نويسنده: شاهد توحيدي
تاريخ، طرفه حكايتي است كه راويان صادق و امين آن اندكند و ناقلان پرگوي بيمايه آن بسيار و اين خود ناشي از جهت نگرش به آن و علت نگارش آن است، چه در قاموس كساني، تاريخ جز شرح احوال شاهان قدرقدرت و سلاطين ستيزهجوي نيست و در بينش برخي جز در قالب جزميتي گنگ و جبري كور نميگنجد و... در اين ميان معدودي هستند كه با الهام از فرهنگ الهي به تصوير و تحليل وقايع ميپردازند و تاريخ حقيقي را در رنج روزانه انبوه مردمان و تلاش تعاليجويانه انسان و صيرورت معنوي و بالندگي فكري او مينگرند و مينگارند. اينان نان را به نرخ روز نميخورند و در حفظ حرمت تاريخ بسا بوده است كه بر رسن دار بوسه نيز زدهاند.
باري تاريخ حقيقي تاريخي كه مورد قبول قرآن است و در نظر اسلام ارج و اعتبار دارد، تاريخي است كه دل را در دين استوار ميسازد، در آن ذكر حق ميشود، موجب موعظه و تذكر مؤمنان است و مايه تفكر و عبرتآموز اولوالباب است. نظري اين گونه ـ و تنها اين گونه نظرـ بر گذشته چارهساز حوادث واقعه و چراغ راه آينده خواهد بود، والا فلا؛ بنا به فرمايش اميرالمؤمنين علي(ع): همانا هر آن را كه عبرتهاي حاصل از حوادث ايام پيش رو باشد، تقواي الهي او را از افتادن در دام شبهات بازميدارد.
اكنون كه به بركت برپايي نظام اسلامي امكان بررسي واقعبينانه آنچه بر مردم اين ديار در گذشتههاي دور و نزديك رفته است، ضرورت حياتي تحقيق و تدوين حوادث تاريخي كشور اسلاميمان بهطور دقيق و به دور از هر گونه تخطئه و تحريف به نحو بارزي احساس ميشود، بهويژه انگيزه و جهت اين تحقيق احياي ميراث عظيم فرهنگي و بازيافتن هويت اصيل اسلامي باشد. در پرتو اين پژوهشهاست كه بسياري از زوايا و خفاياي انقلاب اعجابآميز اسلامي ـكه ريشه در تاريخ پرفراز و فرود انسان و اسلام داردـ آشكار ميشود و هم دستمايهاي گرانقدر براي تداوم رشد انقلاب از يك سو و هدايت ساير حركتهاي اصيل آزاديبخش از سوي ديگر فراهم خواهد آمد. مطالعه هر چند مختصر تاريخ حركتها و قيامهاي غرورآفرين و خونيني كه در طول سيطره طاغوت و بهويژه در سالهاي سياه ستمشاهي معاصر در اين ديار صورت گرفته است، مباني و مايههاي مكتبي نقش پيشتاز و هدايتگر روحانيت اصيل و بيش از همه حضور ايثارگرانه و همهجانبه مردم مسلمان در اين حركتها را بر هر محقق منصف تاريخ معلوم ميكند.
تبيين مستند و تحليل مبتني بر مدارك و شواهد اين امور تعهدي است كه هر تاريخنگار شرافتمندي بايد در خود احساس كند، تعهدي كه ديدگاههاي غرب و شرقزده بيش و كم اگر نگوييم بهكلي عاري از آن است. به رغم اذعان همه محافل فرهنگي و همه محققان معاصر به اين نياز اساسي، متأسفانه بايد گفت هنوز حركتي جدي و پرتوان در اين زمينه انجام نشده است.
اثر«قيام گوهرشاد» بنا بر بينش فوق و در جهت تحليل يكي از قيامهاي مقدس مردم مسلمانمان در مخالفت و مبارزه با طرح ننگين و استعماري كشف حجاب در اوج اقتدار رضاخان قلدر تدوين شده است. اين قيام گرچه دامنه گستردهاي داشت، اما اوج شور و شكوه آن حماسهاي بود كه مردم مبارز مشهد در مسجد گوهرشاد آفريدند و با نثار قريب به 4 هزار شهيد غرور و غيرت اسلامي را در حمايت از حريم دين و ناموس خود به زيباترين شكل به نمايش گذاشتند.
اين تحقيق ارزشمند كه توسط جناب سينا واحد و به همياري همسرشان خانم شيوا خالدي صورت گرفته است، اولين بار در اسفندماه 1359 در دو شماره پياپي در مجله سروش منتشر شد و لزوم و نشر آن به صورت كتاب موجب گشت كه انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به نشر آن اهتمام ورزد. با اين همه سالهاست كه اين اثر ارجمند ازسوي انتشارات مذكور مورد بازنشر قرار نگرفته و پژوهندگان جوان تاريخ از ابتياع و مطالعه آن محروم گشتهاند. اميد ميبريم كه اين نقيصه به زودي جبران گردد. نويسنده اثر در مقدمه آن آورده است: «سخنان حضرت امام در باب مسجد گوهرشاد و اشارات مكرر ايشان بيگمان نخستين الهامبخش ما براي پژوهش و تحقيق در باره اين كشتار و چگونگي وقوع آن در دوران سلطه جبارانه رضاخان بوده است، اما آن توصيهاي كه ما را در كارمان راسختر و اهميت ژرف آن را به ما گوشزد كرد، پيشنهاد استاد محمدرضا حكيمي مكتبشناس ارزشمند و نويسنده متعهد و مسئول بود. از آن رو كه ايشان خود زاده آن ديار هستند و همچنين بعضي از دوستان و آشنايان خود شاهد عيني قضايا بودند، اهميت واقعه را تذكر دادند و راهنماييهايي هم فرمودند.»