نويسنده: مجيد ابهري*
تقريباً دو دهه از حضور بازيهاي كامپيوتري يا همان رايانهاي در كشور ما ميگذرد. با پيشرفت تكنولوژي و حضور پررنگ آن در خانه و خانواده، بازهاي كودكان نيز دچار تغييرات بسياري شده است، به طوري كه اكثر كودكان ديگر ميلي به بازيهاي پرتحرك سنتي ندارند و ترجيح ميدهند در يك جا بنشينند و با وسايل بازي خود بازي كنند. با شروع فصل تابستان و اوقات بيكاري كودكان و نوجوانان، اين وضعيت شدت بيشتري پيدا كرده و والدين نيز براي سرگرم كردن فرزندانشان و خارج كردن آنها از اين وضعيت بيشتر از هر زمان ديگري دچار دغدغه ذهني ميشوند. با پيشرفت تكنولوژي و توليد فناوريهاي جديد و روانه آنها به بازار، نسل جديد كودكان و نوجوانان ما به يكي از وابستهترين نسلها به اين سبك از بازيها تبديل شده است.
كنسولهاي بازي رايانهاي مثل xbox و ps4، نسل جديد كودكان و نوجوانان جامعه را به معتادهايي تبديل كرده است كه اثرات مخرب آن دست كمي از مواد مخدر ندارد. اما والدين با كمال ميل و رغبت، اين وسيله اعتيادآور را براي فرزندان خود تهيه ميكنند تا به ظن خويش، سرگرمي سالمي براي فرزندانشان تهيه كرده باشند. در حالي كه اين بازيهاي رايانهاي بر روح، ذهن، جسم و اخلاق فرزندانمان اثرات مخربي دارد و چه بسا اين اثرات تخريبي آن در بعضي از موارد جبرانناپذير باشد. در اين رابطه با دكتر مجيد ابهري آسيبشناس اجتماعي و استاد دانشگاه علامه طباطبايي به گفتوگو نشستهايم و نظراتش را در اين رابطه جويا شديم.
بازيهاي رايانهاي يا كلكسيون بيماري؟
بازي به عنوان شغل كودكان و اسباببازي به عنوان ابزار كار آنها همواره مورد توجه و عنايت والدين و كارشناسان و صاحبنظران بوده است و از آنجايي كه در دو دهه اخير بازيهاي سنتي و فيزيكي جايگاه خود را به بازيهاي رايانهاي و اقلام مشابه آن دادهاند، متأسفانه زيانهاي جسمي، روحي و رواني اين بازيها باعث بروز عوارض و مشكلاتي براي كودكان و نوجوانان ما شده است. هيجانها و تزلزل عصبي شاخصه اصلي اين نوع بازيهاست، اما عوارض ديگري مانند: انزوا و گوشهگيري، كمبود تحركات و فعاليتهاي فيزيكي كه منجر به بروز چاقي بيش از اندازه و زودرس براي كودكان ميشود و همچنين ضعف چشمها، ناراحتيهاي استخواني مخصوصاً در ناحيه گردن و انگشتان و مشكلات گوارشي را ميتوان از عارضههاي اصلي اين نوع بازيها برشمرد.
ايجاد خشونت رفتاري در كودكان يكي ديگر از مشكلات بازيهاي رايانهاي است، چراكه اكثر اين بازيها شامل صحنههاي تيراندازي و خشونت ميباشند و كودكان را با روش خشونت پرورش داده و رشد ميدهند. به اين ترتيب ديگر كودكان ابايي از درگيري فيزيكي يا خشونت مشابه آن ندارند. همچنين افت تحصيل و تنبلي فكري براي كودكان نيز از ديگر عوارض روحي و رواني بازيهاي رايانهاي است.
