کد خبر: 857583
تاریخ انتشار: ۲۸ خرداد ۱۳۹۶ - ۲۱:۱۹
«ما نمی‌توانیم»، فصل مشترک تمام نگاه‌های بیرونی
«از ياد نبريد» را معظم له در ديدارهاي مختلف بارها مورد تأكيد قرار داده‌اند كه محور اصلي آن دستاوردها، توانمندي‌ها و اركان اقتدار جمهوري اسلامي ايران بوده است، آن هم در شرايطي كه غرب به‌واسطه ابزارهاي مختلفي كه در اختيار دارد طي 38سال اخير تلاش كرده روحيه «يأس و نااميدي» را در بين اقشار مختلف ايجاد و «ما نمي‌توانيم» را در جوانان به عنوان نيرو محركه پيشرفت و توسعه كشور تزريق كند.
رهبر معظم انقلاب اسلامي در آخرين ديدار خود با دانشجويان مي‌فرمايند: «امروز سياست‌هاي بزرگ‌ترين قدرت‌هاي دنيا، در منطقه‌ غرب آسيا به گِل نشسته، پيش نرفته، خود آنها مي‌گويند به‌‌خاطر اعمال نفوذ و اقتدار جمهوري اسلامي است، اين خيلي مهم است» و بلافاصله پس از تأكيد بر قدرت نفوذ جمهوري اسلامي ايران در منطقه غرب آسيا ادامه مي‌دهند: «بنا بود هر بلايي كه مي‌خواهند سر عراق يا سر سوريه يا فلان ‌[كشور] دربياورند و نتوانستند. خب اين خيلي مهم است، اين همان چيزي است كه شما مي‌خواستيد، اين همان چيزي است كه انقلاب مي‌خواست. خواسته‌ انقلاب تحقق پيدا كرد، خواسته‌ امريكا و همراهان امريكا - نه‌‌فقط امريكا- تحقق پيدا نكرد. اين يك نمونه است و از اين ‌‌قبيل پيروزي‌هاي زياد، توانايي‌هاي زياد، پيشرفت‌هاي زياد هست، اينها را هيچ‌‌وقت از ياد نبريد.»
«از ياد نبريد» را معظم له در ديدارهاي مختلف بارها مورد تأكيد قرار داده‌اند كه محور اصلي آن دستاوردها، توانمندي‌ها و اركان اقتدار جمهوري اسلامي ايران بوده است، آن هم در شرايطي كه غرب به‌واسطه ابزارهاي مختلفي كه در اختيار دارد طي 38سال اخير تلاش كرده روحيه «يأس و نااميدي» را در بين اقشار مختلف ايجاد و «ما نمي‌توانيم» را در جوانان به عنوان نيرو محركه پيشرفت و توسعه كشور تزريق كند.
پاياپاي با اقدامات گسترده نظام سلطه براي تزريق چنين روحيه‌اي به جامعه ايراني با به‌كارگيري صد‌ها شبكه ماهواره‌اي آنها علاوه بر «نفوذ» در نهادها و دستگاه‌هاي مختلف كشور، جريان هواخواه ليبراليسم در داخل كشور را نيز فعال كرده، به گونه‌اي كه يكي از محورهاي ثابت و مورد تأكيد شخصيت‌ها و رسانه‌ها و عناصر خاكستري اين طيف در طول سال‌هاي پس از انقلاب به ويژه از انتخابات سال 76 تا 96 آن بوده كه ايران در شرايط نابرابري به لحاظ امكانات، توانايي‌ها و توانمندي‌ها در حوزه‌هاي مختلف اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي و البته نظامي قرار دارد و به همين دليل نمي‌تواند در مقابل زياده‌خواهي‌هاي كشوري مانند امريكا مقاومت است و عقلانيت حكم مي‌كند كه در مقابل خواسته‌هاي ايالات متحده به‌خصوص در حوزه هسته‌اي، نظامي و سياسي مواضع خود را تعديل كند تا كشور از حمله نظامي! مصون بماند.
 
  طرد تفکرات جريان واپس‌گرا توسط رهبری
«امريكا مي‌تواند تمام سيستم دفاعي ما را با يك موشك از كار بيندازد» يا «ايران تنها در توليد آبگوشت بزباش توانايي دارد» و «برجام سايه جنگ را از كشور برداشت» نمونه كامل و مشهود تلاش براي واردكردن جامعه به تسليم ذهني در مقابل امريكايي است چراكه تسليم ذهني جامعه مي‌تواند حاكميت را تحت فشار براي تسليم عيني قرار دهد.
يكي از افراد برجسته اين جريان فروردين ماه سال 91 در گفت‌وگوي خود با فصلنامه مطالعات بين‌المللي مي‌گويد: «بالاخره سبكي كه الان داريم كه با امريكا نه حرف بزنيم و نه رابطه داشته باشيم، قابل تداوم نيست. امريكا قدرت برتر دنياست»؛ تعبيري كه بارها توسط مقامات رسمي نيز طي چهار سال اخير شنيده شده است، به عنوان نمونه يكي از همين مقامات رسمي سال گذشته در ديدار با اساتيد دانشگاه و پزشكان با كنايه انقلابي‌گري را به احساسات تعبير و بيان مي‌كنند: «در هر انقلابي احساسات فراوان است اما از انقلاب ما ۳۷ سال گذشته، بايد واقعيت‌ها را تبيين و بيان كنيم و جامعه ما بايد بداند واقعيت‌هاي دنيا چيست.»
محمود سريع القلم از جمله تئوريسين‌هاي اين جريان در نوشته‌هاي خود به بهانه عقلانيت و توسعه به تئوريزه كردن وابستگي سياسي پرداخته واصل تفكر اسلامي مبارزه با استكبار را طرد مي‌كند.
مقام معظم رهبري در طول ماه‌هاي اخيري كه جريان مورد اشاره تلاش كرده «روحيه ما نمي‌توانيم» و «روحيه نااميدي از آينده انقلاب و نظام» را براي جامعه تئوريزه و بعد نهادينه كنند، از تعبير «پشيمان شده و از نفس افتاده‌ها» استفاده كردند و از سياستمداراني كه در اين دسته قرار مي‌گيرند خواست تا «ترس و هراس خود از دشمن و تلقي ناتواني در مقابل دشمن» را به پاي مردم نگذارند.
13آبان ماه سال گذشته بود كه معظم‌له درجمع دانشجويان و دانش‌آموزان مي‌فرمايند: «بعضي‌شان وابسته‌ به تشكيلات سرويس‌هاي جاسوسي يا سياسي يا مراكز خاص امريكايي هستند، بعضي‌شان هم نه، وابستگي ندارند، ازنفس‌افتاده‌ها، پشيمان‌شده‌ها، بوي لذت دنيا به مشامشان رسيده‌ها.»
در حالي جريان هواخواه ليبراليسم در داخل كشور، روحيه ما نمي‌توانيم را تئوريزه مي‌كنند و تلاش دارند نهادينه كردن چنين تفكري در مردم، به حاكميت اسلامي فشار آورد و در نهايت ميوه «تغيير گفتمان و رويكرد جمهوري اسلامي ايران در سياست داخلي و خارجي» را بچينند كه همپا با تحولات مختلف منطقه غرب آسيا و حتي در بحبوبه مذاكرات ايران با گروه 1+5 شخصيت‌هاي برجسته غربي، مؤسسات معتبر امريكايي و همچنين رسانه‌هاي قابل اعتنا در عرصه بين‌المللي ايران را محور تحولات دانسته و بارها از قدرت نفوذ و تصميم‌گيري كشورمان در مناقشات مهم دنيا سخن به ميان آورده‌اند.
