تمام شد. انتظار پنج ساله به سر آمد. آنها براي کسب عنوان قهرماني ليگ فقط به يک امتياز نياز داشتند، ولي هر سه امتياز را کسب کردند و قهرماني را 416کيلومتر دورتر از برنابئو به چنگ آوردند، جايي در کرانههاي مديترانه. آخرين باري که رئالمادريد قهرمان ليگ شد در دوردستها به نظر ميرسد. خيلي دور، ولو آنکه بسياري از بازيکنان آن دوران هنوز به ميدان ميروند. سال 2012 بود. خوزه مورينيو روي نيمکت نشسته بود، کاسياس بازوبند کاپيتاني را داشت و پپ گوارديولا آخرين فصلش را در نيوکمپ سپري ميکرد. رئال آن فصل با 100 امتياز قهرمان شد، با 9 امتياز بيشتر از بارسلونا.
قصه اين فصل وارونه آغاز شد و ادامه پيدا کرد. رئال فصل را با صدرنشيني سپري کرد و بارسا بود که به دنبال مادريديها دويد و نه برعکس. وداع لوييز انريکه در نيوکمپ سرد بود، خيلي سرد. بدون هورا کشيدن. بدون در آغوش کشيدن از ته دل. همه فراموش کرده بودند او همان مربي بوده که سهگانه رؤيايي را به ارمغان آورد. در عين حال خريدهاي 175 ميليون يورويي بارسا پس از سهگانه چيزي جز ريختوپاش نبودند. در سوي ديگر زيدان ايستاده. اولين مربي فرانسوي که پس از 47 سال- پس از مارسل دومينگو در آتلتيکومادريد 1970 - لاليگا را فتح کرد. زيدان که پس از فتح ليگ به فينال ليگ قهرمانان مينگرد. زيدان که گويي هميشه اينجا بوده. وقتي رئالمادريد با آن شوت سر ضربش برابر بايرلورکوزن نهمين قهرماني اروپا را کسب کرد آنجا بود، وقتي رئال دهمين قهرماني اروپا را به رهبري کارلو آنچلوتي فتح کرد آنجا بود و وقتي رئال پارسال يازدهمين قهرماني اروپا را به چنگ آورد در سنسيرو روي نيمکت نشسته بود. زيدان برخلاف پيشداوريها آرامش را به رئال بازگرداند و طي فصل ستارههايش را شکوفا کرد. حالا زيدان و رئال در موقعيت تاريخي قرار گرفتهاند؛ تکرار قهرماني اروپا پس از دو قهرماني 1989 و 1990 ميلان در 27 سال پيش و تکرار قهرماني اروپا پس از عصر طلايي دهه 1950 رئال. آنها ميخواهند در کارديف تاريخ را ورق بزنند.