نويسنده: يوسف مهقاني
برداشت نخست
اوايل ساعات اداري چهارشنبه پيام آمد، مگر در مجلس شوراي اسلامي چه خبر است؟ نوشتم: هيچي، مگر چه ميخواهد باشد؟! هجوم چند تروريست و... الباقي خبر را كه همه ميدانند.
برداشت دوم
سالانه حدود 26 هزار شهاب سنگ بر جو زمين حمله ميكنند. فقط سقوط پنج تا شش مورد مستقيماً مشاهده يا منجر به خسارت ميشود. مزيد اطلاع اضافه كنم سرعت نسبي آنها گاه به 70 كيلومتر در ثانيه كه تقريباً 40 برابر سرعت صوت بوده، ميرسد. به اين مطلب هم با تأمل توجه كنيد: شهاب سنگي در محلي كه اكنون شبه جزيره يوكاتان (در امريكاي مركزي كه شامل بخشي از مكزيك و كشورهاي بليز و گوآتمالا، در درياي كارائيب) ناميده ميشود، با سطح زمين برخورد كرد ودهانه بزرگي به قطر ۱۸۰ كيلومتر پديد آورد.
برداشت سوم
فضاي مجازي مملو از مطالب و صحنههاي چندش آوري در سوريه، عراق، يمن، سومالي، شرق آسيا، آفريقا و از دژخيمي از نسل آدميزاد به نام وهابيت شده است. آتش زدن امنيت و قطعه قطعه كردن و بريدن سر و تجاوز و كشتار اعم از زنان و كودكان معصوم، در ابعاد گسترده توسط آدميت نمايان، بدل به يك تراژدي طبيعي شده است. آنسوي اسف انگيز تر، سكوت ددمنشانه دول دموكراسيخواه است كه گاه براي از بين رفتن چند درخت و بوته و حيوان، كوهي از خبر ساخته و برابر اين فجايع عظيم سكوت بيرحمانهاي اختيار ميكنند. سكوت ددمنشانه اتفاق جديدي نيست، در جنگ هشت ساله، تجاوز بالكان، فجايع جنگ عراق وافغانستان، فجايع سومالي، فجايع نيجريه، فجايع برمه، فجايع سوريه و يمن و... هميشه اينگونه بوده و بازهم اينگونه خواهد بود. گويي كاسه عيش اشرافيت اروپا و امريكا لاجرم از ريختن خون مظلومان پر ميشود.
برداشت چهارم
«اگر ميبينيد آلمان و ژاپن اين روزها محكمترين اقتصاد دنيا را دارند، اينها بعد از جنگ جهاني دوم از اينكه نيروي نظامي داشته باشند، محروم شدند.»
تصور نماييد اگر قرار بود سخنان گوينده اين ادعا شكل عمل بهخودش ميگرفت چه اتفاق هولناكي قرار بود وطن را فرا گيرد؟! البته حضرت آقا در پاسخ افاضات بدون وزن اينچنيني فرمودند: «اينكه بگويند فرداي دنيا، فرداي مذاكره است، دنياي موشك نيست. اين حرف اگر از روي آگاهي باشد، خيانت است.» از افكار بيان شده پيشتر آنچنان پدري، پسري بهنام كرباسچي بزرگ شده كه در سخنراني خود در كمپين تبليغاتي روحاني در اصفهان با زير سؤال بردن سياستهاي دفاعي ايران در سوريه، مدعي ميشود «براي آرامش دراين كشور نيازي به جنگ نبوده و نيست و ميتوان با قدرت ديپلماسي مسائل سوريه را حل و فصل كرد.»
ديگر آش دستپخت احزاب سازندگي نما آنقدر تهوع آور شده كه حتي صداي بيبي سي انگليس را هم درآورد. علي عليزاده كارشناس شبكه بيبي سي در صفحه توئيتر خود نوشت:
١- ديپلماسي بدون پشتوانه قدرت واقعي و نظامي دروغي بيش نيست آقاي كرباسچي!
2- ديپلماسي نرم افزار است، مكمل قدرت سخت، نه جايگزين آن. بزرگنمايي قدرت ديپلماسي، تقديسش به مثابه گاو سامري، صراحتاً افسانهپردازي است و پوپوليسم.
۳- تا تغيير توازن قواي نظامي به نفع دولت سوريه، ايران را به مذاكرات جهاني راه ندادند تا از ديپلماسي استفاده كند.
برداشت پنجم
سخنان كرباسچي و اكابرش را بگذاريد در يك كفه و در كفه ديگر سخنان يك بازيگر درباره نهضت مقاومت و شهداي حرم را؛ محمدرضا گلزار، در گفتوگو با تيوي پلاس درباره مدافعين حرم ميگويد: «مدافعين حرم بسيار آدمهاي عزيزي هستند براي من. خيلي از مردم نميدانند اين چيزها را، من هم شايد اطلاعاتم كافي نباشد اما اين عزيزان اگر آنجا نجنگند ميآيند(داعش) لب مرز و بعد ميآيند تو(داخل ايران)... اين عزيزان اگر آنجا نجنگند بايد بروند لب مرز بجنگند. ما حالا با كمك سوريه و اينها داريم آنجا ميجنگيم كه نيايند تو. (داخل ايران)... الان بگوييد دم مرز جنگ است چند تامون ميريم؟ بسمالله. آقايان توي اينترنت، پاشيم برويم ببينيم چه كسي ميرود ميجنگد؟» چه چيزي را محمدرضا گلزار توانست ببيند و امثال كرباسچي و... با عينك و دهها خروار منممنم دانش و تحليل و دكترين سياسي عاجز از دركش شدند؟! نگارنده مطلع نيست امثال كرباسچي و... سابقه شنوايي پرده گوششان نسبت به صداي گلوله چگونه بوده يا اينكه از استشمام بوي باروت سرگيجه ميگيرند يا نه؟! اما ميدانم لايه سنگيني از نسيان بر احوالات روحاني آنان سايهافكنده است كه زرق و برق دنيا، اينچنين آنان را به پوپوليسم كشانده است!
