کد خبر: 857421
تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۳۹۶ - ۲۱:۵۸
در گزارشي كه دو روز پيش از سوي مراجع مرتبط با اشتغال و آمار انعكاس يافت يك ادعاي عجيب و بزرگ در خصوص جمعيت فعال مطرح شد كه اين ادعا كمي مشكوك و غيرقابل فهم است.
مهران ابراهيميان
نویسنده: مهران ابراهيميان

در گزارش مذكور آمده بود: 51 درصد فارغ‌التحصيلان دانشگاهي دنبال كار نيستند، لذا جزو جمعيت فعال به شمار نمي‌روند و نتيجه اين نوع تحقيق در حقيقت حذف بيش از 3/5 ميليون نفر از آمار جمعيت بيكار است زيرا بر اساس تعاريف بين‌المللي، بيكار به كسي مي‌گويند كه در جست‌وجوي كار بوده و از اساس فعال به شمار بيايد و غيرفعالان جزو آمار رسمي به شمار نمي‌روند.
در همين باره چند دليل در رد اعلام چنين آماري قابل بيان است كه مي‌توان به شرح زير برشمرد، لذا بايد به كارشناسان اجازه داد كه به آمار اشتغال و تنبلي عجيب ايراني‌ها و به خصوص فارغ‌التحصيلان مقيم ايران به ديده شك بنگرند!
 
1- بر اساس اصل تصميمات عقلايي در اقتصاد هر اقدام اقتصادي از سوي فرد بر اساس منطق رفتاري و فكري انجام مي‌شود، لذا اگر فرض كنيم كه بيش از نيمي از كساني كه به دانشگاه رفته‌اند و دهها ميليون هزينه را به خانواده و خودشان تحميل كرده‌اند، تنها براي سرگرمي بوده و هزينه انجام شده آنها بدون هدف تحصيل شغل بوده، بايد نسبت به تعاريف متداول دانشگاه شك كرد و از اساس دانشگاه‌ها را با مراكز نگهداري افراد معلول ذهني مقايسه كرد نه مراكزي كه در آن علم ترويج يا فني تدريس مي‌شود! زيرا كاملاً اين تصميم تحصيل بدون آينده روشن‌تر مغاير با تصميمات عقلايي است.
 
اين ادعا زماني قابل تأمل‌تر است كه بدانيم از زمان كسب علم صرفاً تحصيل علم و علاقه فردي دهها سال گذشته، لذا معمولاً تمام افرادي كه سبك زندگي با تحصيل بيشتر و به تأخير انداختن ازدواج و... را انتخاب مي‌كنند حتماً به دنبال كار بهتري هستند.
 
2- اما دومين دليل كه لابد مراكز پژوهشي آمارتراش در حوزه ايجاد اشتغال بهتر در جريان هستند، استقبال 260 هزار نفري فارغ‌التحصيلان از طرح‌هاي كارورزي تنها طي 35 روز كاري از افتتاح سامانه‌اي كارورزي است كه در 23 ارديبهشت رونمايي شده است. اين آمار و رشد سريع كه به نظر واقعي‌تر مي‌آيد نشان مي‌دهد فارغ‌التحصيلان بدون در نظر گرفتن جايگاه طبقاتي خود و حقوق حداقلي تا چه حد عطش جذب شدن به بازار كار را دارند، لذا اين تصور كه از هر دو فارغ‌التحصيل يكي علاقه به كار كردن ندارد و ذات ايراني‌ها تنبلي و خيال‌پردازي زندگي در خارج از كشور و... است، خيلي دور از ذهن به نظر مي‌آيد.
 
3- اما سومين دليلي كه مي‌توان در رد اين ادعا به آن استناد كرد تقسيم‌بندي دهك‌هاي جامعه و موج تحصيلات دانشگاهي در ميان طبقات متوسط به پايين با چشم‌انداز بهتر زندگي است.
بديهي است با هر محاسبه‌اي نمي‌توان مدعي شد بيش از 34 درصد فارغ‌التحصيلان مرد و بيش از 52 درصد فارغ‌التحصيلان زن در اين سال‌ها از طبقات 9 و 10 بوده‌اند كه تمايلي به ورود به بازار كار ندارند. اتفاقاً نكته قابل تأمل در اين است كه جذب بازار كار شدن براي دهك‌هاي بالا بسيار راحت‌تر و سريع‌تر است تا دهك‌هاي پايين، لذا آمارهاي اعلامي براي غيرفعال بودن جمعيت فارغ‌التحصيل به نظر منطقي نيست و حتماً بايد آمارهاي ارائه شده تجديد نظر و واقعي‌تر شود، البته مي‌توان براي اين آمارها دلايل روانشناختي يا جامعه‌شناختي مطرح كرد اما از منظر استدلال‌هاي اقتصادي نمي‌توان به اين آمارها اتكا كرد و حتماً بايد آمار فارغ‌التحصيلان بيكار را با واقعيت‌هاي جامعه در برنامه‌ريزي‌ها مدنظر قرار داد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار