نويسنده: محمدرضا هاديلو
گیلان با داشتن ۴۲۳ هزارهکتار شالیزار، باغ و زمین کشاورزی و با تولید سالانه حدود ۲ میلیون تن محصولات زراعی و باغی از مهمترین قطب های کشاورزی ایران است. اگرچه این استان کشاورزی از پرباران ترین استان های کشور است، اما براساس اعلام سازمان جهاد کشاورزی استان بطورمعمول درفصول گرم سال، با مشکل کم آبی مواجه می شود. مشکلی که در سال گذشته به حد بحران رسید و الان هم زمزمه هايي براي سال جاري به گوش مي رسد.
گيلان شبيه کرمان
حرف و حديث ها در مورد کم آبي ها در حالي به گوش مي رسد که ماه هاست به تناوب باران تمام ايران و بخصوص استانهاي غربي و شمالي را در بر گرفته است. اما به علت بي توجهي ها و نداشتن برنامه در حوزه آبخيزداري بخش زیادی از آن هدر میرود. عملا مدیران برنامهای برای جمع آوری آبها و استفادههای مختلف از آن ندارند. بویژه آن که بخش اعظم آب مصرفی در ایران برای مصرف کشاورزی است و اساسا گیلان هم استانی با محوریت کشت و زرع شناخته میشود.
طي سال هاي اخير هر چند به کرات گفته شده که میزان بارندگیهای کشور یک سوم بارندگیهای جهان و میزان تبخیر سه برابر میانگین آن است و باید با رعایت اصل صرفه جویی، افزایش بهره وری و استفاده از سیستمهای نوین آبیاری، افزایش میزان استحصال آب و مدیریت نزولات آسمانی را دنبال کرد اما در عمل شاهديم که نه تنها کشاورزی و زندگی روزمره روستاییان کرمان که روستاهای گیلان هم به مخاطره افتاده است. چون به جز مصرف غیر متعارف آب، از حدود ۴۱۳ میلیارد مترمکعب آب باران ۲۹۰ میلیارد مترمکعب معادل ۷۰ درصد آن تبخیر میشود. کارشناسان معتقدند که بازگرداندن این میزان آب به چرخه کشاورزی، صنعت و مصارف خانگی نیازمند انجام عملیات آبخیزداری و آبخوان داری است. موارد مهمی که در میان بی توجهی مدیران غیرپاسخگو هنوز به طور هدفمند دنبال نمی شود و در سطح آزمایشگاهی باقی مانده است.
بي تفاوتي مديران بيسواد
با اینکه بخش عمده ای از کشاورزی گیلان متکی به ذخیره آبی سد سفید رود به عنوان بزرگترین سد مخزنی گیلان است و با در نظر گرفتن اين موضوع که طي۱۰ سال گذشته ۱۲ میلیون تن رسوب از از پشت این سد خارج شده اما انباشت رسوباتی که به تدریج و درطول نیم قرن دوره بهره برداری سد، وارد این سد شده سبب شده درحال حاضر ۷۰۰ میلیون مترمکعب معادل حدود۴۰درصد ازحجم یک میلیارد و۷۶۰ میلیون مترمکعبی این سد از رسوب پر شود. با اين تفاسير از شواهد و قرائن چنين استنباط مي شود که هیچیک از مسئولان از وظايف خود آگاه نيستند . به همين دليل برای حل مشکلات موجود و جلوگيري از هدر رفت آبها راهکاري ندارند که ارايه کنند.
بهر حال شرایط ایجاد شده در گیلان نشان می دهد که شاید اگر تمام ایران هم شرایط آب و هوایی مشابه شمال را داشته باشند باز هم تفاوت زیادی در اصل ماجرای کم آبی وجود نداشت چون مدیران امر باور ندارند که شرایط اقلیمی ایران خشک و نیمه خشک است و باید از منابع آب زیر زمینی به بهترین نحو ممکن استفاده کرد و از آب باران هم میتوان برای مصارف گوناگون و حتا بعد از تصفیه برای شرب بهره برد.