سيدرحيم نعمتي
آل گرين، نماينده تگزاس در مجلس نمايندگان امريكا، كنايهگويي را كنار گذاشته و ميگويد: «رئيسجمهور ترامپ بالاتر از قانون نيست. وي مرتكب اقدامي شد كه سزاوار استيضاح است. كاري غير از اين موجب ميشود برخي از امريكاييها احترام به هنجارهاي اجتماعي و تبعيت از اين هنجارها را از دست بدهند.» گرين با اين حرف به جمع كوچك اما جدي نمايندگان كنگره پيوسته كه خواهان استيضاح ترامپ هستند و يكي از آنها ماكسين واترز، نماينده كاليفرنيا، است. واترز يكي از كساني بود كه از ابتداي ورود ترامپ به كاخ سفيد حرف از استيضاح او ميزد و مثل آلن ليختمن، استاد تاريخ، و ديويد بروكس، تحليلگر نيويورك تايمز، در جمع كساني بود كه انتظار نداشتند ترامپ دوره چهار ساله رياست جمهورياش را تمام كند و پيشبيني استيضاح او حتي در سال نخست رياست جمهورياش ميكردند. جالب اينجاست كه ليختمن از جمله معدود افرادي بود كه در زمان كارزار انتخابات رياست جمهوري پيشبيني پيروزي ترامپ را ميكرد اما در عين حال ميگفت او استيضاح خواهد شد. حالا نغمه استيضاح ترامپ به صورت جدي در ميان نمايندگان كنگره و خارج از آن در ميان رسانهها و مردم عادي شنيده ميشود و اگر وضع به اين منوال پيش برود، شايد ترامپ در تاريخ امريكا تاريخساز بشود آن هم به عنوان نخستين رئيسجمهوري كه با حكم استيضاح كنگره از كاخ سفيد اخراج شد.
پرونده دردسرسازموضوع محوري همان چيزي است كه قبل از پيروزي انتخابات رياست جمهوري امريكا به عنوان يك اتهام از سوي رقيب انتخاباتياش، هيلاري كلينتون، و برخي از رسانههاي همسو با دموكراتها عليه ترامپ بيان ميشد و بعد از پيروزي ترامپ در آن انتخابات هم گريبان او را رها نكرد و هر چه گذشت ابعاد پيچيدهتري پيدا كرد. هيلاري در مناظرات انتخاباتي سعي داشت تا بر رابطه ترامپ با روسيه انگشت گذاشته و او را عروسك كرملين معرفي ميكرد و شبيه اين اتهامات هم ديگر دموكراتها مطرح ميكردند اما به نظر ميرسد دموكراتها در پيگيري اين اتهامات تنها نبودند. روزنامه انگليسي گاردين در بررسي اين موضوع از مخالفان جمهوريخواه ترامپ ميگويد حدود دو سال قبل شركت تحقيقاتي فيوژن جيپياس را به كار گرفتند تا در مورد سابقه كاري و شخصي ترامپ به خصوص در ارتباط با روسها تحقيق بكند. اين شركت هم يك افسر باتجربه اطلاعاتي بريتانيا به نام كريستوفر استيل را به كار ميگيرد كه زماني مسئول بخش روسيه در MI6 بوده و ارتباطات قوي با منابعي در داخل روسيه دارد. استيل با اين ارتباطات توانست اطلاعاتي را به دست بياورد كه اغلب منابع آن روسي بودند و شامل روابط ويژه ترامپ با روسها در زمينههاي مختلف و حتي رفتار غيراخلاقي او در روسيه ميشد كه در هتل مشهور ريترز كارلتون مسكو انجام داده بود. مشكل كار اينجا بود كه اكثر اين اطلاعات و در واقع، اتهامات وارد شده بر ترامپ در حدي نبودند كه قابل اثبات باشند اما جديت قضيه در آن حد بود كه جان مك كين، سناتور جمهوريخواه ايالت آريزونا، از جيمز كومي، رئيس وقت پليس فدرال امريكا يا افبيآي، بخواهد اين پرونده را پيگيري بكند و كومي هم به دليل حساسيت قضيه مجبور شد خلاصهاي از پرونده را به باراك اوباما، رئيسجمهور سابق امريكا، و شخص ترامپ بدهد.
قربانيهاي پروندهترامپ با عناويني مثل «اخبار جعلي»، «مسائل ساختگي»، «چرند» و «اقدامات افراد بيمار در ميان مخالفان سياسي» به جنگ پرونده فيوژن جيپياس و حاميان آن رفت اما اين نحو سر و صدا تأثيري بر ميراثداران جنگ سرد در واشنگتن نداشت. در واقع، سر و سر داشتن با كرملين گناه نابخشودني در واشنگتن است كه مهمترين ميراث به جا مانده از جنگ سرد بوده و وقتي كه پاي رئيسجمهور امريكا در ميان باشد، اين موضوع هم جديت و هم پيچيدگي خاصي دارد و نميتواند بدون قرباني تمام شود. روشن است كه اين قرباني نميتواند ترامپ به عنوان مهره اصلي ماجرا باشد چراكه مقام رياست جمهوري جايگاهي به او ميدهد كه بايد فرد ديگري جور رابطهاش با روسها را بكشد و اين فرد كسي نبود جز مايكل فلين كه به عنوان مشاور امنيت ملي تازه كار خود را شروع كرده بود. گويا فلين در زمان كارزار انتخاباتي ترامپ تماسهايي با سرگئي كسيلياك، سفير روسيه در امريكا، برقرار كرده بود و همين قدر هم براي قرباني كردن او در پرونده ترامپ كافي بود چراكه چنين تماسهايي از سوي يك شهروند عادي در قوانين امريكا جرم محسوب ميشود. شايد قرباني شدن فلين ميتوانست نقطه ختمي براي پرونده ترامپ در افبيآي باشد اما مسئله رابطه او با مسكو چيزي نبود كه بتوان تنها با دادن يك قرباني رفع و رجوع كرد و اين موضوع بعد از ديدار ترامپ با سرگئي لاوروف، وزير خارجه روسيه، و طرح شايعاتي مبني بر دادن اطلاعات محرمانه مربوط به داعش به لاوروف، جديت ديگري پيدا كرد. در اين ميان، كومي كه از زمان اوباما پرونده فيوژن را به دست گرفته بود، ادامه كار را در نظر داشت و به نظر ميرسد كه احضارهاي او به كاخ سفيد و گفتوگوهاي محرمانهاش با ترامپ هم براي پايان دادن به تحقيقات نتيجهبخش نبوده كه ترامپ در يك اقدام غيرمنتظره حكم اخراج او را از افبيآي صادر كرد. حكم اخراج كوتاه و تا اندازهاي توهينآميز ترامپ آن قدر براي كومي شوكآور بود كه در نخستين واكنش به آن گفت: «شوخي بامزهاي بود!» ميتوان گفت كه اهل سياست و رسانه امريكا هم به اندازه او از اين حكم دچار شوك شدند و همين نيز موجب ايجاد موجي شده كه حالا امثال گرين و واترز بر آن سوار شده تا دستكم طرح استيضاح ترامپ را در كنگره بر سر زبانها بيندازند و به اين وسيله راه اجرايي شدن اين طرح را هموار كنند.
مقدمات استيضاحبه نظر ميرسد بعد از حكم ترامپ و اخراج ناگهاني كومي، صورت مسئله در پرونده فيوژن و مسائل بعدي تغيير اساسي كرده است. اگر تا پيش از اين صورت مسئله مربوط به دخالت روسيه در انتخابات رياست جمهوري و ارتباط تيم انتخاباتي ترامپ با اين موضوع بود، حالا صورت مسئله محدود شده به دخالت ترامپ در تحقيقات افبيآي در اين زمينه و اينكه او قصد اخلال در جريان تحقيقات داشته يا نه. نقطه محوري اين موضوع همان گفتوگوهاي محرمانهاي است كه ترامپ با كومي در كاخ سفيد داشته و از زمان اخراج كومي بر سر زبانها افتاده است. شبكه تلويزيوني سيانان به نقل از منابع خود گزارش داده كه كومي در يادداشتهايش گفتوگو با ترامپ در روز چهاردهم فوريه را ثبت كرده كه ترامپ در آن موقع به او گفته بود: «اميدوارم به اين ماجرا خاتمه بدهي.» همين قدر هم از نظر برخي از نمايندگان كنگره به معناي اخلال در جريان تحقيقات و جلوگيري از جريان قانون است كه ميتواند پاي ترامپ را به استيضاح كنگره بكشاند. اشتفان گروبه، خبرنگار يورونيوز، ميگويد صحبت از استيضاح ترامپ در واشنگتن در جريان است هر چند «بيسر و صدا و به صورت خصوصي. جمهوريخواهان هر چه بيشتر به اين نتيجه ميرسند كه در آينده بر سر برخي مسائل بايد معامله بكنند. من نميگويم اين در حال جريان است و نميگويم به صورت آشكار مورد بحث قرار ميگيرد، اما مسئلهاي است كه به آن فكر ميكنند.» اين گزارش گروبه نشان ميدهد كه حرف از استيضاح ترامپ در ميان همحزبيهاي جمهوريخواه او هم به راه افتاده و همين نيز ميتواند موضوع را جدي كند چراكه اكثريت كنگره در دست جمهوريخواهان است و اين اكثريت است كه ميتواند رأي به استيضاح او بدهد. كميته اطلاعات مجلس سنا از كومي اداي شهادت را خواسته و شهادت او ميتواند به اين جريان سمت و سوي مشخصي بدهد و باعث شود كه ترامپ نخستين رئيسجمهوري در امريكا باشد كه با استيضاح كنگره از كار بركنار ميشود يا او هم مثل ريچارد نيكسون و براي فرار از بيآبرويي استيضاح تن به استعفا بدهد. در هر حال، موضوع آن قدر جدي است كه هيلاري كلينتون بعد از شكست از ترامپ و رفتن به حاشيه، حالا موقعيت را براي بازگشت به عرصه سياست مناسب ديده و با راه انداختن جريان سياسي به نام همه با هم به پيش، Onward Together، قصد سازمان دادن مبارزه با ترامپ را دارد يا شايد اميد به استيضاح ترامپ دارد تا با بركناري او شانس خود را بار ديگر براي رسيدن به مقام رياست جمهوري امريكا بيازمايد. در هر صورت، بايد انتظار كميته اطلاعاتي مجلس سنا و شهادتي را داشت كه قرار است كومي در جلسه اين كميته ادا كند تا معلوم شود كه ترامپ قصد ايجاد اخلال يا مانعي در تحقيقات او داشته يا نه تا بعد نوبت به شهادت ترامپ و در نهايت، استيضاح و بركناري او از رياست جمهوري برسد.