کد خبر: 858031
تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۳۹۶ - ۲۰:۴۰
ركس تيلرسون وزير امورخارجه امريكا در سخناني كه در كنگره امريكا بيان شد، عملاً بار ديگر بر سياست تغيير رژيم در ايران تأكيد كرد؛ نكته‌اي كه تا مدت‌ها پيش باراك اوباما رئيس‌جمهور سابق ايالات متحده امريكا بر خارج شدن آن از دستور كار امريكا تأكيد مي‌كرد اما سخنان تيلرسون نشان داد عملاً بار ديگر سياست تغيير رژيم به صورت عيان تري در دستور كار امريكا قرار گرفته است.
نويسنده:‌ مهدی پورصفا
 
ركس تيلرسون وزير امورخارجه امريكا در سخناني كه در كنگره امريكا بيان شد، عملاً بار ديگر بر سياست تغيير رژيم در ايران تأكيد كرد؛ نكته‌اي كه تا مدت‌ها پيش باراك اوباما رئيس‌جمهور سابق ايالات متحده امريكا بر خارج شدن آن از دستور كار امريكا تأكيد مي‌كرد اما سخنان تيلرسون نشان داد عملاً بار ديگر سياست تغيير رژيم به صورت عيان تري در دستور كار امريكا قرار گرفته است.
صرف‌نظر از ابعاد گوناگون تغيير رژيم و فراز و فرود آن در سال‌هاي مختلف كه در ابعاد نظامي و گاه بحث‌هاي براندازي نرم از سوي امريكايي‌ها تعقيب مي‌شد، فشار اقتصادي يكي از مهم‌ترين سياست‌هايي بوده است كه امريكايي‌ها براي فشار بر ايران و براندازي مد نظر داشته‌اند. رهبر معظم انقلاب اسلامي در سخنان چندي پيش خود در دانشگاه امام حسين به اين راهبرد دشمن اشاره كرده و تصريح كردند: در طراحي بدخواهان، اقتصاد كشور نبايد حركت كند، معيشت مردم بايد لَنگ بماند، كار و توليد رونق نگيرد و بيكاري به عنوان يك بلا بايد عموميت پيدا كند تا در نهايت، مردم از جمهوري اسلامي نااميد شوند. مهم‌ترين مصداق اين سخنان رهبري را مي‌توان در تحريم‌هاي يك جانبه‌اي دانست كه امريكايي‌ها به بهانه برنامه هسته‌اي ايران از سال 2011 عليه ايران اعمال كردند؛ خريد و فروش نفت از سوي ايران را محدود كردند و نقل و انتقالات بانكي را با محدوديت‌هاي فراواني روبه كردند و در اين ميان اروپايي‌ها نيز با آنان همكاري كردند.
   ايجاد خشم مردمي با تحريم اقتصادي
درگير كردن مردم و زندگي روزمره آنها هدفي بود كه امريكا با مدنظر قرار دادن آن سعي داشت آن را به اهرمي براي فشار بر ايران تبديل كند و از تقابل و رويارويي دولت و مردم بيشترين بهره‌برداري را انجام دهد، بنابراين در اين زمينه تحريم‌ها به عنوان مهم‌ترين ابزار نقش‌آفريني مي‌كند تا رفتار رهبران ايران را تغيير دهد. طبق محاسبات امريكا اگر رهبران و مسئولان ايران احساس كنند كه مردم به‌خاطر شرايط بد اقتصادي در برابر آنها صف كشيده‌اند، احتمال دارد تا رفتار خود را تغيير دهند، بنابراين تغيير رفتار ايران از طريق ايجاد نارضايتي و شورش ناشي از اثرات تحريم‌ها و با اتكا به نيروي مردمي جزو برنامه‌هاي امريكا قرار گرفت. به عبارتي ديگر، اين تئوري چنين مي‌گويد: «بر مردم فشار اعمال كنيد ـ يا به گفته يك مفسر محافظه‌كار در مصاحبه با نيويورك‌تايمز وارد جنگ اقتصادي با آنها شويد ـ تا آنها دولت‌هايشان را به مصالحه وادار كنند.
