نويسنده: خسرو معتضد
در دو دهه اخير، پرسش از رفتارهاي مسرفانه برخي مسئولان، به يكي از دلمشغوليهاي اهالي سياست و رسانه در كشور ما مبدل شده و در اين باره ديدگاهها و انگارههاي گوناگوني مطرح شده است. اما آنچه موجب شد كه اين قلم به نگارش اين مسوده مبادرت كند، مطالبي است كه اخيراً آقاي بهزاد نبوي از دستاندركاران رويدادهاي صدر انقلاب درباره حقوق اعضاي كابينه شهيد رجايي بيان داشته است. وي در مصاحبهاي گفته است:«در كابينه مرحوم شهيد رجايي حقوق وزيران 7 هزار تومان بود و در كابينه موقت آقاي مهدوي كني 10 هزار تومان و در دولت مهندس موسوي به 12 هزار تومان رسيد.»
همزماني سخن از اسراف در ايران و امريكا
اخيراً در كشور ثروتمند امريكا جرايد و رسانههاي آن كشور ترامپ ميلياردر رئيسجمهور را زير اخيه كشاندهاند كه چرا با وجود آنكه اعلام كرده بود حقوق نخواهد گرفت و سالي يك دلار براي او كافي است همسر اسلوونيايي الاصل او خانم ملانيا به جاي اقامت در كاخ سفيد در برج ترامپ در نيويورك اقامت كرده و دولت فدرال براي حفظ و حراست او روزانه يك ميليون دلار خرج ميكند.
اين مبلغ صرف گروههاي چهار پنج نفره محافظان، اسكورت با اتومبيلهاي متعدد، ناهار و شام و ساير مخلفات محافظان، اجاره دو آپارتمان در طبقههاي اطراف آپارتمان خانم ملانيا، ارتباطات تلفني و ماهوارهاي و... ميشود.
جرايد امريكا كه كمترين ملاحظهاي از مقامات و سازمانها ندارند، خبر پرواز ترامپ و همسرش با دو هواپيماي جداگانه به سوي فلوريدا براي گذراندن تعطيلات چند روزه را پوشش داده و پرسيدهاند: چرا دو هواپيما؟ اين دو هواپيما خصوصي نبوده و متعلق به دولت فدرال است؟ آيا اين اسراف نيست؟
اساساً كدام امپراتور و پادشاهي در اروپا بوده كه خودش در يك قصر و در يك شهر و همسرش در قصر و شهر ديگري اقامت كرده باشند؟ صد هزار نفر نيويوركي از خانم ترامپ پرسيدهاند چرا به واشنگتن نقل مكان نميكني؟ چرا بايد هزينه محافظت از تو از پول مالياتدهندگان نيويوركي تأمين شود؟
دغدغه مردمي كه ميلياردرهاي آن قابل شمارش نيست!
مردم واژه «علف خرس» را براي هزينههاي سنگين محافظت جداگانه از ملانيا و نيز سفر او با هواپيماي بوئينگ 757 به كار بردهاند.
در عكس رسمي بزرگ بانوي اول كاخ سفيد انگشترهاي الماس در انگشتهاي دو دست ملانيا جنجالآفرين شده است. از مردم امريكا 49 ميليون نفر روزانه يك بن صبحانه، يك بن ناهار و يك بن شام مجاني دريافت ميكنند، مانند تهران كه چند ماه پيش شهردار تهران گفت: چندين و چند ده هزار تن از ساكنان تهران نان شب ندارند.
در چنين كشوري (امريكا را عرض ميكنم) چرا انگشتر الماس 25 قيراطي ملانيا بايد 150 هزاردلار قيمت داشته باشد. ملانيا گفته: اين انگشتر را چند سال پيش ترامپ به او هديه داده و از اموال دولت امريكا نيست.
فهذا مطبوعات امريكا كه اغلب ضد ترامپ هستند ميپرسند: براي چه پز ميدهي و انگشتر 150 هزار دلاري خودت را به رخ مردم ميكشي؟در كشوري كه تعداد ميلياردرهاي آن قابل شمارش نيست. مردم امريكا ترامپ ميلياردر را ميكوبند كه چرا اسراف و تبذير روا ميدارد؟
چرا بايد روزي يك ميليون دلار هزينه محافظت از همسرش شود كه وقتي از اسلوونياي جنگ زده در يوگسلاوي سابق به هزار بدبختي و فلاكت توفيق مهاجرت به امريكا يافت، خود و خانوادهاش آه در بساط نداشتند و چند سال طول كشيد تا با كمك ترامپ كه عاشق آن دختر جوان نحيف و گرسنه و آواره شده بود اجازه اقامت در امريكا يافتند. اما خوشبختانه در كشور ما هيچ كس نميداند حقوق متعارف آقاي رئيسجمهور و وزراي ايشان چه مبلغي است و چرا حقوق 5/5 ميليون توماني وزرا در دولتهاي نهم و دهم ناگهان چند برابر شد؟
مردم و حداقل حقوق يك ميليون و 35 هزار توماني!
