مترجم: علي طالبي
متخصصان با تقليد از بافت زيستي بافت استخواني ساختهاند كه روزي ميتواند مغزاستخوان لازم براي بيماران نيازمند به پيوند را تأمين كند. پيوندهاي مغزاستخوان براي درمان بيماران مبتلا به بيماريهاي مغزاستخوان استفاده ميشوند. قبل از پيوند، بيمار دوزهايي از تابش پرتو دريافت ميكند كه گاهي در تركيب با داروها استفاده ميشوند تا به اين ترتيب هر سلول بنيادي موجود در مغزاستخوان بيمار از بين برود. اين پيش درمان به منظور افزايش موفقيت پيوند انجام ميشود و فضاي مغزاستخوان را كاملاً پاك و خالي ميكند تا به سلولهاي پيوند اين اجازه را بدهد كه بدون حضور هيچ رقابتي از سوي سلولهاي خودِ بيمار، زنده بمانند و رشد كنند. اما اغلب، اين درمان با عوارض جانبي مضري همراه است، مثل تهوع، ضعف، ناباروري و غيره.
براي پرداختن به اين مسائل، گروهي از محققان ايمپلانتي استخوان- مانند ساختند كه به سلولهاي دهنده پيوند اجازه ميدهد در فضايي مربوط به خود زنده بمانند و بدون رقابت رشد كنند و نياز به ريشهكني سلولهاي ميزبان را از بين ميبرد. آنها معتقدند: «ما يك استخوان ضميمه ساختهايم كه ميتواند جداگانه سلولهاي دهنده را در خود جاي دهد. به اين شكل، ميتوانيم سلولهاي ميزبان را نگه داريم و از پرتو افكني بپرهيزيم.»
محققان، استخواني با مغزاستخوان عملكردي ساختهاند كه ميتواند با سلولهاي دهنده پر شود و زير پوست موش كاشته شود. در اين حالت سلولهاي دهنده حداقل براي شش ماه زنده ماندند و سلولهاي خوني جديد براي موش ساختند. درباره اين مسئله محتاط هستيم كه شايد اين ايمپلانتها تنها به بيماراني با بيماريهاي مغزاستخوان غيربدخيم محدود باشد، چون در اين وضع سلول سرطاني وجود ندارد كه نياز به ريشهكني داشته باشد. مثالهاي آن عبارتند از كمخوني آپلاستيك، كه در اين بيماري بدن نميتواند پلاكت و سلول خوني كافي توليد كند، و نيز حملات ايمني به مغزاستخوان و كاهش شمار گلبولهاي خون كه از سلولهاي بنيادي معيوب و ناهنجار در مغزاستخوان ناشي ميشوند.
اين ايمپلانتها از ساختار استخوانهاي دراز در بدن تقليد ميكنند كه شامل يك بخش استخواني خارجي و بخش مغزي در داخل است. اين ايمپلانتها از ماتريكس هيدروژل متخلخل ساخته شدهاند. ماتريكس خارجي حاوي مواد معدني فسفات كلسيم است. سلولهاي بنيادي در اين ماتريكس معدني رشد ميكنند و به صورت سلولهاي سازنده استخوان تمايز پيدا ميكنند. ماتريكس داخلي سلولهاي بنيادي ِدهنده را در خود جاي ميدهد كه سلولهاي خوني ميسازند.
وقتي اين ساختارها زير پوست موش كاشته ميشوند، بالغ شده و به صورت بافت استخوان در ميآيند كه شبكه رگهاي خوني كارآمدي دارند و در داخل خود داراي مغزاستخوان هستند و سلولهاي خوني جديد را تأمين ميكند. پس از چهار هفته، محققان پي بردند كه مغزاستخوان كاشته شده حاوي مخلوطي از سلولهاي خوني دهنده و ميزبان است. همچنين به اين مسئله پي بردند كه اين مخلوط بعد از 24 هفته وارد گردش خون اين موشها ميشود. طبق اين تحقيقات، اين يافتهها خيلي چشمگير هستند چون نشان ميدهند كه: مغزاستخوان پيوند شده فعال است؛ سلولهايدهنده ميتوانند براي مدتي طولاني در حضور سلولهاي ميزبان زنده بمانند و رشد كنند؛ و اينكه سلولهاي ميزبان و دهنده بين مغزاستخوان پيوند شده و گردش خون ميزبان در حال جابهجايي هستند (از طريق شبكه عروق خوني كه در بافت استخواني پيوند شده به موش تشكيل شدهاند.)
در مجموعه آزمايشاتي ديگر، محققان سلولهاي بنيادي مغزاستخوان پيوندزده شده را برداشتند و به گروه دوم از موشها پيوند زدند كه در اين گروه از موشها قبلاً با پرتوافكني و دارو مغزاستخوان را تخريب كرده بودند. محققان به اين مسئله پي بردند كه سلولهاي پيوند زده شده در جريان خون اين موشها منتشر شدند. محققان ميگويند: «اين آزمايش را انجام داديم تا نشان دهيم كه سلولهاي مغزاستخوان مربوط به بافت استخوان ِمهندسي شده مثل سلولهاي اصلي و بومي استخوان عمل ميكنند. تلاش ميكنيم تا اين يافتهها را به سكويي براي توليد هرچه بيشتر سلولهاي بنيادي مغزاستخوان تبديل كنيم. اين كار براي پيوند سلول در شرايط باليني مختلف كاربردهاي مفيدي خواهد داشت.»
منبع: ساينس ديلي