نويسنده: جعفر تکبیری
امروز با فروكش كردن هياهوهاي انتخاباتي و پايان يافتن فرصت تبليغات، مردم به استقبال جمعهاي ميروند كه بايد سكاندار قوه مجريه را براي چهار سال انتخاب كنند؛ انتخابي كه تأثيري مستقيم بر سرنوشت آينده آنان دارد اما نكته مهم در اين ميان، نه نوع انتخاب (كه هركس پيروز انتخابات باشد، رئيسجمهور تمام كشور است) بلكه تأثيري است كه رأي مردم بر امنيت ملي كشور ميگذارد. به هر تقدیر فردای انتخابات مشخص خواهد شد که مردم به تغییر رأی میدهند یا حفظ وضع موجود، هرچند در هر شرایطی پیروز انتخابات ملت هستند.
اين يك واقعيت غيرقابل انكار است كه دشمنان جمهوري اسلامي ايران سالهاست محور تلاشهاي خود را سرنگوني نظام قرارداده و در اين مسير از هيچ تلاشي فروگذار نكردهاند اما آن چيزي كه توانسته دسيسههاي خارجي را ناكام بگذارد، موضوع اقتدار كشور است. اين اقتدار از چند مسير براي كشور به وجود ميآيد؛ مسيرهايي از جمله حوزه دفاعي، حوزه اقتصادي و حوزه فرهنگي اما شايد مهمترين حوزه در اين مسير، حوزه مشروعيت نظام نزد افكار عمومي است.
اين حوزه تنها از يك مسير قابل مشاهده است و آن مسير چيزي جز ميزان مشاركت عمومي در انتخاباتهاي مختلف نيست؛ روندي كه سالها به عنوان رفراندوم جمهوري اسلامي ايران شناخته ميشود و اعداد مشاركت براي خارجيها بسيار مهم بوده است. از همين رو است كه همواره در آستانه انتخابات برنامههاي مختلفي با هدف كاهش مشاركت عمومي در عرصه انتخابات توسط دشمنان به اجرا در ميآيد. درست چهار سال پيش در آستانه انتخاباترياست جمهوري يازدهم بود كه تحريمهاي متعددي با هدف نااميد كردن مردم از نظام جمهوري اسلامي ايران به مرحله اجرا درآمد. در اين دور نيز مشاهده ميشود شبكههاي بيگانه با انتشار اخبار نااميدكننده و غيرواقعي از كشور به دنبال اين روند هستند.
پيشبيني مشاركت بزرگ مردم
واقعيت آن است كه نتيجه نظرسنجيهاي مختلف داخلي و خارجي نشان ميدهد انتخابات رياست جمهوري با مشاركت بيش از 70 درصدي مردم مواجه خواهد شد؛ اتفاقي كه شايد در هيچ كشور غربي كه مدعي دموكراسي هستند، قابل مشاهده نباشد. از اين رو است كه نظام اسلامي با برخورداري از چنين پشتوانه مردمي، با سرعت مسير پيشرفت و قرار گرفتن بر قلههاي عزت و افتخار را ميتواند طي كند؛ مسيري كه طي 38 سال گذشته پيموده شد و نتيجه آن پيشرفتهاي گوناگون در حوزههاي مختلف و تبديل شدن جمهوري اسلامي به قدرت اول منطقه راهبردي غرب آسيا شد. به بركت همين پشتوانههاي مردمي و بر همين اساس با تكيه بر همين مردم هميشه در صحنه و خالق حماسههاي ماندگار و زيبا، جمهوري اسلامي ميتواند با شتاب بخشيدن به پيشرفتهاي خود و ساختن ايران، تبديل به يك قدرت مؤثر و تعيينكننده بينالمللي باشد.
ايران؛ دموكراسي برتر
ادعاي مشروعيتزايي براي جمهوري اسلامي ايران از طريق صندوق رأي در حالي است كه مقايسه ميزان مشاركت در انتخابات جمهوري اسلامي ايران با كشورهايي كه مدعي دموكراسي هستند بيانكننده اين واقعيت است كه جمهوري اسلامي ايران نه تنها چيزي از مدعيان دموكراسي در دنيا كم ندارد بلكه يك سر و گردن نيز بالاتر از آنها ايستاده است، به عنوان نمونه نگاهي به نتايج انتخابات اخير مجلس شوراي اسلامي مياندازيم. ميزان مشاركت در انتخابات مجلس ايران در دوره اخير 62 درصد بوده كه اين ميزان در مقايسه با انتخابات پارلماني امريكا در سال 2010 نشان ميدهد از نظر حجم مشاركت ايرانيها بيش از 20 درصد بيشتر از امريكاييها به پاي صندوق رأي آمدهاند.
ميزان مشاركت در انتخابات پارلماني امريكا در اين سال 5/41 درصد بوده است. همچنين ميزان حضور ايرانيان در انتخابات هفتم اسفند، در مقايسه با انتخابات پارلماني فرانسه در 2012 كه حدود 55 درصد از مردم اين كشور در انتخابات شركت كردهاند نيز بالاتر بوده است. نكته جالب در اين ميان سوئيس است كه ميزان مشاركت مردم اين كشور در انتخابات پارلمانياش حدود 49 درصد بوده است.
همچنين در مقايسهاي ديگر بايد گفت كه ميزان مشاركت در انتخابات پارلماني كشورمان همتراز و برابر با ميزان مشاركت در انتخابات كشورهايي نظير فنلاند و كاناداست كه شاخصهاي توسعهيافتگي در آن بسيار بالاتر از استانداردهاي جهاني است. اين مقايسه در حالي صورت ميگيرد كه هماكنون در جمهوري اسلامي ايران افرادي نيز زندگي ميكنند كه به دليل سبك زندگيشان كه يكجانشين نيستند يا با پراكندگي گسترده نسبت به مراكز جمعيتي زندگي ميكنند، امكان كمتري براي دسترسي به صندوقهاي رأي دارند. اگرچه نظام جمهوري اسلامي ايران همواره تلاش كرده است شرايطي برابر براي تمام اتباعش جهت حضور در انتخابات فراهم كند و حتي به وسيله بالگردهاي ارتش براي اهالي مناطق صعبالعبور نيز صندوق رأي فرستاده است.
همچنين در سطح منطقه خاورميانه، مقايسه دموكراسي ايراني با كشورهاي منطقه قياسمعالفارق است، چراكه بسياري از كشورهاي عرب جنوب ايران به تازگي از سمبل مجلس در نظام پادشاهي خود بهره ميبرند و حتي بخشيدن حق رأي به زنان سرزمينشان سابقهاي كمتر از 15 سال دارد.
بودجههاي توسعه دموكراسي در جوي آب
تمامي اين رفتارهاي دموكراتيك مردم در داخل نظام جمهوري اسلامي در حالي است كه غربيها طي ساليان گذشته بودجههاي كلاني را به نام توسعه دموكراسي در ايران تصويب و خرج كردهاند، به عنوان نمونه در گزارش مركز تحقيقات كنگره امريكا جدول بودجه برنامه ارتقاي دموكراسي در ايران آمده كه در سال مالي 2004 به بخش تخصيص عملياتهاي خارجي مبلغ 5/1 ميليون دلار اختصاص داده شد تا در اختيار اشخاص و سازمانهاي آموزشي، بشردوستانه و غيرانتفاعي در داخل ايران قرار گيرد تا از پيشرفت دموكراسي و حقوق بشر در ايران حمايت كنند. همچنين در سال مالي 2005، 3 ميليون دلار از بخش تخصيص كمك خارجي سال مالي 2005 براي ارتقاي دموكراسي در حوزههاي توسعه حزب سياسي، رسانه، حقوق كارگري، ارتقاي جامعه مدني و حقوق بشر اختصاص داده شد.
سال مالي 2006، مجموع 1/66 ميليون دلار، در سال مالي 2007، 55 ميليون دلار، در سال مالي2008، 60 ميليون دلار، در سال مالي 2009، 65 ميليون دلار، در سال مالي 2010، 40 ميليون دلار، در سال مالي 2011، 40 ميليون دلار، در سال مالي 2012، 35 ميليون دلار، در سال مالي 2013، 30 ميليون دلار، سال مالي 2014، 30 ميليون دلار، سال مالي 2015، 30 ميليون دلار و در سال مالي 2016، 30 ميليون دلار براي توسعه دموكراسي در ايران اختصاص داده شده كه مرور محور هزينهكرد تمام آنها بيانكننده اين واقعيت است كه اين پولها بيشتر براي كمك به اپوزيسيون و براندازي جمهوري اسلامي ايران هزينه شده كه انتخاباتهاي مختلف ايران ثابت كرد تمامي اين هزينهها در جوي آب ريخته شده است. نمود بارز اين اتفاق در فتنه سال 88 بود كه بهرغم مشاركت 85 درصدي مردم، غربيها اين واقعيت را نپذيرفتند و به نام دفاع از دموكراسي تمام سعي خود را براي ايجاد آشوب در كشور به كار بستند كه حاصل آن تحميل هشت ماه بحران به نظام و مردم بود.
ايران؛ سمبل دموكراسي دنيا
حال جمهوري اسلامي به رغم تمامي اين سنگاندازيها و فشارها به سمبلي براي دموكراسي در تمام دنيا تبديل شده كه ميتواند مدل خوبي براي مدعيان دموكراسي در سطح جهان باشد؛ مدلي كه دموكراسي آن در چارچوب نظام اسلامي طراحي شده و رأيها در ابتدا به حساب مشروعيت نظام اسلامي ميرود و در مرحله دوم تعيينكننده وزنكشي سياسي گروههاي مختلف است؛ دموكراسياي كه فقط از عهده ايران برميآيد.
جالب اينجاست كه اهميت مشروعيت نظام جمهوري اسلامي نزد مقام معظم رهبري تا آنجايي بالاست كه در دو انتخابات گذشته حتي از مخالفان خودشان و مخالفان داخلي نيز ميخواهند پاي صندوقهاي رأي حاضر شوند؛ حركتي كه قطعاً به نفع جريان اصولي و انقلابي كشور نخواهد بود و باعث شكسته شدن رأي آنان خواهد شد، اما رهبر انقلاب اسلامي افقهايي بالاتر از رقابتهاي حزبي را مشاهده ميكردند كه چنين خواستهاي را طرح نمودند، از اينرو فارغ از نتايج كسبشده، بايد همگان اين واقعيت را بپذيرند كه رأي مردمي در هفتم اسفند كه با مشاركت 62 درصديمردم همراه بود، در مرحله نخست، لبيك به دعوت مقام معظم رهبري و در نگاهي كلانتر عاملي مشروعيتزا براي جمهوري اسلامي ايران بود.
شنبه مهرباني
اما با پايان يافتن رقابتهاي انتخاباتي و اعلام نتايج قطعي انتخابات، زمان رفاقتها فرا خواهد رسيد. زماني كه باید همگان در كنار هم به ساخت آيندهاي درخشان براي كشور بپردازیم؛ آيندهاي كه مردم براي درخشانتر شدن آن به پاي صندوقها آمدند و به افرادي رأي دادند كه بهزعم خودشان برنامه بهتري براي اين پروژه ارائه دادهاند. قطعاً شكلگيري اين روند بهتنهايي از عهده رئیسجمهور منتخب برنميآيد و او بايد از برنامههايي كه كانديداهاي ناكام نيز داشتهاند براي بهبود فضاي كشور بهره بگيرند، از اينرو اين روند جز با كنار گذاشتن رقابتها و حصول رفاقتها امكانپذير نيست و بايد به خواسته رهبر معظم انقلاب درخصوص «شنبه مهرباني» عمل كرد. رهبر معظم انقلاب در جريان پيام تبريك خودشان به ملت پس از انتخابات رياستجمهوري سال 88 فرمودند: «به همه آحاد مردم توصيه ميكنم كاملاً هوشيار باشند شنبه پس از انتخابات روز مهرباني و بردباري است.»