 
  فارين پاليسي: قدرت روزافزون ايران در منطقه
در يكي از آخرين نمونه‌ها مي‌توان به گزارش پايگاه امريكايي «ديلي كالر» تحت عنوان «برخي از مقامات دولت ترامپ خواهان برخورد تهاجمي با ايران هستند» اشاره كرد. در بخشي از اين گزارش مي‌آيد: «دولت ترامپ سرشار از چهره‌هاي جنگ‌طلب عليه ايران است اما شخصيت‌هاي برجسته و كليدي پنتاگون و شوراي امنيت ملي در رابطه با شيوه مقابله با نفوذ روزافزون ايران در سراسر خاورميانه اتفاق نظر ندارند.»
 اين پايگاه خبري امريكايي در ادامه به نقل از «فارين پاليسي» مي‌نويسد: «دو نفر از چهره‌هاي ارشد شوراي امنيت ملي، رويارويي با ايران را ضروري دانسته و خواهان مقابله امريكا با حضور آشكار ايران در جنوب سوريه هستند... در حال حاضر، ايران هزاران شبه‌نظامي را در سوريه كنترل مي‌كند كه به عنوان نمايندگان تهران، موجب باقي ماندن پرزيدنت بشار اسد، رئيس‌جمهور سوريه كه يكي از متحدان كليدي ايران در منطقه است، در رأس قدرت شده‌اند.»
در ادامه اين رسانه مصاديق قدرت ايران را اينگونه ذكر مي‌كند: «نمايندگان ايران، در ماه‌هاي اخير به مشكلي روزافزون براي واشنگتن تبديل شده‌اند و نيروهاي امريكايي تا كنون چندين بار روي آنها آتش گشوده‌اند. برخي مقامات خواهان برخورد تهاجمي با اين نيروهاي تحت حمايت ايران شده‌اند اما جيمز ماتيس طرح آنها را چندين بار رد كرده است.»
سال گذشته بود كه همين نشريه در گزارشي نوشت: «امريكايي‌ها آرزو دارند قدرت و نفوذ امروز ايران را در منطقه داشته باشند.» اين نشريه ادامه مي‌دهد: اسرائيل عصباني است، عربستان سعودي از خشم كبود شده. بعد از نامه اوباما به رهبر ايران همه بهت‌زده شده‌اند. خاورميانه در حال تغيير است. حوادث موجود دورنماي ژئوپلتيك كل خاورميانه را تغيير خواهد داد؛ منطقه‌اي كه باتلاقي براي اوباما و اسلاف او بوده است.»
 
  قدرت نرمي كه ديده نمي‌شود
جريان هواخواه ليبراليسم در داخل خود را به تغافل مي‌زند كه قدرت نرم به ‌معناي توانايي نفوذ و تأثيرگذاري در رفتار ديگران براي گرفتن نتيجه مطلوب تلقي مي‌شود و راه‌هاي مهم آن براي تأثيرگذاري شامل متقاعد كردن از طريق جذابيت است؛ رويكردي كه جمهوري اسلامي ايران حداقل به اعترافات مقامات و رسانه‌هاي غربي و البته بر اساس واقعيت‌هاي صحنه در منطقه غرب آسيا (حداقل در پنج سال اخير) در پيش گرفته و بسياري از آسيب‌هاي ناشي از‌خود‌‌بزرگ‌بيني غربي‌ها از جمله حمله نظامي را دفع كرده است.
رهبران فكري جريان مورد اشاره بايد در نظر داشته باشند كه گفتمان و كاركرد جمهوري اسلامي ايران هم بدون ابزارهايي مانند تهديد و تطميع توانسته جذابيت‌هاي بي‌شماري را در بين مسلمانان به‌وجود آورد تا آنجايي كه امروز جوامع مسلمان منطقه‌اي و فرامنطقه‌اي ارتباط معنوي مناسبي را با ايران برقرار كرده‌اند، آن هم در دوراني كه دكترين ديپلماسي عمومي را يكي از مؤثرترين مسيرها براي صدور انقلاب و افزايش قدرت نفوذ يك كشور مي‌دانند. به‌كارگيري ديپلماسي عمومي ايران در منطقه و جهان به حدي است كه مي‌تواند به كاهش تأثيرات تبليغات منفي برخي از كشورها و رسانه‌ها كه در سال‌هاي اخير عليه ايران به وجود آمده است، كمك كند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار