کد خبر: 857748
تاریخ انتشار: ۲۹ خرداد ۱۳۹۶ - ۲۱:۰۰
كوچه‌هاي خالي از بازي و بچه‌هاي چسبيده به رايانه
صداي هياهوي بچه‌ها از كوچه به گوش مي‌رسد. چه هيجاني در پس اين همه سر و صدا وجود دارد. صداي بچه‌هاي محل مرا به سمت پنجره مشرف به كوچه مي‌كشاند...
نويسنده: مريم ترابي
 
 
 
صداي هياهوي بچه‌ها از كوچه به گوش مي‌رسد. چه هيجاني در پس اين همه سر و صدا وجود دارد. صداي بچه‌هاي محل مرا به سمت پنجره مشرف به كوچه مي‌كشاند. پرده را كنار مي‌زنم و محو تماشاي بازي بچه‌ها مي‌شوم. دارند هفت‌سنگ بازي مي‌كنند. به ياد كودكي و نوجواني خودم مي‌افتم كه تمام تابستان را در كوچه و در حال بازي با بچه‌هاي محل مي‌گذراندم. ياد بازي‌هاي وسطي، هفت‌سنگ، الاكلنگ، گرگم به هوا، لي‌لي و استپ هوايي دوران كودكي خودم مي‌افتم. چقدر زندگي‌ها راحت و بازي‌ها با كمترين وسيله ممكن بود. در اكثر بازي‌هاي دوران ما تنها وسيله بازي يك توپ پلاستيكي بود. يادش بخير صبح كه از خواب بيدار مي‌شديم تا هنگام تاريكي هوا در كوچه بوديم و با بچه‌هاي محل بازي مي‌كرديم و هيچ كسي هم مانع رفتن و بازي كردن ما در كوچه نمي‌شد.
 
 
يادم است تنها سفارش مادرم اين بود كه مراقب ماشين‌ها باشيد. تنها زماني كه به اجبار بايد در خانه مي‌مانديم، ظهرهاي تابستان بعد از ناهار بود كه اجازه نداشتيم پا از خانه بيرون بگذاريم. ولي باز هم از شيطنت و بازي دست نمي‌كشيديم و خود را مشغول بازي‌هاي بي‌سروصدا يا كم‌سر و صدايي مي‌كرديم كه خواب قيلوله تابستاني بزرگ‌ترها را به هم نزند. بازي‌هايي مثل اسم‌فاميل، منچ و مارپله كه اينها هم خالي از هيجان برايمان نبود. گاهي شب‌ها آنقدر خسته بوديم كه كنار سفره شام، غذا خورده و نخورده به خواب مي‌رفتيم. چقدر توي كوچه‌ها دنبال دستمالمان زير درخت آلبالو گشتيم و هر چه گشتيم پيدايش نكرديم و بالاخره هم نفهميديم سواد داريم يا نه. . . !
       
 
بازي‌هاي ديروز و بازي‌هاي امروز
 
 
بازي‌هاي آن زمان همه پر از هيجان و شور و نشاط بود به نحوي كه از فرط هيجان صورت‌ها گل مي‌انداخت و خيس از عرق مي‌شد. اكثر بازي‌ها دسته‌جمعي بود و بچه‌هاي همسايه، فاميل، دوست و آشنا دور هم جمع مي‌شدند و اين بازي‌ها را انجام مي‌دادند. در روزهاي تعطيل كسي حوصله‌اش سر نمي‌رفت و تنها نبود. حتي يادآوري تمام آن بازي‌ها براي هر يك از ما بچه‌هاي ديروز و والدين امروز پر از خاطرات زيبا و شادي‌آور است. چه بسا از يادآوري آنها، امروز دچار هيجان هم مي‌شويم. با گذشت سال‌ها و روزها و تغيير سبك زندگي‌ها و تغيير منازل از خانه‌هاي حياط‌دار به آپارتمان‌ها و برج‌هاي سر به فلك كشيده، بازي‌هاي كوكانه نيز دچار تغييراتي شده است. موضوعاتي مثل آپارتمان‌نشيني، شلوغي و ناامني كوچه و خيابان، اشتغال پدر و مادر و... باعث شده شكل بازي‌هاي امروزي متفاوت از گذشته شود.
 
 
 
 دستمال‌هايي كه زير درخت آلبالوي كودكي گم شد
 
 
بچه‌هاي امروزي يا با تبلت و آي‌پدهاي خود مشغول بازي هستند يا پاي كنسول‌هاي بازي‌ خود نشسته و به صورت آنلاين با دوستان خود بازي مي‌كنند يا غير‌آنلاين به تنهايي ساعت‌هاي تابستاني خود را سپري مي‌كنند. بچه‌هاي امروزي كمتر فرصت، علاقه و امكان بازي‌هاي قديمي را دارند و كمتر مايلند بازي‌هاي جمعي را انجام دهند، اسباب‌بازي‌هاي انفرادي خود را بيشتر دوست دارند و در واقع بايد گفت بازي‌هاي گروهي تقريباً در حال منسوخ شدن است، بچه‌هاي امروزي هيجاني را در بازي‌هاي ديجيتالي جست‌وجو مي‌كنند كه نسل قديم هيچ حسي نسبت به آنها ندارند.
 
