کد خبر: 852788
تاریخ انتشار: ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۲۱:۰۰
حاشيه‌اي بر «خاطرات سياسي مورخ‌الدوله سپهر»
نويسنده:  احمد سميعي گيلاني
 
 
در سال 1341 كه مقالات سياسي را چاپ و منتشر كردم در قسمتي از مقدمه آن كتاب آورده بودم: «هر كتاب يا نوشته‌اي از معاصران كه گذشته ادب ايران را در خاطره زنده مي‌كرد، به دست آورده‌ام. دنيايي شادماني مرا فرا گرفته است و تجليات روح گذشتگان را در آثار قلمي ايشان بررسي كرده‌ام. جاي افسوس است كه نمونه اينگونه نوشته‌ها هميشه قليل بوده‌اند و كمتر مردان فاضلي كه صاحب قريحه ذاتي و قلم توانا هستند در انديشه نشر آثار خود بوده‌اند و همين علت هم موجب شده است تا افراد بيگانه با ادبيات از فرصت استفاده كنند و خود را در مقام رفيع اهل ادب قرار دهند تا در ميان مردم ناآشنا به زبان شيرين فارسي كرسي دانشمندي احراز كنند...»
 
 
«نمي‌توان منكر شد كه در سال‌هاي بعد از شهريور 1320 علاقه و اقبال مردم به خواندن كتاب روزافزون و در ميان آنچه در اين سال‌ها به ارباب دانش عرضه است آثار گرانبهايي به چشم مي‌خورد كه الحق خواندني و ماندني هستند...»
 
 
«از آنجا كه معمولاً اينگونه كتب بيشتر به طبقه خواص اختصاص داشته و دانشجويان و طلاب جوان را كمتر امكان بهره‌گيري از آنها ميسر بوده است، بدين مناسبت نگارنده بر اين شد تا از آقاي مورخ‌الدوله سپهر، نويسنده كتاب مشهور «ايران در جنگ بزرگ» كه ساليان متمادي مرد ميدان ادب و سياست بوده‌اند اجازه بخواهد خاطرات ايشان را كه طي ساليان گذشته به رشته تحرير درآورده‌اند و هر مقوله آن فصلي از تاريخ را در برمي‌گيرد و به لحاظ ادبي هم نمونه فصيح نثر فارسي است به صورت كتابي تقديم علاقه‌مندان كند. اين تمنا مورد پذيرش قرار گرفت و اينك از ميان آثار ايشان نمونه‌هايي را انتخاب كرده‌ام كه به عنوان مقالات سياسي به پيشگاه خوانندگان تقديم مي‌كنم. باشد كه جوانان با خواندن اين تحريرات به فنون نگارش نغز دست يابند و از علم و تجربت رجل مشهوري در امور اجتماعي و سياسي بهره وافي برند.»
 
 
پس از انتشار مقالات سياسي در سال 1344 از رئيس وقت دانشگاه ملي ايران، پروفسور عباس صفويان درخواست شد آخرين نوشته ايشان را در دانشگاه زير عنوان «ايران در جنگ دوم جهاني» چاپ و منتشر كند و اين درخواست انجام شد، ولي قبل از پايان چاپ كتاب آن زنده‌ياد چهره در نقاب خاك كشيد. به همين مناسبت مقدمه آن كتاب هم به اين شرح آماده و چاپ شد: «احمدعلي سپهر (مورخ‌الدوله) يكي از سياستمداران آزادانديش ايران بود كه طي سال‌هاي عمر خود با نيكنامي زيست و به هنگام مرگ هم از مال و منال دنيا بهره‌اي نداشت و بهترين مؤيد اين نظر هم متن وصيتنامه آن مرد بزرگ است. مورخ‌الدوله طي سال‌هاي زندگاني سياسي و اجتماعي خود در مشاغل گوناگون خدمات شايسته‌اي انجام داد. در كابينه مرحوم قوام‌السلطنه (سال 1324) به وزارت پيشه و هنر منصوب شد. آن شادروان در ادب و هنر هم چيره‌دست و ماهر بود و آثاري كه از وي به‌جا مانده هر يك به نوبه خود داراي ارزش‌هاي غيرقابل انكار است. كتاب «ايران در جنگ بزرگ» كه در سال 1336.ش به چاپ رسيد يكي از منابع تاريخ معاصر ايران است و به همين مناسبت هم موفق به دريافت جايزه بهترين كتاب تاريخي سال شد.»
 
 
مرحوم مورخ‌الدوله در ادب عرب و فرانسه هم دستي چيره و بياني رسا داشت و ترجمه كلمات قصار حضرت علي بن ابيطالب(ع) كه در سال 1312.ش مبادرت به نشر آن كرد، يكي از بهترين نمونه‌هاي نثر فارسي و فرانسه است، همچنين كتاب «شعراي ايران» به زبان فرانسه يكي ديگر از آثار آن زنده‌نام است. كتاب حاضر كه اكنون تقديم اهل دانش مي‌شود مجموعه‌اي است از خاطرات منتشرشده در سال 1341 به انضمام مقالاتي ديگر از آن مرحوم كه اميد است مورد قبول طالبان مطالب سياسي و تاريخي قرار گيرد.
 
 
 
 فصلي از ناشنيده‌هاي تاريخ
 
 
 
در اين مجموعه كوشش نگارنده اين بوده است كه مطالبي انتخاب و منتشر شوند كه حاوي مباحثي از تاريخ معاصر ايران باشد. ضمناً تذكر اين نكته را ضروري مي‌دانم كه در بعضي از صفحات پي‌نوشت‌هايي كه آمده توسط نگارنده فراهم شده است تا به اين وسيله روشنگري بيشتري درباره مسائل مطرح شده باشد. به لحاظ آن كه خوانندگان اين مجموعه با انديشه‌هاي اين مرد دانش‌پژوه و آزاده بيشتر آشنا شوند متن وصيتنامه باقيمانده از آن مرحوم را هم زينت‌بخش اين كتاب مي‌كند. بخش‌هايي از وصيتنامه آن مرحوم به شرح ذيل است:«1- پس از آن كه روح به جانب حضرت رب‌الارباب پرواز كرد اين بدن خاكي را در خارج از خاك معطل نكنند و در مراسم دفن سرعت به عمل آيد و با نهايت سادگي انجام پذيرد، يعني با سطح زمين مساوي باشد و براي قبر خود محلي را تعيين نمي‌كنم. مهم آن است كه رعايت بساطت شود.
 
 
2ـ همانگونه كه در ايام زندگاني با تظاهر و ايجاد مزاحمت براي مردم مخالف بوده‌ام با اقامه مجالس ترحيم براي خود در مساجد و كشاندن مردمي كه معمولاً گرفتاري و كارهايي دارند موافق نيستم، فقط خانم (همسرم) چنانچه بخواهند مي‌توانند مجلس ترحيم زنانه‌اي داشته باشند.
 
 
3ـ از مايملك دنيوي املاك ضياع و عقاري هيچ ندارم فقط مبلغي كه حسابش در اوراقم موجود و معلوم است باقي است كه پس از وضع مصارف تكفين و تدفين بين خانم و سه اولادم كما فرض‌الله تقسيم مي‌شود و چون در يك ثلث ماترك خود حق دارم به هر كس بخواهم بدهم، فقط ثلث آن را براي خانم خود خانم افسرالدوله قرار دادم كه علاوه بر سهم‌الارث دريافت خواهند داشت.
 
 
4ـ از بازماندگان خود مي‌خواهم روش مرا در دوستي با مردم فراموش نكنند و از طلب رحمت براي من غفلت نورزند. والله سميع العليم.»

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر