نويسنده: فاطمه نظري
امام خميني(ره) بزرگمرد عصر حاضر علاوه بر اينكه تئوري انقلاب اسلامي را تبيين كرد، براي اولين بار پس از حكومت پيامبر اسلام(ص) و امام علي(ع) حكومتي اسلامي با تكيه بر آراي مردم مسلمان ايجاد كرد. تدبير، رهبري و هدايت امام خميني علاوه بر مرحله انقلاب و فروپاشي رژيم پيشين در مرحله ايجاد يك نظام جديد سياسي نيز بسيار فوقالعاده ظاهر شد.
مديريت ايشان پس از استقرار نظام سياسي اسلامي نيز مخصوصاً در مهار فتنهها و بحرانهاي متعدد سياسي، امنيتي و نظامي بسان يك رهبر تراز اول و بسيار مجرب به اثبات رسيد و همه فتنهگران را ناكام گذاشت. يكي از مديريتهاي مثالزدني امام خميني نحوه برخورد او با فتنه نفاق و بنيصدر است. سرگذشت اولين رئيسجمهور اسلامي ايران يكي از نكات عبرتآموز تاريخ معاصر است. زندگي سياسي بنيصدر از آن روزي كه به عنوان معتمد مردم مسلمان ايران در چهرهاي منافقانه در اوج قدرت قرار گرفت تا آنجايي كه به عنوان چهرهاي مطرود از كشور گريخت، ميتواند درسهاي فراواني در بر داشته باشد. سيدابوالحسن بنيصدر فرزند آيتالله نصرالله بنيصدر در سال 1312 در همدان متولد شد.
او در سال 1342 به فرانسه رفت و با پيروزي انقلاب اسلامي در آنجا ساكن شد. وي همراه حضرت امام خميني در بهمن 1357 به ايران آمد و خيلي سريع توانست در امور حكومتي سمتهايي را كسب كند. در اين زمان اولين اختلافات بنيصدر با مجلس خبرگان بر سر دو اصل قانون اساسي يعني اصل ولايت فقيه و شرايط عمومي و اختيارات رئيسجمهور صورت گرفت. سرانجام بهرغم تمامي مخالفتهاي بنيصدر و همفكرانش اين اصول تصويب شد. هر چند انتظار ميرفت مخالفتهاي بنيصدر خاتمه يابد، اما وي همچنان بر اعتراضات خود ادامه ميداد. پس از اتمام اولين دوره رياست جمهوري و كسب اكثريت آرا از سوي بنيصدر وي در پي برقراري حاكميت و اثبات نظريات خود در بين قواي حكومت و حتي در سطح جامعه برآمد. با شروع جنگ تحميلي بنيصدر در مقام فرمانده كل قوا با سياستهاي نظامي سپاه و نيروهاي مردمي به مخالفت پرداخت. سياستهاي دفاعي بنيصدر بيشتر بر واگذاري زمين تكيه داشت و سعي ميكرد تا از طريق اتكا به قدرتهاي خارجي مشكل جنگ را حل كند.
پس از ناكاميهاي بنيصدر در فرآيند جنگ تحميلي پشت جبهه و عرصه سياسي كشور محلي براي تنازعات وي با نيروهاي خط امام شد. اين بار به مدد منافقين كه قدرت ميليشياي جوان خود را بيش از اقتدار سپاه و كميتهها در ذهن بنيصدر القا كرده بود به جنگ امام آمد. تقابل جريان فتنه سال 60 كه جبهه متحد ضد انقلاب را به همراه داشت، با نيروهاي حزباللهي به نقطه اوج خود و زمان سرنوشتساز رسيد. امام در سخنرانيهاي متعدد بنيصدر را نصيحت كرد، اما بنيصدر با تكيه بر منافقان بر شدت مخالفتهاي خود افزود.
سرانجام امام در 20 خرداد 1360 طي حكمي به ستاد مشترك ارتش، رئيسجمهور را از فرماندهي كل قوا عزل كردند. در 31 خرداد 1360 طرح عدم كفايت سياسي بنيصدر در مجلس شوراي اسلامي مطرح شد. همزمان با خلع بنيصدر از رياست جمهوري سازمان مجاهدين خلق (منافقين) به بهانه حمايت از جان بنيصدر جنگ مسلحانه را با هدف سرنگوني جمهوري اسلامي آغاز كرد. مهار اين بحران از سوي حضرت امام با صبر انقلابي در مواجهه با بنيصدر و سرسختي و مقاومت در قبال گروههاي منافق فتنهگر مدلي از مديريت اسلامي به جامعه عرضه كرد و توانست كشور انقلاب را از بحران پيچيدهاي نجات و به سوي استقرار و ثبات سوق دهد. كتاب «امام خميني و مهار فتنه بنيصدر و منافقين» در پنج فصل سازماندهي شده است.
فصل اول به مفهوم فتنه، ويژگيها و عوامل پيدايش آن در جامعه و همچنين جريان نفاق و سير شكلگيري آن در تاريخ اسلام اختصاص دارد. در فصل دوم با توجه به نقش محوري منافقين و بنيصدر در شكلگيري جريان نفاق در سالهاي 1359 و 1360 ابتدا به معرفي آنها و سپس علل پيدايش جريان نفاق پس از انقلاب اسلامي و شيوههايي كه منافقان براي كسب مشروعيت و مقبوليت در نظام جمهوري اسلامي اتخاذ كردند، پرداختهايم. فصل سوم به روند تكوين اتحاد ميان منافقين و بنيصدر اختصاص يافته است.
در اين فصل مواضع بنيصدر و منافقين نسبت به يكديگر و رويدادهايي كه پس از انقلاب به جريان اين اتحاد كمك كرد، بررسي شده است. در فصل چهارم نقش امام خميني در مهار فتنه نفاق و مواضع ايشان در برخورد با اين جريان ارزيابي شده است. در فصل پنجم سرنوشت فتنه نفاق و اقداماتي كه سران فتنه پس از شكست در برنامههاي خود در پيش گرفتند، بررسي شده است. كتاب با نتيجهگيري، اسناد و تصاوير مرتبط با موضوع كتاب خاتمه يافته است.