود اين روند از افزايش تحريمها، تيلرسون در كيك خود حرفي از لغو تحريمها عليه روسيه نزده كه در اين صورت، كيك او نميتواند براي روسها خوش طعم باشد. وجوه كلي و مبهم در نقشه تيلرسون آن قدر هست كه نميتواند مشكلي از تنش فعلي بين دو طرف را حل كند و بايد گفت كه او به جاي يك نقشه راه براي كاهش تنش و توسعه روابط، بيشتر سرفصلهايي را عنوان كرده كه بايد سالها بين دو طرف مورد بحث و گفتوگو قرار بگيرد تا نتيجهاي به دنبال داشته باشد و حتي به نظر ميرسد برخي از اين سرفصلها مثل تسليحات هستهاي كرهشمالي جايي در اين بحث و گفتوگو داشته باشد. بنابر اين، كيك تيلرسون را در وضعيت تحريم و تنش فعلي بايد آنقدر بيطعم دانست كه نميتواند انگيزهاي براي كرملين ايجاد كند تا بر سر وضعيت حاد سوريه كوتاه بيايد و با برقراري مجدد كانال اوضاع را به حالت قبل از سرنگوني جنگنده سوري بازگرداند.