 
كوچه‌هاي خالي از بازي
 
 
كوچه‌هاي محله‌هاي امروزي خالي از سرو صداي بازي كودكانه است. كوچه‌هاي امروزي در حسرت يك گل‌كوچك پسرهاي محله است. كوچه‌هاي امروزي ديگر محلي براي خاله‌بازي‌هاي دخترانه نيست. پنجره‌هاي خانه‌ها در حسرت يك شوت محكم و جانانه مانده‌اند. چرا؟ چون پدر و مادرهاي امروزي به دليل مشغله‌هاي زياد فكري و كاري، ترجيح مي‌دهند مشغله ذهني ديگري را براي خود ايجاد نكنند. آنها ترجيح مي‌دهند به جاي اينكه استرس و ترس از هرگونه اتفاقي كه ممكن است براي فرزندشان در كوچه و محله بيفتد، او را در خانه و آپارتمان‌هاي نقلي و قوطي كبريتي با بازي‌هاي كامپيوتري محبوس كنند. بچه‌هاي امروزي بچه‌هايي تنها و منزوي هستند كه فقط به خاطر تفكر والدين خود از لذت بازي دسته‌جمعي با همسن و سال‌هاي محله خود محروم هستند. بازي بچه‌هاي امروزي بيشتر تك‌نفره است و بچه‌ها انگيزه‌اي براي دور هم جمع شدن ندارند. اين شرايط باعث مي‌شود بچه‌هاي امروزي فرصت كسب بسياري از مهارت‌هايي كه حين بازي با كودكان ديگر مي‌توانند پيدا ‌كنند را از دست بدهند و قطعاً در تربيت و استقلال بچه‌هاي امروزي اين نكته نقش به‌سزايي دارد.
 
 
بازي‌هاي محلي، ميراث فرهنگي
 
 
بازي‌هاي محله‌اي در هر شهر و دياري يكي از بخش‌هاي عمده و مهم فرهنگ‌هاي بومي و محلي آن منطقه است و همه بازي‌هاي محله‌اي ريشه در تاريخ و پيشينه آن منطقه دارند. بسياري از موضوعات فرهنگي ما از طريق همين بازي‌هاي محلي سينه به سينه از نسلي به نسل ديگر منتقل مي‌شود. بسياري از اين بازي‌ها جزئي از ميراث فرهنگي ما هستند كه متأسفانه با كمرنگ شدن بازي‌هاي محله‌اي در حال از بين رفتن هستند.
 
 
بايد اين نكته را به والدين يادآوري كنيم كه بازي‌هاي كوچه و محله هم فرصتي براي لذت بردن كودكان از بازي ايجاد مي‌كند و هم از طريق اين بازي‌ها پيام‌هاي آموزشي به كودكان منتقل مي‌شود. در بازي‌هاي محله‌اي حس مسئوليت‌پذيري و مشاركت‌جويي، دقت، سرعت و قدرت در كودكان افزايش پيدا مي‌كند. كودكان در بازي‌هاي كوچه‌اي تيم تشكيل مي‌دهند و ياركشي مي‌كنند و هر يك بايد در قبال تيم خود احساس مسئوليت كرده و مشاركت خوبي با تيم داشته باشند. در اين بازي‌ها كودك اين فرصت را پيدا مي‌كند تا شيوه دفاع و نيز فرار و پنهان شدن از دشمنان را بياموزد و علاوه بر اينها قدرت بدني كودك بر اثر دوندگي و فعاليت بسيار در بازي‌هاي اينچنيني افزايش مي‌يابد.
 
 
چه خوب مي‌شود والدين كمي براي بازي فرزندان خود وقت بگذارند و با آنها در پارك‌هاي محله يا حتي با حضور خود در كوچه و محله فرصت بازي را براي فرزندان خود با بچه‌هاي ديگر فراهم كنند و اجازه بدهند كودكان لذت بازي دسته‌جمعي را بچشند و تجربه‌هاي بسيار خوبي از شكست‌ها و پيروزي‌ها در اين بازي‌ها براي خود به دست بياورند.  با صداي آژير دزدگير يكي از ماشين‌هاي پارك شده در كوچه به زمان حال برمي‌گردم و بچه‌ها را مي‌بينم كه در حال بازي گل‌كوچك هستند. اگر فرزندي داشته باشم حتماً اجازه مي‌دهم مثل خودم در كوچه با بچه‌هاي محله بازي كند و هيچ‌گاه ترس خود را از بروز هرنوع اتفاقي كه ممكن است براي او بيفتد به او منتقل نمي‌كنم تا او هم مثل من و تمام هم‌نسل‌هاي من روي پاهاي خودش بزرگ شود و استقلال و اعتماد به نفس خود را در همين كوچه‌ها و روابطي كه با بچه‌ها دارد، به دست بياورد. كاش دوباره كوچه‌هايمان شاهد بازي‌هاي كودكانمان باشد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر