نویسنده: استفان کینزر
چند وقت گذشته، فرماندار جاکارتا، پایتخت کشور
مسلمان‌نشین اندونزی، با اظهارات بی‌اساسی که درباره قرآن بیان کرده بود، مسلمانان
این کشور را عصبانی کرد و موجب شد آنها به خیابان‌ها بریزند و علیه او اعتراض
کنند. در نتیجه او انتخابات را باخت، به جرم توهین به مقدسات دستگیر شد و به دو
سال زندان محکوم شد.
این موضوع برای کشور اندونزی که بزرگترین کشور اسلامی با عقاید
آزادمنشانه است، یک هشدار محسوب می‌شود. اسلام در کشور اندونزی تمام عقاید را در
خود جا داده و دینی روش‌فکر در این کشور به حساب می‌آید. اما ظهور فرماندار
جاکارتا در این کشور با این موضوع کمی ضدیت دارد. اما ظهور چنین فردی در این کشور سهواً
نبوده است.
عربستان سعودی سال‌هاست که تلاش می‌کند اندونزی را از اسلام میانه‌رو
دور کند و به سمت وهابیت تندرو که دین اصلی این کشور است، ترغیب کند. سعودی‌ها
در این راه صبور بوده و از لحاظ مالی نیز تأمین شده‌اند. این تلاش‌ها نشان می‌دهند که سعودی‌ها تا
چه اندازه در کشور‌های مسلمان آسیایی و آفریقایی نفوذ کرده‌اند.
رئیس‌جمهور‌های آمریکایی پی‌در‌پی به مردم این کشور گوشزد کرده‌اند که
عربستان سعودی دوست و متحد آنان است. با این وجود مردم این کشور می‌دانند که بن
لادن و هواپیما ربایان او در حادثه 11 سپتامبر، اهل عربستان سعودی بودند. هیلاری کلینتون،
وزیر امور خارجه پیشین آمریکا هشت سال پیش نیز اعلام کرد: «بیشترین پول
اهدایی از سوی عربستان سعودی مربوط به تأمین مالی گروه‌های تروریستی سنی در سراسر
جهان است.»
حوادث اخیر اندونزی نشان می‌دهند که برنامه سعودی‌ها در این
کشور مهلک‌تر از تأمین مالی برای تروریست‌هاست. عربستان سعودی ثروت خود را که
بیشتر از آمریکا کسب کرده، صرف تغییر کشور‌های جهان به بستری برای اسلام افراطی
کرده است و اکنون آمریکا نیز با قدردانی از این برنامه و عدم اعتراض به آن، به تروریست‌های
جهانی پر و بال داده و از آنها حمایت مالی کرده است.
عربستان تلاش کرده با ایجاد یک
دانشگاه با شهریه رایگان به نام لیپیا در کشور اندونزی دین این کشور را به وهابیت تغییر
دهد. این دانشگاه که یکی از شعبات دانشگاه محمد‌بن سعود در ریاض است تمام واحد‌های
آموزشی خود را به زبان عربی و به وسیله استادان سعودی در اختیار دانشجویان قرار می‌دهد.
تفکیک جنسیتی، اجبار به پوشیدن لباس‌های
کد‌دار، ممنوعیت موسیقی، تلویزیون و حتی «خنده بلند» از جمله خصوصیات این دانشگاه
است. دانشجویان در این دانشگاه جنبه‌ای از اسلام را می‌آموزند که از دست بریدن
دزدان حمایت می‌کند.
بسیاری از دانشجویان در این دانشگاه از دانشگاه‌های دیگر
کشور اندونزی که عربستان از آنها حمایت می‌کند، آمده‌اند، برخی دیگر نیز در 150
مسجدی که سعودی‌ها در این کشور ساخته حاضر می‌شوند. متعهد‌ترین این دانشجویان نیز
از سوی عربستان بورسیه می‌گیرند تا وقتی به کشورشان بازمی‌گردند مذهب، سیاست و
اجتماع کشورشان را ویران کنند. برخی دیگر نیز گروه‌های تروریستی مانند جبهه دفاع اسلامی را به وجود می‌آورند. این گروه‌های تروریستی پیش از
ورود عربستان به این کشور اصلاً وجود نداشتند.
شاه سلمان برای پیشبرد منافع خود همراه با هزار و 500 نفر از
اطرافیانش برای 9 روز به اندونزی سفر کرد. آنها با سعودی‌ها توافق کردند که
بیش از 200 هزار مسلمان هر ساله به زیارت خانه خدا بروند. آنها در این سفر
برای بازگشایی شعبات دیگر دانشگاه لیپیا نیز مذاکره کردند.
برخی
از شهروندان اندونزی علیه تجاوز‌های آل سعود قیام کرده‌اند، اما نمی‌توان
انکار کرد که آنها به کلاس‌های آموزش دینی اجازه فعالیت نمی‌دهند؛ زیرا
دولت اندونزی قادر نیست جایگزین مناسبی برای این کلاس‌ها ارائه کند. در
کشور اندونزی و دیگر کشور‌هایی که سعودی‌ها در حال گسترش وهابیت هستند، ضعف
و فساد دولت‌ها، افراد بیکاری را به وجود می‌آورد که به راحتی حتی با
غذا‌های رایگان گمراه می‌شوند.
بنیاد‌گرایی
که در حال تغییر اندونزی است به ما درس‌هایی می‌دهد. اول اینکه ما باید با
ماهیت حکومت سعودی آشنا شویم. آل سعود، حکومتی پادشاهی است که از سوی یکی
از فرقه‌های مذهبی استبدادی حمایت می‌شود و به کشیش‌هایش مبالغ هنگفتی
پرداخت می‌کند تا ستیزجویی مذهبی علیه غربیان، مسیحیان و سامیان را رواج
دهند. این کشیش‌ها در قبال این کار، از زیرسؤال بردن سلطنت سعودی یا
شاهزادگان آن خودداری می‌کنند.
سعودی‌ها
با ایجاد یکدستی سلطنتی از گروه‌هایی مانند القاعده، طالبان و داعش حمایت
می‌کنند. زمانی که آمریکا قصد دارد نسبت به خاورمیانه سیاستی اتخاذ یا از
عربستان سعودی حمایت کند باید این حقیقت را در نظر داشته باشد.
موفقیت
عربستان سعودی در تغییر شکل اندونزی، نشان دهنده اهمیت جنگ جهانی علیه
عقاید است. بسیاری در واشنگتن هزینه برای پروژه‌های فرهنگی و قدرت نرم را
بی‌فایده می‌بینند. اما سعودی‌ها اینگونه فکر نمی‌کنند. آنها ثروت و منابع
خود را برای تغییر دیدگاه جهان صرف می‌کنند. آمریکا نیز باید همین کار را
انجام دهد.
درس سومی که اندونزی امروز به ما می‌آموزد درباره آسیب‌پذیری دموکراسی است.
تلاش
سعودی‌ها برای تندرو کردن جهان اسلام نشان می‌دهد که حوادث عظیم اغلب
بی‌سر‌وصدا رخ می‌دهند. رسانه‌ها نیز داستان‌های مهم‌تر و تأثیر‌گذار را
نادیده می‌گیرند.
ما متوجه نمی‌شویم که عربستان سعودی در تلاش است بیش
از 1/8 میلیارد نفر در جهان را به قرن هفتم باز گرداند؛ اما می‌توانیم از
حوادثی که هر روز سرتاسر جهان، مانند حادثه منچستر، رخ می‌دهند تأثیرات
تلاش آنها را مشاهده کنیم.
