کد خبر: 856303
تاریخ انتشار: ۲۱ خرداد ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۰
دوست داشتم وقتي كه باز مي‌گفتي دهدي جون پيشت بودم، ولي چاره‌اي نيست. من و دوستام رفتيم تا تو و امثال تو در آرامش زندگي كنيد. دوستت دارم نفسم.
  عليرضا محمدي
«دوست داشتم وقتي كه باز مي‌گفتي دهدي جون پيشت بودم، ولي چاره‌اي نيست. من و دوستام رفتيم تا تو و امثال تو در آرامش زندگي كنيد. دوستت دارم نفسم.» اين جملات بخشي از وصيتنامه شهيد مدافع حرم مهدي عليدوست به فرزندش است. يا شايد به همه فرزندان ايران اسلامي كه شرق و غرب كشورشان مدت‌هاست شاهد حضور گروه‌هاي تروريستي است. گرگ‌هاي گرسنه‌اي كه زوزه‌كشان در انتظار يافتن فرصتي هستند تا به آرامش اين مرز و بوم خدشه وارد كنند.
به گزارش «جوان» مدت‌هاست كه كشور عزيزمان در معرض تهديدهايي قرار دارد كه از سوي گروه‌هاي فربه شده تروريستي به آن تحميل مي‌شود. تروريست‌هايي كه دامنه آتششان سراسر كشورهاي منطقه و حتي اروپا را فراگرفته است. آتشي كه به تازگي شرحه‌هايي از آن به پايتخت كشورمان نيز كشيده شد و شاهد بوديم كه چطور گروه‌هاي تروريستي به مجلس شوراي اسلامي و مرقد مطهر حضرت امام خميني(ره) حمله كردند.
جنگ اما تا پيش از اين اتفاق به ايران عزيزمان تحميل شده بود. نبردي سخت و دردناك كه بزرگمرداني چون مدافعان حرم باعث شدند دامنه ويرانگرش از شام و عراق به داخل كشورمان سرايت نكند. وگرنه كه حلب چيزي از اصفهان كم نداشت و تهران چيزي از دمشق بيش نداشت!
همين چند وقت پيش بود كه يك فرصت‌طلب ورشكسته سياسي، براي كاسبي رأي در انتخابات رياست جمهوري اتهام‌هايي به مدافعان حرم وارد كرده بود كه به جاي خون دادن بهتر بود با تروريست‌ها وارد گفتمان و مذاكره مي‌شدند! خب حالا كه تهران از آتش قهر سلفي‌ها در امان نمانده، بفرماييد با حمله‌كنندگان به مجلس مذاكره كنيد!
بايد قبول كنيم يكسري از مردم كشورمان (هرچند تعدادشان زياد هم نباشد) فكر مي‌كنند امنيت يك امر بديهي است و اين حق ايرانيان آريايي‌نژاد است كه في‌نفسه در امنيت به سرببرند. همين‌ها هنگام جنگ تحميلي از جنگ بين عرب و عجم حرف مي‌زدند و انواع و اقسام تهمت‌ها و هجمه‌ها را به دامن پاك رزمنده‌ها وارد مي‌كردند. اينها يا چشم‌هايشان كور و گوش‌هايشان كر بود، يا نمي‌خواستند اين واقعيت را بپذيرند كه اصلاً ما به جنگ صدام نرفتيم و او به ما حمله كرد.
از همان اول انقلاب ماجرا به اين ترتيب رقم مي‌خورد كه يكسري از جان و هستي‌شان براي امنيت و آباداني كشورمان مي‌گذشتند و يكسري به جاي تشكر غر مي‌زدند! البته اگر توجه داشته باشيم كه امنيت ارث پدري ايشان است، شايد ما هم مي‌توانستيم به آنها حق بدهيم كه از دفاعي مشروع و مقدس در برابر هجمه‌كنندگان بعثي ناراحت هم باشند!
بعد از اتمام جنگ مدت‌ها طول كشيد تا فرهنگسازي مناسب در خصوص ارزش‌هاي جانبازي رزمندگان و ايثارگري مردم ايران در دفاع مقدس جا بيفتد. اما نفاق معاندان برجاي خود باقي بود. اين نفاق بعدها در دهه 70 و 80 با طرح سؤال‌هايي سعي كرد همچنان به دفاع مقدس بتازد. با اين وجود كفه ترازو به سمت ارزش‌هاي جنگ تحميلي چربيد و رفته رفته فضاي فكري جامعه‌مان به تمجيد و تكريم از شهداي دفاع مقدس پرداخت.
چون نفاق پابرجا بود، نياز به اتفاقي ديگر داشتيم تا آتش زير خاكستر ياوه‌گويان دوباره زبانه بكشد. آنها كه با حلول ماه درخشان مدافعان حرم، دوباره فرصت را غنيمت شمردند و باز شروع به شبهه افكني و تهمت‌پراكني كردند. تهمت‌هايي كه متأسفانه تعداد قابل توجهي از مردم كشورمان را نيز فريب داد و شاهد هجمه‌هاي شديدي به اين جبهه بوديم.
اين روزها كه پايتخت كشورمان مانند اوايل دهه 60 باز صداي رگبار شليك تروريست‌ها را مي‌شنود! شايد خوش‌خيالاني كه امنيت را از كوروش كبير به ارث برده‌اند، بيدار شوند و دور و بر خود را بهتر ببينند. به عراقي نگاه كنند كه تا همين دو سال قبل بيش از 60 درصد خاكش به تصرف داعش درآمده بود و اگر نبود كمك‌هاي رزمندگان كشورمان، به حتم اكنون به جاي كشور عراق با دولت اسلامي عراق و شام همسايه بوديم!
در پايان يادمان نرود شهيد مهدي عليدوست و فرزندش نفس را. اگر نمي‌توانيم مثل عليدوست‌ها مرد باشيم و مردانه براي آرامش و عزت ايران اسلامي قدم برداريم، حداقل مراقب باشيم چه از دهانمان خارج مي‌شود تا فرداي قيامت شرمنده خون اين شهداي عزيز نباشيم. آقا مهدي نفس را گذاشت و رفت تا نفس‌هاي ما به شماره نيفتد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار