نویسنده: سيدوحيد موسوي آبکناري*
از زمان فراگير شدن فضاي مجازي و گسترش ابزارهاي تعاملي در ايران، در فرآيندهاي مختلف، از اين ابزار استفاده شده است. يکي از کارزارهايي که ميتوان گفت فضاي مجازي ميتواند کارکرد مورد توجه داشته باشد، انتخابات است، اما اينکه چه چيزي موجب ميشود انتخابات عرصهاي براي پويايي فضاي مجازي باشد را بايد در بطن جامعه جستوجو کرد.
اين روزها در کانالهاي ارتباطي هر پيامي بدون اينکه صحت و سقم آن مشخص باشد، توسط کاربران براي هم، يا براي گروههاي مختلف ارسال ميشود و در چنين فضايي است که اين راهبرد ميتواند در انتخابات اثرگذار باشد اما ميزان اثرگذاري و جهت آن بستگي به تيمهاي فکري غالب در انتخابات دارد. به نظر ميرسد کاربران در ايران به شکل خبر بيشتر توجه ميکنند، به جاي اينکه به اصل خبر توجه کنند و در اين فضاست که هر خبري در کانون توجه قرار ميگيرد.
با رصد ابزارهاي تعاملي ميتوان گفت تلگرام بيشترين ظرفيت را براي انتخابات ايران در خود ميبيند، اما در فضاي انتخاباتي بد نيست به برخي فرآيندها در کشورهاي ديگر هم نگاهي داشت. يکي از اين موارد انتخابات امريکاست.
بسياري عامل پيروزي دونالد ترامپ در چهل و پنجمين انتخابات رياست جمهوري امريکا را شبکههاي اجتماعي ازجمله توئيتر و فيسبوک عنوان ميکنند و در همين زمينه، پيروز انتخابات يعني ترامپ نيز در اينباره گفته است: «فيس بوک و توئيتر در پيروزي من نقشي کليدي ايفا کردند.» بسياري معتقدند کشور ما نيز نقش شبکههاي اجتماعي را در انتخابات مجلس شوراي اسلامي درک کرد.
بحث ديگر در فضاي مجازي افشاسازيهايي است که صورت ميگيرد، همانگونه که در مورد هيلاري کلينتون اتفاق افتاد. شايد بتوان نمونه اخير تأثير فضاي مجازي را انتخابات فرانسه قلمداد کرد، جايي که يک روز قبل از برگزاري دور دوم انتخابات اين کشور ايميلهاي نامزد حزب «به پيش» هک شد و انتشار يافت. اينها از اين بابت عنوان ميشوند که فضاي مجازي عرصهاي است که ظرفيتهاي گستردهتري از رسانههاي سنتي مثل جرايد دارند و تأثيرگذاريهاي آن فراتر است و اثرگذاري آن در لايههاي پايين جامعه نمود پيدا ميکند.
اما براي تأثيرگذاري مؤثر در اين عرصه، رسانه ملي نيز با دورنماي از پيش تعيينشده در فضاي مجازي براي تکتک اجزاي خود تعريف مناسبي از اين فضا داشته که از اين مورد در انتخابات رياست جمهوري بهره ميگيرد.
اين روزها علاوه بر برنامههاي انتخاباتي، رسانه ملي در عرصه فضاي مجازي به جايگاهي رسيده که از آن به عنوان رسانه مکمل و مؤثر ياد ميشود. تلويزيون همواره در اين فضا مورد توجه بوده، اما شايد برخي تصور کنند در عرصه رسانهاي، راديو جايگاه خود را از دست داده باشد، اما اين را نبايد فراموش کرد که راديو زماني که ايستگاههاي راديويي در امريکا فعاليت گسترده داشتند، يکي از ارکان اصلي در فرآيندهاي سياسي بود. حالا در ايران، راديو از ابزار فضاي مجازي استفاده حداکثري دارد و در جريان انتخابات از اين رسانه مکمل بجا و درست بهره برده است.
رسانههاي گروهي عناصر مختلف گفتمان مردمسالاري را به هم ارتباط ميدهند، به توليد رفتارها و سياستهاي مدرن منجر شده و فقدان اينگونه رسانهها در جوامع در حال توسعه باعث تحليل رفتن مفهوم مردمسالاري ميشود.
مشارکت حداکثري، پيمان مجدد با آرمانهاي انقلاب، محک پايبندي به قانون، تمرين مردمسالاري ديني، حاکم شدن عقلانيت، خرد، اخلاق و افزايش سرمايه اجتماعي از جمله اهدافي است که نظام جمهوري اسلامي ايران در صحنه انتخابات به دنبال تحقق آنهاست.
اين را بايد گفت که انتخابات يک فرآيند تصميمگيري است که در آن جمعيتي يک فرد را براي مسئوليت يک امر عمومي برميگزيند و کارکرد اصلي اجتماعي آن تنظيم رابطه ميان دولت و مردم است که عناصر اين تعريف به صورت معناداري از طريق رشد رسانهها و شبکههاي مجازي در حال بهروز شدن در جامعه هستند.
ميزان حضور در شبکههاي اجتماعي ميتواند از طرق مختلف روي نوع و ميزان مشارکت سياسي مردم و به خصوص قشر جوان و تحصيلکرده شهروندان که رابطه نزديکي با اينترنت و شبکههاي اجتماعي مجازي دارند، اثر بگذارد. متغيرهاي واسطي چون بسط روابط گروهي، ايجاد اعتماد تعميم يافته، افزايش دانش سياسي، فعاليت اجتماعي و سياسي و تعاملات اجتماعي موارد مهمي هستند که از ميزان و نوع حضور در شبکههاي اجتماعي تأثير ميپذيرند و بر ميزان و نوع مشارکت سياسي افراد اثر ميگذارند.
*تهيهکننده راديو