در هياهوي تحليلهاي جناحي از مناظره جمعه و جشن و پايكوبي رسانههاي اصلاحطلب براي آنچه پيروزي روحاني در مناظره ميناميدند، شايد يك پست تلگرامي بيشتر از هر يادداشت و مقالهاي توانست عمق تأسف از حجم بي اخلاقي روي داده در مناظره پاياني انتخابات امسال را نشان دهد؛ پستي با تصويري از فيلم سينمايي آژانس شيشهاي و اين ديالوگ از عباس: «تو رو امام هشتم تمومش كنيد، مردم دارن تماشاتون ميكنن.» مردم ايران جمعه چند ساعت پاي مناظره نشستند تا از برنامههاي كانديداهاي مختلف مطلع شوند.
در مناظره سوم در حالي كه قاليباف قدرت اقناع اجتماعي را بر ارائه سند قرار داده بود، روحاني از «اصل ابهام» كه در عمليات رواني اصل مهمي است استفاده كرد. قاليباف دو سند رانت از روحاني و جهانگيري ارائه كرد و خود و فرزندش نيز اسناد دارايي خود را ارائه كردند. در نقطه مقابل روحاني-جهانگيري نتوانستند هيچ سند فسادي از قاليباف -رئيسي ارائه دهند و حاضر به اعلام داراييهاي خود نيز نشدند. اما اصل ابهام كه روحاني از آن استفاده كرد، به صورت نمونه در جملات زير برجسته است: «اقوام شما در طرقبه چه ميكنند؟» يا «شما دادستان روحانيت بوديد، علما از دست شما چه كشيدند؟» يا «نگذار بگم شما آمدي گفتي من لوله ميكنم» يا «پرونده شما دست من بود و من مردانگي كردم و نگذاشتم با شما برخورد شود» ابهاماتي كه آفريده شد و فرصتي براي جبران آن نيست. مناظره سوم و برخي واكنشها به آن نشان داد كه بسياري از انتقادهايي كه تاكنون به مناظره 13 خرداد 88 ميشد، صرفاً يك انتقاد سياسي بوده و دعوا سر اصل «بگم بگم» نيست؛ بلكه سر اين است كه چرا جهت اين افشاگريها و اتهامات طرف ما است؛ وگرنه اگر ما تهمت بزنيم، خيلي هم خوب است!