عطاءالله مهاجراني از كساني است كه اين روزها تاب تحمل شنيدن بروز تخلف گسترده در انتخابات 96 را ندارد و هر اظهارنظري در اين باره را در توئيتر با يادآوري انتخابات 88 و تكرار ادعاي تقلب در آن انتخابات، جواب ميدهد.
او چندي پيش حرفهايش را نرم كرد، به اميد اينكه بتواند به ايران بازگردد اما چون حساب كرد كه به فرض بازگشت به ايران، جيره سعودياش كه در سفر چند سال پيش به دربار سعودي برقرار شد، قطع ميشود، دوباره زبانش را به دروغ و تهمت و تندي برگرداند. نكته آنجاست كه او هر از گاهي «نكات قرآني» هم توئيت ميكند. از جمله به تازگي نوشته است:«مولوي: معني قرآن ز قرآن پرس و بس/ وزكسي كاتش زده اندر هوس».
درباره مصرع دوم دو نكته را بايد به ايشان يادآوري كرد؛ اولاً شما با آن همه ادعاي سواد ادبي وزن مصرع را به هم زدهايد. درستش آن است كه «وز كسي كاتش زدست اندرهوس»، ثانياً حتماً مصداق كسي كه در نفسش آتش زده است، خود شما هستيد! آن هم در دوره وزارت فرهنگ خاتمي با آن داستانهاي مكرر ليلي و مجنوني شنيدني!
مهاجرانی بهتر است در همان لندن با همان جيرههاي نفتي بماند و دولت مستقر در ايران را بيش از اين با نام آلوده خود آلودهتر نكند.
مهاجراني نميتواند ژست اپوزیسيوني به خود بگيرد زيرا نه زنداني بوده است و نه برخورد امنيتي با وي شده است. ايرانيان بايد بدانند مهاجراني از دست همسران متعدد فرار كرد و نبايد اين مسئله را با اپوزیسيونگرايي وارونه نموده و به ملت ايران بفروشد.
***
نگران هاشمي زدايي يا دلواپس آقازادهزدايي؟!
ياسر هاشمي، رئيس
دفتر هيئت امناي دانشگاه آزاد بود كه دو روز قبل بركنار شد و تلاش كرد
بركنارياش را به آنچه «هاشميزدايي از دانشگاه آزاد» ميناميد، مرتبط كند و
در سخناني عجيب نسبت به هاشميزدايي از دانشگاه آزاد هشدار داد! نكته جالب
توجه آنكه اولاً حذف فرزندان يك نفر، به معناي حذف خود آن فرد نيست.
ثانياً هاشمي نه يك جريان علمي و نه بنيانگذار نوعي انديشه خاص است كه
بتوان از عبارت هاشميزدايي، بر فرض صحت، استفاده كرد.
نهايت آنكه در
مديريت جديد، تلاش شده از آقازادهها استفاده نشود كه اتفاق خوشايندي است و
نبايد نسبت فاميلي باعث اعطاي امتياز به افراد شود. رسانههاي اصلاحطلب
در اقدامي هماهنگ عكس ياسر هاشمي همراه پدرش را عكس يك كرده و نسبت به
هاشميزدايي از دانشگاه آزاد هشدار دادهاند؛ روشن است اگر ياسر هاشمي
فرزند كسي ديگر بود، نميتوانست از اين درجه اهميت در رسانههاي اصلاحطلب
برخوردار شود. خاندانگرايي به شكل مذموم آن همچنان در سنت بسياري از
سياسيون ايران وجود دارد.
آيا روزي ميرسد مشكلات اقتصادي مردم تيتر يك اصلاحطلبان شود؟
رسانههاي
اصلاحطلب اين روزها مشغول ياسر هاشمي و علي مطهري هستند؛ دو آقازاده.
ابتدا جنجالهاي ساختگي در مورد آنچه تلاش براي حذف علي مطهري از هيئت
رئيسه مجلس ناميدند و بعد هم جنجالهاي كذايي در مورد بركناري ياسر هاشمي
از دانشگاه آزاد. انتخابات تمام شده، اما مسائل سياسي براي اصلاحطلبان
تمامي ندارد. آنها هميشه موضوعاتي سياسي درست ميكنند تا در هياهوي دعواهاي
سياسي بياعتناييشان به مسائل اصلي مردم و از جمله ركود و تورم و وضعيت
معيشتي به چشم نيايد. آقازادههاي اصلاحطلب و دغدغههايشان معمولاً
سوژههاي مورد علاقه روزنامههاي اصلاحطلب براي عكس و تيتر يك شدن است.
آيا ميتوان اميدوار بود روزي هم مردم عادي و مشكلات اقتصادي و معيشتيشان
سوژه يك رسانههاي اصلاحطلب باشد.