مجرمي سابقهدار كه مادرش او را پس از آزادي از زندان در خانه حبس كرده بود، توانست به بهانه تماشاي بازي فوتبال خانه را ترك كند و به دوست خلافكارش ملحق شود. دو متهم بعد از سرقت خودروي يكي از هواداران فوتبال از ورزشگاه آزادي به خانه يكعروس و داماد و چند خانه ديگر دستبرد زدند، اما خيلي زود در تله پليس گرفتار شدند.
به گزارش خبرنگار ما، شامگاه نهم ارديبهشتماه مأموران كلانتري 137 نصر در حال گشتزني در حوزه استحفاظيشان بودند كه به يكخودروي پرايد كه دو پسر جوان سوار آن بودند، مظنون شدند. مأموران پليس بعد از استعلام از مركز متوجه شدند كه اين خودرو سهروز قبل اعلام سرقت شده است، بنابراين به راننده فرمان ايست دادند. راننده وقتي با هشدار پليس مواجه شد با فشار دادن پدال گاز از محل دور شد و عمليات تعقيب و گريز به جريان افتاد. مأموران پليس وقتي متوجه شدند كه راننده حاضر به توقف نيست با بهكارگيري قانون استفاده از سلاح به طرف پرايد شليك كردند. يكي از گلولهها به چرخ پرايد اصابت كرد و راننده مجبور به توقف شد. اين پايان ماجرا نبود؛ چراكه سرنشينان پرايد از خودرو پياده شده و پاي پياده از محل فرار كردند. فرار آنها اما اين بار خيلي طول نكشيد؛ چراكه مأموران خيلي زود توانستند آنها را بازداشت كنند. مأموران در بازرسي خودروي متهمان مقدار زيادي وسايل سرقتي پيدا كردند و دو پسر جوان را همراه خودروي سرقتي به كلانتري منتقل كردند.
هنوز لحظاتي زيادي از انتقال سارقان و لوازم سرقتي به داخل كلانتري نگذشته بود كه زوج جواني وارد كلانتري شده و از سرقت وسايل خانهشان خبر دادند. آنها در حال شرح ماجرا براي افسر پرونده بودند كه ناگهان با ديدن وسايل همراه سارقان لوازم خانهشان را ميان آنها كشف كردند.
بعد از مطرح شدن شكايت، دو متهم و پرونده به دادسراي ناحيه 34 منتقل شدند و مقابل قاضي ميروكيلي مورد تحقيق قرار گرفتند. آنها در بازجوييها به سرقت از خانه تازه عروس و داماد و چند خانه ديگر هم اقرار كردند. تازه داماد در شرح ماجرا گفت: من و همسرم ديشب مراسم عروسيمان را برگزار كرديم. به خاطر اينكه خانهمان تميز بماند مادرم پيشنهاد كرد تا پاتختي را در خانهشان بگيريم كه قبول كرديم. بعد از پايان مراسم پاتختي وقتي به خانه برگشتيم متوجه شديم كه وسايل قيمتي خانهمان سرقت شده است. حالا هم وسايل سرقتيمان را ميان لوازمي كه مأموران پليس از متهمان كشف كردهاند، پيدا كرديم. بعد از كامل شدن بازجوييدو متهم در اختيار مأموران پليس آگاهي قرار گرفتند.
گفت و گو با سعيد، سردسته باند
در سوابقت آمده كه قبلاً به اتهام سرقت بازداشت شده بودي؟
بله. آخرين بار فروردينماه بود كه دوران زندانم تمام شد و ازحبس آزاد شدم. بعد از آن بود كه مادرم رفتارم را به شدت كنترل ميكرد تا جايي كه ديگر اجازه نميداد از خانه بيرون بروم. من هم به او قول دادم كه دور دوستان خلافكارم را خط بكشم. با اين حال دوستان خلافكارم هر طور كه بود راهي براي ارتباط پيدا ميكردند و وسوسهام ميكردند تا از حصر خانگي فرار كنم و همراهشان به سرقت بروم تا اينكه ششم ارديبهشت اين اتفاق افتاد و به بهانه تماشاي بازي فوتبال توانستم از خانه خارج شوم.
آن روز راهي استاديوم شدي؟
بله. راستش را بخواهيد دوستم با خودروي پرايدش به دنبالم آمد و راهي ورزشگاه شديم. در محلي خلوت با سوويچ خودروي دوستم توانستم يك خودروي پرايد سرقت كنم. بعد با همان خودروي سرقت شده به سراغ سرقت رفتيم. در چند نقطه از شهر توانستيم سرقت كنيم.
درباه سرقت از خانه تازه عروس و داماد بگو
من ريموت دستسازي داشتم كه ميتوانستيم با آن در خيلي از پاركينگها را باز كنيم. آن شب هم با همان ريموت وارد ساختمان شديم. ساكنان ساختمان در خانه نبودند و از بدشانسي به در حفاظ آپارتمانها هم قفل كتابي خورده بود كه بازكردن آن زمان ميبرد. وقتي به طبقه چهارم كه خانه عروس و داماد بود، رسيديم قفل معمولي داشت و به راحتي آن را باز كرده و وارد شديم و وسايل با ارزش را سرقت كرديم.
فكر نميكردي كه دستگير شوي؟
ما بعد از انجام سرقتها در حال پرسهزني بوديم كه مأموران گشت پليس به ما مظنون شدند. وقتي پليس به ما هشدار داد، ترسيديم. من رانندگي ميكردم و براي اينكه گرفتار پليس نشويم پايم را روي پدال گاز گذاشتم و از ماشين پليس فاصله گرفتم، اما آنها شليك كردند و يكي از گلولهها به چرخ پرايد برخورد كرد و نتوانستم ماشين را كنترل كنم به خاطر همين توقف كردم و سرانجام گرفتار شديم.