نويسنده: جعفر تكبيري
رقابت منطقهاي ايران و عربستان اگرچه سابقهاي دور و دراز دارد اما اين رقابت حالا با وقوع تحولات جديد در منطقه خاورميانه، شكلي تازه به خود گرفته است؛ تحولاتي كه يك سر آن در سوريه است و سر ديگر آن در عراق و سومين سر آن در يمن قرار گرفته است و در هر سه نقطه ردپاي عربستان در حمايت از گروههاي تروريستي بيش از هر زمان ديگري نمايان است.
اين در حالي است كه جمهوري اسلامي در تمام اين مناطق ميكوشد با حمايت از حكومتهاي قانوني و مردمي، نه تنها مانع از گسترش پديده تروريسم در خاورميانه شود بلكه به استحكام اين حكومتها كمك كند؛ موضعي اصولي كه تاكنون توانسته بسياري از برنامههاي عربستان را با ناكامي روبهرو و شكستهاي بزرگي را در عملكرد منطقهاي اين كشور ثبت كند.
شايد به همين دلايل بود كه پيرمردهاي رو به زوال سعودي تلاش كردند از طريق پرداخت ميلياردها دلار از سرمايههاي مردم اين سرزمين به امريكا، خود را در پناه آنان قرار دهند تا نه تنها سرپوشي بر جنايتهاي خود در مناطق آشوبزده خاورميانه بگذارند بلكه به واسطه اين حمايت بتوانند رقيب ديرينه خود را نيز از تحولات منطقه خارج كنند، مؤيد اين موضوع گزافهگوييهاي حكام سعودي در ملاقاتهاي مختلف با مقامات امريكايي عليه ايران بود.
ترجمان گفتمان امريكا
اما آن چيز كه ميتوان از اين اظهارات تند مقامات عربستاني در جريان سفر ترامپ به اين كشور برداشت كرد، نزديكي نوع گويش آنها، به گفتههاي قلدرمآبانه دولتمردان امريكاست؛ گويشي كه در هركجاي خاورميانه كه منافع امريكا به خطر ميافتد آغاز ميشود و انگشت اتهام را به سمت جمهوري اسلامي ايران نشانه ميرود.
نمونه اين مدل رفتار را ميتوان در اتهامزنيهاي مكرر امريكا به ايران در خصوص دخالت در عراق و افغانستان ديد، البته اين نكته را نيز نبايد فراموش كرد كه با توجه به روابط نزديك آلسعود و دولت امريكا اين اظهارات و تهديدها قطعاً با خطدهي و هماهنگي امريكاييان مطرح شده است چراكه مقامات عربستاني به خوبي از قدرت ايران در منطقه خاورميانه مطلع هستند و هرگز جرئت زورآزمايي با ايران را ندارند چراكه دوست ندارند پس از عراق دومين كشور عرب شكسته خورده از ايران باشند و تجربه تلخ صدام را تكرار كنند.
قدرت دفاعي ايران؛ زبانزد خاص و عام
با فرض قرار دادن صحبتهاي مقامات عربستاني و در نظرگيري احتمال شكلگيري درگيري نظامي بين ايران و عربستان، نتيجه اين جنگ منطقهاي قطعا چيزي جز شكست سنگين عربستانيها نخواهد بود چراكه ايران پس از پشت سر گذاشتن جنگ تحميلي و به رغم تمامي تحريمهايي كه از سوي شركاي غربي عربستان متوجه كشورمان شد، امروز به درجه بينظيري از خودكفايي در صنايع نظامي دست پيدا كرده است و حتي خود اربابان امريكايي عربستان هم به اين قدرت بينظير اعتراف كردهاند. ايران امروز نه تنها توانسته تمامي نيازهاي دفاعي خود در زمين، آسمان و دريا را مرتفع كند بلكه به يك صادركننده تجهيزات نظامي در دنيا تبديل شده است.
