نویسنده: گندم زماني
بهرغم اينكه بحث استيضاح دانش آشتياني به دليل عضويت در شركت خصوصي در دستور كار مجلس قرار گرفته است، اما وزارت آموزش و پرورش تمام تلاش خود را به كار بسته تا شايد توجيهي براي دو شغله بودن آقاي وزير به خورد بقيه بدهد. در همين حال و در تازهترين ابعاد كشف شده از پرونده قاچاق دختر وزير رسانهها خبر دادهاند كه ضحي دانش آشتياني به پشتوانه پدر وزيرش از كارت بازرگاني يك جوان روستايي سوءاستفاده كرده است و به نام اين جوان كه در فقر كامل زندگي ميكند دهها ميليارد كالا به كشور قاچاق كرده و با كلاه گذاشتن بر سر اين پسرك جوان و گمنام روستايي از زير بار ماليات فرار كرده است.
روز گذشته، معاون حقوقي و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش گفت: صرف عضويت و مديريت در شركتهاي خصوصي منع قانوني دارد و داشتن سهام منع قانوني ندارد، گرچه وزير آموزش و پرورش هم سهام خود را صلح كرده و هم بلافاصله پس از انتصاب به عنوان وزير، از عضويت و مديريت اين شركت استعفا داده است، بنابراين موضوع دوشغله بودن او موضوعيتي ندارد. گفتيم توجيه، ياد اظهارات مدافعان جناب آقاي وزير افتاديم كه اصرار داشتند قاچاقي صورت نگرفته است و «دختر مظلوم آقاي وزير» از سر بيكاري دست به واردات البسهاي زده است كه تنها براي خريد يك قنداق فرنگي از محصولات فروشگاه خانوادگي بايد 369 هزار تومان ناقابل پرداخت كرد و ژاكت ساده دخترانه را به ارزش 232 هزار تومان خريداري كرد! البته كاش همه مظلومان بيكار اين سرزمين - كه به لطف تدبير و اميد در بيهدفي و نا اميدي به سر ميبرند و جوياي شغلي شرافتمندانه حتي با اندك حقوق و مزايا هستند - لااقل به اندازه دختر مظلوم آقاي وزير تا آن حد خلاقيت داشتند تا براي وارد كردن پوشاك قاچاق خود متوسل به كارت بازرگاني پسر روستايي شوند!
گزارشها حاكي از اين است كه شركت خانوادگي وزير آموزش و پرورش كه بهدست توانمند دختر مظلومش اداره ميشود، تنها در يك فقره محموله پوشاك وارداتي از كشور ايتاليا توليد چين ۲۲۰ ميليون تومان كالا با كارت بازرگاني يك فرد سوم به كشور وارد كرده است.
ماجرا هم از اين قرار است كه با استفاده از كارت بازرگاني يك پسر روستايي كه در فقر مفرط زندگي ميكند، در حدود ۱۰ ميليون دلار انواع كالا وارد شده است، اين درحالي است كه صاحب شركت هيچ نقشي در فرآيند واردات نداشته و اين كارت در عمل براي سرپوش گذاشتن بر قاچاق و فرار از ماليات توسط دختر وزير آموزش و پرورش استفاده شده است. مالكان شركت صوري برادران دوقلو بهنامهاي سيد حسن و سيد حسين و ساكن شهر رشت هستند. پدر آنها يك كارگر بازنشسته و مادر آنها خانهداراست. سيد حسين ميگويد «كسي كه به او وكالت داديم ميگويد همه چيز كاملاً قانوني است». به او ميگويند «واردات دختر وزير به نام شما انجام شده». استرس در چهرهاش بيشتر ميشود و ميگويد «به من گفتند كارت بازرگاني نداشته بهخاطر همين با كارت من اين كار را كرده است.» جالب است كه دختر وزير در عرض نصف روز تبرئه خود را از تعزيرات گرفته است، اما براي گرفتن كارت بازرگاني اقدامي نكرده است! به همين راحتي يكي دنبال جور كردن كارت افغانستاني براي رفتن به سوريه و دفاع از كشور است و ديگري به دنبال كارت بازرگاني جوان 27 ساله ساده روستايي براي واردات 10 ميليون دلاري پوشاك خارجي ميرود.
وضعيت اين روزهاي وزارت آموزش و پرورش تأسف و حسرت را براي همگان به دنبال داشته است؛ از اجراي سند شرمآور 2030 آن هم به صورت مخفيانه گرفته تا وزيري كه شركت واردات دارد و وارداتش توليدكنندگان داخلي را ورشكسته كرده است و آن طرف هم اختلاسهاي صندوق ذخيره و بانك سرمايه در كنار وضعيت ناگوار معيشت فرهنگيان و نارضايتيهاي گسترده دانشجو و معلمان بيچاره نظام تعليم و تربيت ما كه اسير اين همه بيتدبيري شده است و ظاهراً هم هيچكس عين خيالش نيست، چون همگان مشغول انتخاباتند !