در واقع تحريم‌ها يكي از قوي‌ترين سلاح‌ها در زرادخانه‌هاي غربي هستند كه توسط افراد در رأس قدرت براي دامن زدن به هرج و مرج و ناآرامي در ايران و سرنگوني دولت از درون اعمال مي‌شوند. به نقل از سوزان مالوني «هدف تحريم‌ها صرفاً فلج كردن اقتصاد بازرگاني نيست بلكه براي تخريب اعتماد عمومي به دولت و دامن زدن به هرج و مرج طراحي شده‌اند. با خلق يك بحران تورمي، غذاهاي اصلي، دارو و ساير ضروريات اوليه بسيار گران‌تر شده‌اند و با عرضه بسيار كمتر، باعث خشم مردم ايران شده‌اند. اين وضعيت با حذف يارانه‌هاي مواد غذايي، يك احساس نارضايتي را در عموم مردم در مورد آينده اقتصادي ايجاد كرده و همچنين باعث اختلافات بسيار جدي درون پايگاه سياسي در تهران شده است.» امريكا سعي داشت رهبران و دولت ايران را مسئول شرايط بد اقتصادي و به تبع آن شرايط به‌وجود آمده اجتماعي معرفي كند. كلينتون در اكتبر 2012 حاكميت ايران را مقصر اصلي وضعيت اقتصادي ايران معرفي كرد و وعده داد تحريم‌ها در صورت تغيير رويكرد ايران و در صورت همكاري ايران با غرب در موضوع هسته‌اي، خيلي زود ترميم خواهند شد.
اگرچه كلينتون هدف اعلامي امريكا از تحريم‌هاي ايران را كه در قالب مواضع رسمي به صورت مستمر ابراز شده، تغيير محاسبات رهبران ايران اعلام كرد، اما با توجه به فشارهاي وارد بر مردم ايران بر اثر تحريم‌ها برخي از كارشناسان كاربرد طولاني‌مدت تحريم‌ها را روشي محتمل براي تغيير رژيم ايران مي‌بينند.
 
   اوباما به دنبال چه بود
اوباما با افزايش فشارها و تحريم‌هاي بيشتر استراتژي مشابه دولت‌هاي پيشين امريكا را دنبال كرد، يعني ايجاد مشكلات اقتصادي براي مردم ايران با اين اميد كه دولت خود را سرنگون سازند. در واقع هدف تحريم‌ها، تغيير رژيم ايران است. سوزان مالوني پس از تحريم‌هاي امريكا عليه بانك مركزي ايران و تهديد ايران به بستن تنگه هرمز در پاسخ به اين اقدام امريكا در مورد چگونگي حركت امريكا به سمت تغيير رژيم ايران مي‌نويسد: «تحريم‌هاي جديد دولت اوباما نشان دهنده مرگ الگويي است كه سياستگذاري ايران را از زمان انقلاب 1979 هدايت كرده است؛ تركيب فشار و تعامل. پس از اظهارنظرهاي كارشناسان در محافل غيررسمي و در لفافه در مورد تغيير رژيم ايران توسط مجموعه تحريم‌هاي شديد بانكي، روزنامه واشنگتن‌پست صراحتاً هدف نهايي تحريم‌ها را فروپاشي نظام ايران بيان كرد كه به تغيير رژيم حاكم در ايران منجر خواهد شد. در گزارش اين روزنامه آمده است كه يك مقام ارشد اطلاعاتي امريكا در اظهاراتي بيان كرده كه دولت اوباما قصد تعامل با ايران و همچنين براندازي دولت اين كشور را دارد. وي گفت: «هدف امريكا و ساير تحريم‌ها عليه ايران فروپاشي رژيم است و شفاف‌ترين نشانه را ارائه مي‌كند مبني بر اينكه دولت اوباما همچنان قصد ناآرام ساختن دولت ايران و همچنين تعامل با آن را دارد.» اين مقام رسمي اذعان كرد، دولت اميدوار است تحريم‌ها نفرت و نارضايتي كافي را در خيابان‌ها ايجاد كنند به‌طوري كه ايراني‌ها مخالف دولت خود شوند. اين روزنامه همچنين به نقل از يك مقام ارشد وزارت خارجه نوشت: «نارضايتي عمومي يكي از نتايج محتمل تحريم‌ها عليه اقتصاد از قبل مختل شده ايران است.»
اگرچه ديگر ايده تغيير رژيم به طور صريح به عنوان هدف نهايي تحريم‌ها از طرف امريكا مطرح نشد اما كارشناسان سياسي نتوانستند اين نكته را انكار كنند كه شورش و ناآرامي از اهداف تحريم‌ها بوده است. ركود و مشكلات اقتصادي ناشي از تحريم‌ها بهترين زمينه را مي‌توانست براي اعتراضات مردمي ايجاد كند و آنها را به خيابان بكشاند تا در برابر حكومت قرار بگيرند. چيزي كه امريكا و غرب مي‌خواستند و براي رسيدن به آن تلاش مي‌كردند، استحاله از درون بود. امريكايي‌ها اميدوار بودند در پي اثرگذاري تحريم‌ها و پديدارشدن آثار مخرب آنها، همين مردم و شهروندان عادي به حكومت فشار آورند و دست به آشوب‌ها و تحركات خياباني بزنند كه تهديدكننده نظام جمهوري اسلامي باشد. اسرائيل از متحدان اصلي امريكا نيز همين مسير را دنبال كرده و منتظر شروع ناآرامي‌ها پس از اثرگذاري تحريم‌ها بر اقتصاد ايران بود. آويگدور ليبرمن وزير خارجه اسرائيل اظهار اميدواري كرد تحريم‌ها بتوانند موجب ناآرامي در ايران شوند. ليبرمن در مصاحبه اختصاصي با روزنامه هاآرتص گفت: «تظاهرات مخالفان در ايران كه در ژوئن 2009 روي داد، بار ديگر حتي با قدرت بيشتر روي خواهد داد. وي همچنين گفت كه تأثير تحريم‌ها عليه ايران به درجه‌اي رسيده كه تا تابستان 2013 احتمال مي‌رود ناآرامي‌هاي مردمي در ايران رخ دهد... ما شاهد انقلابي مانند انقلاب در ميدان التحرير به سبك ايراني خواهيم بود. وضعيت ايران يك فاجعه اقتصادي است و اين احساس مردم در خيابان‌هاست.»
 
   تنها راه مقابله اقتصاد مقاومتي است
با وجود تمام اين تلاش‌ها و فشار فراوان آنها نه تنها چنين اتفاقي به وقوع نپيوست بلكه مردم ايران با حضور در صحنه‌هاي مختلف بر همراهي بانظام جمهوري اسلامي با وجود مشكلات فراوان اقتصادي تأكيد كردند كه همين مسئله سبب شد در نهايت امريكايي‌ها در برجام حاضر به ارائه امتيازاتي شوند.  با اين حال سخنان تيلرسون و طرح جديد سناي امريكا در حال اتوقيت اين فرضيه است كه امريكايي‌ها باز هم به دنبال استفاده از همين ابزار براي مقابله با ايران باشند.  در اين ميان دولت وظيفه سنگيني برعهده دارد كه مهم‌ترين وجه آن اقتصاد مقاومتي است؛ همان گونه كه حضرت آيت‌الله خامنه‌اي تنها راه مقابله با اين هدف دشمن را «اجراي شعار سال» و «عمل به سياست‌هاي اقتصاد مقاومتي» و «رونق توليد ملي و ايجاد اشتغال» دانستند و تأكيد كردند: اگر اين مسير دنبال شود، قطعاً دشمن به هدف خود نخواهد رسيد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار