کاش هميشه انتخابات بود

زلزله‌زدگان منتظر عملي شدن وعده‌ها

نويسنده: محمدرضا هاديلو

کمتر از يک ماه پيش يعني در شانزدهم ارديبهشت ماه زمين لرزه اي 6 ريشتري سفید سنگ خراسان رضوی را لرزاند و به ۱۳ روستا و ۳۰۰ خانوار ساکن در آنها خسارت زد. در اکثر روستاها خسارات زياد بود بطوريکه خانه هاي گلي به طور کامل تخريب و تمامی اهالی در چادرهای هلال احمر به سر می بردند. در ده روز اول تنها دو روز غذای گرم برای آن ها ارسال شده بود و بعد از آن با غذاهای سرد تغذیه می کردند. سیستم آب رسانی و برق آن ها بر اثر زلزله با مشکل مواجه شده و زلزله زدگان با والورهایی که داشتند گرمای مورد نیاز خود را تامین می کردند.

روستاییان بزرگترین مشکلشان را نبود سرویس بهداشتی و حمام عنوان کرده و خواستار رسيدگي عاجل مسئولان به خواسته ها و رفع نيازهايشان بودند. در همين وانفسا تنور داغ انتخابات نظرها را به سمت خود جلب کرد و روستاييان به دست فراموشي سپرده شدند.

دزدي از مصيبت زدگان

با اينکه از همان ساعات اوليه وقوع زلزله امدادرسانی به مناطق آسیب دیده از سوی هلال احمر خراسان رضوی، کمیته امدادامام خمینی(ره) فریمان، مدیریت بحران استانداری خراسان رضوی و آستان قدس رضوی انجام شد و غذای گرم، وسایل بهداشتی، چادرهای امداد و نجات نیز در بین زلزله زدگان توزیع و دو کانکس سرویس بهداشتی و یک کانکس حمام در روستاهای مستقر شد، اما گويي دولتي ها يادشان رفته بود که در بين بازي انتخاباتي بايد سري هم به اين مردم حادثه ديده بزنند.

بر اساس گزارش هاي رسيده در حال حاضر مردم به خرابي ها و مصيبت هاي وارده خو گرفته اند. گویا آوارگی دیگر برایشان درد نیست بلکه جزئی از زندگی شان شده و بچه ها يادشان رفته که مدرسه اي هم بود و درس و کتاب و مشقي. خبرنگار "مهر" نوشت، در حال سرک کشیدن به چادرهای روستاییان بودم که چند زن از چادرهای خود بیرون آمدند و بدون مقدمه شروع به صحبت کردند.

" این سکوت روستا را می بینی؟ هر روزمان همین طور شده. خلوت این روز و شب ها خیلی اذیت مان می کند. گاهی ازاین خلوتی می ترسیم. همین چند شب پیش بود که به یکی از چادرها دزد آمد. فکرش را بکنید. باورتان می شود به همین چادرهایمان هم رحمی نمی شود. آخر ما چی داریم که تقدیم دزد کنیم. از آن شب با ترس بیشتری می خوابیم. بالاخره ما هم دختر و پسر جوان داریم."

یکی دیگر از زن ها صحبت او را ادامه می دهد و می گوید: "فقط همان چند روز اول بود که روستا شلوغ شده بود. الان به ندرت مسئولی خبری می گیرد. خدا به خیران خیر بدهد که برایمان وسایل شوینده آورده اند. اما خوراک نه. بعضی از میانسالان روستا چون چند روزی نان نداشتند مریض شدند. دروغ چرا خود من دیروز رفتم فریمان و ۵ هزار تومان نان خریدم. اما مشکل سرویس بهداشتی حل نشده. هنوز همان دو کانکسی که روز اول آورده اند هست. حمام هم همین طور. هیچ تغییری نکرده است." اين داستان آنقدر غم انگيز است که نتوان ادامه داد. راستي انتخابات تمام شد. وعده ها کي عملي مي شوند.