نويسنده: محمد اسماعيلي
تحريف و تخطئه از حربههاي مرسوم براي تعدي به منظومههاي فكري مشاهير و رهبراني است كه توانستهاند در دورهاي از تاريخ جامعه خود را به رشد و بالندگي رسانده و در مسير پيشرفت و توسعه قرار دهند، به خصوص رهبراني كه نقش تعيين كنندهاي در هدايت
فكري- مذهبي يك جامعه داشتهاند و نوع مديريت آنها استقلال و آزادي را به ارمغان آورده است.
تكيه و تمركز روي انديشههاي برخي از رهبران و مشاهير ميتواند منافع حزب يا جرياني خاص را به خطر بيندازد، بنابراين لازم است تا عناصر چنين احزابي در مسير تحريف و تخطئه انديشههاي آن رهبر قدم برداشته و «رهبر تحريفشده» را به جاي شخصيت مورد اصلي مورد احترام به افكار عمومي تحميل كنند.
تكيه و تمركز اينگونه باعث ميشود پس از گذشت ايامي تمييز و تفكيك نظريههاي اصلي از انحرافي رهبر متبوع براي افكار عمومي بسيار دشوار و حتي غيرممكن باشد و اين همان حربهاي است كه جريان تجدیدنظرطلب درمواجهه با حضرت امام (ره) بهكارگرفته و در مقاطع مختلف و با عناصر متفاوت تلاش كرده تا اين روش را پيادهسازي كند.
اين در حالي است كه مؤثرترين راهكارها جهت پيشگيري از چنين آسيبي تأسيس كميته یا مركزي تحت عنوان «حفظ و نشر آثار و همچنين جلوگيري از تحريف و تغيير آن» است كه ميتواند تلاش جريانات، شاگردان و نزديكان در اين جهت را به حداقل ممكن رسانده و انديشههاي آن را به طور صحيح به نسلهاي بعد انتقال دهد.
حضرت امام (ره) با توجه به آنكه پس از رحلت، برخي جريانات و افراد نزديك به ايشان ميتوانند امام بدلي را به جامعه تحميل و بهواسطه آن مسير انقلاب را به انحراف برده و گفتمان انقلاب را دچار استحاله كنند درشهريور سال 67 در پاسخ به مرحوم حاجسيداحمد، در نامهاي مجوز لازم براي تنظيم و تدوين تمامي مسائل مربوط به خود را صادر كرد: «شما را براى تنظيم و تدوين كليه مسائل مربوط به خود كه بسا در رسانه هاى گروهى اختلافات و اشتباهاتى رخ داده است، انتخاب مىنمايم و از خداوند متعال كه حاضر و ناظر است توفيقات شما را خواستارم...»
بعد از درگذشت حاجاحمدآقاي خميني و بنابر وصيت ايشان، توليت اين مؤسسه و حرم مطهر به فرزند ارشدش سيدحسن خميني واگذار شد.
بازخواني عملكرد اين مؤسسه در طول 28سال اخير آن هم در حالي كه رقم قابل توجهي از بودجه سالانه به اين مركز اختصاص يافته است، شبهات فراواني را در مقابل افكارعمومي قرار داده است از جمله اينكه چرا در حالي كه هدف اوليه تأسيس مؤسسه تنظيم و نشر آثار حضرت امام (ره) جلوگيري از تحريف آثار و شخصيت بنيانگذار انقلاب اسلامي است، گاه شاهد هستيم سايت رسمي اين مؤسسه به انتشار مطالب يا گفتههاي افرادي متمركز ميشود كه هدف اوليهشان تخريب شخصيت امام (ره) است؟
سايت جماران تريبون فعالان فتنه!
از جمله آخرين مطالبي كه سايت جماران وابسته به مؤسسه تنظيم و نشر آثار حضرت امام (ره) به مناسبت رحلت حضرت امام (ره) و حادثه تلخ 15خرداد42 بر خروجي خود قرار داده است، تريبون دادن به يكي از اعضاي حزب منحله مشاركت و از فعالان اصلي فتنه 88 است؛ فردي كه در كنار ساير همفكران خود غائله هشت ماهه عليه حاكميت اسلامي را فراهم و زمينه تخريب انديشههاي حضرت امام (ره) را فراهم كرد.
داوود سليماني عضو حزب مشاركت در كانال وابسته به سايت جماران نوشت: «در برخورد با برخي از نيروهاي سياسي يا رفتارهاي انقلابيون اول انقلاب ميشد به دور از فضا و جو انقلابي تصميمات بهتري گرفت و شايد اعتراف مرحوم امام در اينكه در جريان دولت بازرگان اشتباه كردم، يكي از اين موارد باشد. شايد بازرگان در آن شرايط خوب درك نشد يا برخي تصميمها در جريانات سال 67 كه مستمسك مجريان قضايي، دستنوشته ايشان بود، از جمله خطاهايي بود كه به هر حال تاكنون پاسخ درخوري نيافته است.»
اين ادعاهاي كذب در حالي است كه در صحيفه امام(ره) موجود است كه ايشان قسم جلاله ياد ميكند كه با نخستوزيري بازرگان مخالف بوده و به رياستجمهوري بنيصدر رأي نداده است يا نهضت آزادي را اينگونه توصيف ميكند: «نهضت به اصطلاح آزادي صلاحيت براي هيچ امري از امور دولتي يا قانونگذاري يا قضايي را ندارند و ضرر آنها، به اعتبار آنكه متظاهر به اسلام هستند و با اين حربه جوانان عزيز ما را منحرف خواهند كرد و نيز با دخالت بيمورد در تفسير قرآن كريم و احاديث شريفه و تأويلهاي جاهلانه موجب فساد عظيم ممكن است بشوند، از ضرر گروهكهاي ديگر، حتي منافقين اين فرزندان عزيز مهندس بازرگان، بيشتر و بالاتر است» يا اين عضو حزب منحله در باب اعدام سركردههاي منافقين كه جان چندين هزار ايراني را با عمليات تروريستي و خرابكارانه گرفتهاند، خلاف واقعيتهاي دهه 60 را مطرح ميكند، آن هم در حالي كه رهبر معظم انقلاب اسلامي در سخنراني خود در حرم حضرت امام خميني (ره) ميفرمايند: «مراقب باشيم تا در دهه 60، جاي شهيد و جلاد عوض نشود، زيرا ملت ايران در دهه 60 مظلوم واقع شد و به دليل اينكه تروريستها و منافقين و پشتيبانان آنها به امام و ملت ايران ظلم و خباثت كردند... بعد از امام، عدهاي اميدوار شدند كه شايد بتوانند راه امام را تغيير دهند اما به لطف خدا نتوانستند.»
ايشان در همين بخش از سخنانشان به صورت تلويحي به تلاش عدهاي براي تحريف مباني و اصول امام (ره) اشاره ميكنند و ميفرمايند: «بعد از رحلت امام بزرگوار عدهاي در خارج و عواملشان در داخل اميدوار شدند كه راه امام را به عقب برگردانند و منتظر پير شدن و از كار افتادن انقلاب بودند، آنها ميخواستند بساط قبل از انقلاب را دوباره پهن كنند اما نتوانستند زيرا مباني و اصول امام خميني براي ملت ايران همچنان پرجاذبه، پرطراوت و شوقآفرين است.»
سابقه تحريف امام (ره) از مركز جماران
البته اين نخستين باري نيست كه وابستگان يا رسانههاي وابسته به جريان تجديدنظرطلب تلاش ميكنند در جهت ارائه امام بدلي به جامعه قدم بردارند، به گونهاي كه در مقاطع زماني مختلف از جمله درسالهاي 76 تا 84يا در سال88 تا 92 تلاش كردند تا آرا و افكاري خاص را بهنام تفكرات حضرت امام به جامعه تحميل كنند كه اوج آن را بايد خاطرهسازيهاي مخدوش از جلسات دو نفره با امام در زمينه مقطعي بودن دشمني با امريكا عنوان كرد. در دوران روي كارآمدن دولت مدعي اصلاحطلبي نيز مؤسسه تنظيم و نشر آثار حضرت امام با سكوت خود در قبال توهينها و تحريفهاي عناصر وابسته به جريان تجديدنظرطلب گامهاي مؤثري در جهت تحريف شخصيت امام (ره) برداشت، به عنوان نمونه نه تنها در مقابل ايده اكبر گنجي مبني بر «افكار امام خميني را بايد به موزه تاريخ سپرد» سكوت كرد بلكه در تهيه ويژهنامه سيامين سالگرد از سوي اين مؤسسه كه در همان ايام چاپ شد با بهرهگيري از نيروهاي افراطي روزنامههاي زنجيرهاي وابسته به جريان تجديدنظرطب امامي بدلي را تفسير كردند يا در مقابل هجويات عباس عبدي در پيشگفتار تحقيقي با عنوان «تحليل محتواي مطالب امام خميني»سكوت كرد. عبدي در گزارهاي معنادار مينويسد: «از اين پس (به جز موارد نقل قول) از لفظ آيتالله خميني كه تعبيري فارغ از جهتگيري و متناسب براي استعمال در يك متن پژوهشي استفاده شده است.»
مؤسسه دقيقاً مشغول چه كاري است؟
به راستي در شرايطي كه جريان تجديدنظرطلب تلاش ميكند با قلب واقعيتهاي تاريخي قبل و صدر انقلاب «امام رفاه طلب»، «امام اهل مذاكره با امريكا»و«امام موافق ورود زن به ورزشگاهها» را به جامعه تحميل كند، چرا نبايد مؤسسه تنظيم و نشر آثار حضرت امام نقش پررنگتري را در اين هنگامه ايفا و ضمن ارائه افكار و انديشههاي ناب بنيانگذار انقلاب اسلامي در قالبهاي مختلف هنري، فرهنگي و مذهبي از تخطئه شخصيت ايشان در مقابل طيف غربگرا جلوگيري كند نه آنكه با تريبون دادن به عناصري نظير داوود سليماني يا ساير همفكران بستر تحريف امام را بيش از گذشته فراهم كند.