نویسنده: نيره ساري
روز جهاني پرندگان در حالي هر ساله در تقويم تكرار ميشود كه تخلفات گسترده شكار و فروش فاجعهبار پرندگان مهاجر در شمال ايران به دستان پر مهر دولت و تدابير سازمان محيطزيست تكرار ميشود، اما نهتنها اقدامي در راستاي تبديل حفظ حيات پرندگان مهاجر صورت نميگيرد، بلكه غفلت از فروش آنها و برخورد نكردن جدي در بازارهاي محلي باعث شده است تا به راحتي پرندگان مهاجر و حرام گوشت نيز فروخته شوند.
آغاز فصل سرما در نيمكره شمالي زمين، دليل اصلي بوده تا پرندگان زيستگاههاي در حال يخ زدن خود را به قصد يافتن غذا ترك و به عرضهاي جنوبي كره زمين و سرزمينهايي با اقليم معتدلتر مهاجرت كنند و ايران يكي از مهمترين كريدورهاي ورود پرندگان مهاجر است.
سال ٢٠٠٣ ميلادي كارشناسان مؤسسه بينالمللي پرندگان (Bird Life International) صيد سالانه پرندگان در اين منطقه را بيش از 700 هزار پرنده در شش ماه سال تخمين زدند و نام اين منطقه را «سياهچاله پرندگان مهاجر غرب آسيا» نهادند.
عمده پرندگان مهاجر كشور گروهي هستند كه پاييز و زمستان گذران هستند و از سيبري غربي و اروپاي غربي به ايران مهاجرت ميكنند و بيشتر در استانهاي شمالي كشور ديده ميشوند. حدود 65 درصد از پرندگان مهاجر را قو، غاز، اردك، آبچليك و كاكاييها تشكيل ميدهند. پرندههايي مانند طاووسك، فلامينگو، اردك سرسبز، اردك سرسفيد و زاغ بور در همه فصول در كشور ما ديده ميشوند، اما گونههايي نظير خوتكا، قوي گنگ و غاز و پليكان خاكستري زمستانها در ايران ديده ميشوند. گونههاي ديگري نيز مانند سليم طوقي كوچك، حواصيل ارغواني و زرد و گلاريول بال سرخ در بهار و تابستان قابل رؤيت هستند؛ افزون بر اين پرندهاي مانند آبچليك نيز جزو گونههاي مهاجر عبوري به حساب ميآيد.
ايران قتلگاه كوچ پرندگان مهاجر
اما ايران همان سرزميني است كه فصل آخر زندگي اين پرندگان ميشود و به دليل اهمال مسئولان سازمان محيط زيست به عنوان متولي اصلي حفظ پرندگان و منفعتطلبي عدهاي سودجو تبديل به يك قتلگاه بزرگ شده است.
بر اساس تحقيقاتي كه در سال گذشته در خصوص آمار سالانه كشتار پرندگان در اين منطقه با «مؤسسه بينالمللي حيات پرندگان» انجام داده است كه نشان ميدهد هر ساله از ميان 2، 5/2 ميليون قطعه پرنده مهاجري كه وارد آسمان ايران ميشود، بيش از يك ميليون قطعه پرنده در مازندران قتلعام ميشوند.
به گفته كارشناسان و فعالان محيط زيستي وضعيت شكار پرندگان مهاجر در منطقه سرخرود، فريدونكنار و اِزباران در استان مازندران در سايه بيتدبيري مسئولان محيطزيست ديگر از حالت صيد و شكار گذشته و تبديل به نسلكشي پرندگان شده است، چراكه مجموعه بزرگي از پرندگان كنار آبزي و مهاجر همه ساله در دامهاي هوايي اين منطقه گرفتار و شكار ميشوند.
دامگاههايي كه در داخل آنها نه فقط پرندگان مهاجر شامل انواع مرغابيها و غازها، قوها، انواع حواصيلها و پرندگان كنار آبزي بلكه شكارگران طبيعي آنها كه با حضور اين پرندگان به اين محلها ميآيند نيز صيد ميشوند؛ انواع جغدها، انواع مختلف پرندگان شكاري، گربه جنگلي، سمورها و گوركنها بدون هيچ نظارت و منع قانوني در دامگاهها صيد شده و براي تاكسيدرمي يا فروش به دلالان هميشه حاضر در اين منطقه راهي سفري بيبازگشت ميشوند.
فروش پرندگان مهاجر و حرام گوشت در بازارهاي محلي شمال كشور
اين در حالي است كه به گفته كارشناسان محلي، مسئولان محيطزيست استان مازندران با وجود اين شرايط اسفبار حاضر نهتنها هيچ عِرقي به حفاظت از اين پرندگان نشان نميدهند، بلكه در اين سالها نشان دادهاند با بيتوجهي و بيتدبيري در صدد نابودي محيطزيست استان مازندران هستند، چنانچه برخي كارشناسان محيطزيستي واژه «قتل عام» را درباره كشتار پرندگان فريدونكنار انتخاب كردهاند و ميگويند: «هيچ برخورد جدي و تأثيرگذاري روي فعاليت بازار فروش پرندگان فريدونكنار وجود ندارد و در اين بازار به راحتي پرندگان مهاجر و حرام گوشت فروخته ميشود.»
محمدعلي الهقلي، كارشناس و فعال محيطزيست مقصر تخلفات گسترده موجود در صيد و شكار فاجعهبار پرندگان را دولت معرفي كرده و گفته است: دولت منطقه فريدونكنار، سرخرود و ازباران را به حال خود رها كرده است. سالها بازار فروش پرندگان مهاجر را به مسئولان سازمان محيطزيست گزارش ميداديم و آن را بزرگنمايي ميدانستند تا اينكه مجبور شديم لاشه پرندگان را به جلسات سازمان محيطزيست ببريم تا از مرحله انكار خارج شوند.
ورود سموم و كود شيميايي به داخل محيطهاي تالابي
از سوي ديگر برخي ديگر از كارشناسان معتقد هستند كه ورود سموم و كود شيميايي به داخل محيطهاي تالابي به دليل كشت برنج، به مرور باعث از بين رفتن جمعيتهاي دوزيستان و خزندگان (قورباغهها، مارهاي آبي و لاكپشتهاي بركهاي) شده است و اين در حالي است كه بسياري از كشاورزان و پرورشدهندگان محلي پرندگان اين منطقه از ناباروري پرندگانشان خصوصاً اردكها و غازها نگران شدهاند، همگي آنها دليل اصلي اين اتفاق را سمها و كودهاي جديد و قوي انتشاريافته در محيط ميدانند.
با تمام تفاسير موجود، از آنجايي كه شرايط ويژه منطقه، پتانسيل تبديل شدن به يكي از نقاط بينظير طبيعي از نظر پرندهنگري و اكوتوريسم و گردشگري در جهان را دارد، پر واضح است كه با نظارت صحيح و حفاظت همهجانبه نسبت به آن، ميتوان سرنوشت آخرين مأواي پرندگان مهاجر غرب آسيا را از ابهام و زوال خارج كرد؛ موضوعي كه در كنار غفلت از اهميت به تالابها و هشدارها در مورد خشكسالي، اميدي به حصول نتيجه از آن نميرود.