بيگانهسازي كودكان با فرهنگ بومي
بيگانهسازي فرزندان جامعه با سبك زندگي ايراني -اسلامي و همينطور نامأنوس نمودن فرهنگ بومي ما براي آنها، از عوارض فرهنگي و تربيتي بازيهاي رايانهاي توليد شده در جوامع ديگر ميباشد. در بسياري از كشورهاي صادركننده اين بازيها طيف سني براي اينگونه اقلام تعيين شده است و والدين و نهادهاي تربيتي اجازه نميدهند كه هر كودك با هر نوع بازي كه دلش ميخواهد خود را سرگرم كند. در حالي كه متأسفانه عرضه اينگونه بازيها در كشور ما تابع هيچگونه ضوابط و قواعدي نيست و هر كودك و نوجواني ميتواند با پول تو جيبي خود انواع بازيها را بدون توجه به طيف و محدوده سني از بازار و فروشگاههاي نزديك خانه خود تهيه كند. اينگونه بيقانوني در تهيه بازيهاي رايانهاي باعث ميشود كودكان ما به انواع بازيها حتي غيرمجاز آن دسترسي پيدا كنند كه اين خود شروع بسياري از مشكلات است. يكي از اين مشكلات بلوغ زودرس است. كودكان و نوجوانان هنگام بازي با اينگونه اقلام، دچار هيجانات بيش از اندازه شده و اينگونه رفتارها باعث بروز بلوغ زودرس كودكان ميشود.
3 گام براي ترك اعتياد بچهها به بازيهاي رايانهاي
با توجه به اينكه بچههاي ما وابستگي و اعتياد عجيبي به بازيهاي رايانهاي پيدا كردهاند و خانوادهها نيز توان ايجاد زمينههاي بازي و سرگرميهاي پرجست و خيز قديم را براي فرزندان خود ندارند در گام اول بهتر است حداقل نظارت مستمر بر تهيه اين نوع بازيها براي فرزندان خود داشته باشند. گرفتن اين بازيها از كودكان بسيار سخت و دشوار است، بنابراين بايد حداقل كنترلهاي لازم در تهيه بازيهاي مناسب سن و روحيات كودك به صورت مستقيم توسط والدين انجام گيرد.
گام دوم اختصاص وقت به هر شكل ممكن براي فرزندان است. والدين بايد در هفته يا روز، ساعتي از وقت خود را براي بازي بچهها اختصاص دهند. كار و مشغله را بهانهاي براي رفع تكليف خود قرار ندهند. خانوادهها بايد با ايجاد بازيهاي فيزكي براي بچهها، آنها را به جست و خيز وادار كنند چراكه لازمه رشد فيزيكي بچهها تلاش بدني است. از خصوصيات بارز بازيهاي سنتي اين است كه هم مديريت روابط اجتماعي را به بچهها ميآموخت و هم آنها را در روابط عاطفي با همبازيهاي خود قرار ميداد. اكنون تكگرايي و فردگرايي يكي از اصليترين دستاوردهاي منفي بازيهاي رايانهاي است كه انزوا و گوشهگيري را نصيب فرزندان ما میکند. در واقع به جرئت ميتوانم بگويم نسخه درمان اعتياد بچهها به بازيهاي رايانهاي در دست پدر و مادرهاست.
در گام سوم خانوادهها و نهادهاي متولي تربيتي، بازيهايي را به بچهها ياد بدهند كه آنها را وادار به جست و خيز كند و باعث شود با همبازيهاي خود روابط عاطفي و اجتماعي برقرار كنند. البته فعاليتهايي در اين زمينه براي بوميسازي بازيها انجام گرفته است كه با توجه به تعداد قابل توجه كودكان و نوجوانان در كشور ما و علاقه آنها به اين بازيها، چندان چشمگير و قابل توجه نبوده، لذا لازم است كه سازمان بازيهاي رايانهاي فعاليتهاي خود را گسترش داده و نهادها و سازمانهاي مرتبط نيز از آنها حمايتهاي مادي و معنوي كنند.
*آسيبشناس اجتماعي