در مقابل عربستان كشوري است كه پس از سرنگوني حكومت پهلوي در ايران، جايگزين اين حكومت در منطقه شد و كشور خود را انباري از سلاحهاي امريكايي كرد؛ سلاحهايي كه اختيار بسيار كمي از آنان در اختيار خودشان است و مستشاران امريكايي كار سرويسدهي به اين تجهيزات را بر عهده دارند. اين موضوع تا جايي پيش رفته است كه حتي گفته ميشود خلبانان جنگندههاي عربستاني نيز از بين خارجيها انتخاب شدهاند.
عمق اين موضوع را ميتوان در اعتراف كالين پاول وزير خارجه اسبق امريكا مشاهده كرد كه چند سال قبل در پاسخ به ادعاهاي واهي مقامات سعودي در خصوص حمله به ايران، به صراحت گفت: «اگر ايران مستقيم با شما وارد جنگ شود، شما حتي فرصت پيدا نميكنيد كه تلفن را برداريد تا از ما تقاضاي كمك كنيد»؛ گفتهاي كه نشان ميدهد بر خلاف هزينههاي ميلياردي حكام سعودي براي خريد جنگافزارهاي غربي، آنان هيچ نقطه قوتي براي تأثيرگذاري در روند تحولات منطقه ندارند و اين هيمنه پوشالي آنان در حال فرو ريختن است.
عدم مقبوليت حكام سعودي
از طرف ديگر نكته مهمي كه در قبال عربستان صادق است، عدم مقبوليت حاكميت اين كشور در ميان شهروندان عربستاني است و بسياري از آنان خواستار سرنگوني اين حكومت هستند.
اين موضوع را ميتوان در تظاهراتهاي گستردهاي كه در مناطق مختلف عربستان برگزار شده است به خوبي مشاهده كرد؛ جايي كه عربستان را مجبور ميكند دست به اعدام شيخ نمر به عنوان رهبر معترضان بزند و نيروهاي خود را براي سركوب شيعيان بحريني به اين كشور گسيل دارد و بازداشت و حبس شيخ عيسي قاسم را فراهم آورد.
نگراني از نفوذ معنوي ايران در منطقه
اما اين سخنان تند مقامات عربستاني و همچنين ديگر مقامات عرب حاشيه خليج فارس در جريان سفر دونالد ترامپ به منطقه را بايد ناشي از ترس و نگراني از نفوذ معنوي و الگوگيري مردم منطقه از انقلاب ايران قلمداد كرد؛ الگويي كه توانست تونس و مصر را به موفقيت برساند و مردم مسلمان بحرين را در آستانه پيروزي قرار دهد؛ مدلي كه قطعاً برخلاف روند فعلي حركت كشورهاي عربي است و دست امريكا را از منابع مسلمانان كوتاه خواهد كرد. اين موضوع در سخنان مقامات اسرائيلي نيز كاملاً مشهود است و آنها نگران شكلگيري كشورهاي مستقل عربي هستند.
عربستان؛ مخدوشكننده چهره جهان اسلام
حال مرور اقدامات آلسعود در سطح منطقه و جهان بيانگر اين واقعيت است كه آنان اقدامات فراواني در ضربه زدن به جهان اسلام و مخدوش كردن اين دين الهي كه همواره از آن به عنوان دين رحمت و مغفرت ياد شده، انجام دادهاند.
نمونه بارز اين اقدامات حمايت مالي و معنوي آلسعود از جنايتكاران داعش است كه امروز دامنه فعاليتهاي خود را به سراسر جهان گسترش دادهاند؛ جانياني كه به نام اسلام بيمحابا مرتكب فجيعترين جنايات و قتلها ميشوند و همين روند باعث شده موجي از اسلامهراسي در سراسر دنيا راه بيفتد.
همچنين محروم ساختن مردم عربستان از ابتداييترين حقوق انساني توسط خاندان آلسعود كه خود را به ناحق خادم حرمين شريفين و مروج اسلام معرفي ميكنند، باعث شده امروز مردم جهان، دنياي اسلام را با روايت مخدوش سعوديها بشناسند؛ روايتي كه نه تنها جاذب به سوي اين دين مبين نيست بلكه باعث شده در بسياري از كشورهاي اروپايي مسلمانان تحت فشار سنگين حكومتها قرار بگيرند و مجبور شوند پايبندي خود به اسلام را پنهان كنند.