برداشت ششم
وقتي كليپ هراسان شدن هموطنانم را كه خوفناك از ديوانگيهاي چند تکفيري در ميدان بهارستان، اين سو و آن سو ميدويدند، با قلبي محزون مشاهده ميكردم، حتي آرزو نكردم ورثه و خانواده كرباسچي آنجا بود. بهنظر ميآيد ولو براي اثبات حقانيت، اينچنين آرزو كردن، تعدي به حق ديگران (خانواده) بوده و گناه كسي را در پاي كسي ديگر نوشتن، هيچگاه باور حقيقتطلبان نبوده است. دقيقاً نميدانم امثال وي چگونه ميخواستند «زنگي مست مسلح به شمشير عريان را»، پاي پذيرش گفتوگو بكشانند؟! خوشبينانه تصور ميكنيم از اين دست اشخاص كه انشاءالله! بيغرض تحليل ارائه داده، ميتوان با گفتوگو، كفتارصفت را از موضع وحشيگرياش پايين آورد، بايد گفت: «تو رسم ادب با همكيش خود پياده كن، آباد ساختن دنيا پيشكش.»
بايد متذكر شد بيان هر ادبياتي كه دور از موضع نظام و رهبري معظم انقلاب باشد، بيگمان موجب شادي رسانههاي صهيونيستي و وهابي قرار خواهد گرفت. تا آنجايي كه توهم تلقي مديريت دوگانه، در حاكميت جمهوري اسلامي را در آنها تقويت كند و سابقه نشان داده آنكه با بقيه السيف اولي الامر (س) در افتاد، برافتاد. خوب است بار ديگر جمله قديمي از رهبر فرزانه انقلاب، در پاسخ به مخاطبان اين قلم منتشر كنم: «هر آدم عاقلي تا ديد دشمن دارد برايش كف ميزند، بايد به فكر فرو برود و بگويد من چه غلطي كردم؛ من چه كار كردم كه دشمن دارد براي من كف ميزند.» بايد به خود بيايد. اين مايه غصه است كه بعضي از كف زدن دشمن خوششان ميآيد! اگر بازيكن ما در ميدان فوتبال، اشتباهاً به دروازه خودش گل بزند، چه كسي در آن ميدان كف خواهد زد؟ طرفداران تيم مقابل و مخالف. حالا شما وقتي كه ميبيني دشمن دارد برايت كف ميزند، بايد بفهمي كه به دروازه خودي گل زده اي! ببين چرا زدي؟ ببين چرا كردي؟ ببين چه اشتباهي كرده اي؟
اساسا آيا ميتوان پذيرفت اين دسته مسامحه طلب و امثالهم، عقبه شيطاني اين جريان را نديدند؟! براي كساني كه شعار ميدادند ميخواستند «سايه جنگ را از سر ملت كوتاه كنند» آرزوي عاقبت بخير كردن از منظر صلاح است، ليك خوب است بدانند «تاكنون از صدر اسلام، گذر تاريخ نشان داده كه با كوتاه آمدن، هيچ جادهاي كوتاه نشده است!» ريختن خون شهداي مظلوم ترور با زبان روزه، دلهاي ايرانيان را غمگين كرد،لكن درخت سترگ جمهوري اسلامي، براي حفظ وحدت و بالندگي نيازمند اين ايثارگري است كه ديروز سند لياقتش را به گلگونكفنان هشت سال عرصه عشق و بعد آن به امثال صياد و كاظمي و طهراني مقدمها و دانشمندان هستهاي دادند و امروز نوبت اين عزيزان بوده و «خوش آنكه نوبت بر من و ما رسد اين بخت خوش يمن كه اي مرغ هماي شهادت، كي شوي تو رام ما.»
برداشت نهايي
پاسدار سبزپوش دست از جان شسته من، اهميت حضور تو را در صفوف راستقامتان مدافعين حرم، به اندازه اهميت اتمسفر در مقابل تهاجم شهاب سنگها درك ميكنم. سرباز گمنام بقيهالله الاعظم، نميبينمت، اما وجودت را مانند همان اكسيژن ناديدني، گرانقدر ميدانم. پاسدار دست از سر و جان شسته من، در اين زمانه نفسگير كه تير وتركش ارتجاع وهابيت و صهيونيسم بينالملل، از روبهرو داغي بر پيكره تو ميگذارد، شرمندهام، «غضنفرهاي داخلي» تلخ كام و زهرآگين، به سودجويي و ماجراجويي متهمت كرده و بر پشتت، زخمهاي عميق مينهند. سلام و درود خدا بر شما و همه بندگان منصف الهي.
فعتبروا يا اولي الابصار.