در جرايد ديدم حداقل حقوق يك ميليون و 35 هزار توماني براي كارمندان و بازنشستگان تعيين شده و در همان حال كاركنان تعدادي از وزارتخانهها و سازمانها از اين جدول حقوق شرمآور مستثني شدهاند. رشد حقوق كارمندان 10 درصد است. مثلاً 150 هزار تومان اضافه ميشود به آنكه 1500 ميليون تومان دريافت ميكند.
من از هر بازنشستهاي (مگر بازنشستگان چند دستگاه خاص) سؤال ميكنم حقوق دريافتي آنان مانند خود من زير يك ميليون و 500 هزار تومان است. ليسانسه و فوقليسانس بودن هم تأثيري ندارد.
من خيلي تعجب كردم كه ديدم يكي از استادان ممتاز بازنشسته دانشگاه كه 30 كتاب تحقيق اجتماعي و دهشناسي و عشايرشناسي دارد 2 ميليون و 600 هزار تومان حقوق دريافت ميكند.
الحمدلله بازار چاپ و نشر هم كه در عهد درخشان اين دولت به كلي كساد شد و كمتر ناشري كتاب چاپ ميكند و اگر بكند تيراژ آن بين 200 تا 500 و حداكثر 700 نسخه است.
تعرفه كاغذ را هم كه گران كردهاند و چاپ كتاب صرف نميكند، آقاي دكتر روحاني باز هم ميفرمايد: « دارم ميآيم!» ماجراي حقوقهاي نجومي و دهها مورد اختلاس و پروندههاي صفدرحسيني و محمود كودهي و رستگار سرخهاي هم كه گم و گور شد. راستي با چه رويي قصد دارند دوباره بيايند؟ چقدر قوم و خويشبازي؟
شباهت دولتيان ما با دولتيان امريكا!
من خيلي اظهار غرور كردم ديدم در مواردي كارهاي دولتمردان ما به كارهاي سياستپيشگان ايالات متحده امريكا شباهت يافته است. آنها هواپيماي اختصاصي براي سفرهاي اختصاصي دارند، رئيسجمهور و وزيران ما هم با هواپيما و حتي هليكوپترهاي اختصاصي به سفر ميروند.
آنها از يك طرف حقوق سالي يك دلار براي خود تعيين ميكنند (البته سه قسط اول حقوق سه ماهه را ترامپ بخشيد به پارك ملي امريكا) اينجا هم ميگويند حقوق متعارف ميگيرند و در عرض يك سفر به 50 كيلومتري تهران ميروند، طبق اوراق رسمي و اعلام شده و مصوبات شوراي شهر كرج مركز استان البرز 500 ميليون تومان خرج يك ناهار درويشي ميشود و در جمع و يك خرج يك ميليارد و 800 ميليون توماني از عوارض كه مردم استان ميپردازند بالا ميآيد و 56 هزار تومان هم خرج مسواك و خميردندان ميشود و با يك تكذيبيه مبهم و غيرقانعكننده موضوع لاپوشالي ميشود.
هر سال چندين بار مملكت دستخوش سيل ميشود و همين فروردين ماه چهل و چند نفر در سيلابهاي شمال باختري كشور مردند و من ديدم كه سيلاب تعدادي اتومبيل را غلتاند و برد و مردم يا ابوالفضل ميگفتند و ميگريستند يا وزارت نيرو كاسه گدايي به دست ميگيرد كه اي مردم بدانيد و آگاه باشيد بيآبي و خشكسالي كشور را نابود كرده است و وزارت نيرو ناچار است فيش پول آب و فاضلاب را افزايش دهد.
آخر اين سيلابها به كجا ميرود؟ اگر سدها و مخازني تعبيه شده بود كه اين آبها در آنجاها انباشته ميشد چه اتفاقي ميافتاد؟
مديريتي توأم با رمز و راز!
تمام چشمها به عايدات نفت دوخته شده است. ميگويند روزي 2 ميليون بشكه نفت صادر ميكنيم و روز به روز عايدات نفتي بيشتر ميشود؟ پولش چه ميشود؟ شنيدهام ميگويند پول را دست ما نميدهند. در بانكهايشان نگاه ميدارند كه از محلش هواپيما خريداري ميكنيم؟
تمام مسائل كشور توأم با رمز و اسرار است. مردم حق ندارند هيچ چيز بدانند، برجام را در 20 دقيقه تصويب كردند و حالا مرتباً پيامدهايش ظاهر ميشود.
شنيدم يك مرد لطيفالطبع گفته است برجام بسيار خوب بود صد بار بايد گفت زنده باد برجام. اما متأسفانه اين مولود نتيجه يك صيغه چند هفتهاي بود و فرزندي كه به دنيا آمد موجودي است ناقصالخلقه، بيمار، مرتب در حال غش و ضعف. روي به موت كه زخم و زگيلها و بيماريهاي ژنتيكي كشندهاي دارد. غذا هم نميخورد بد قيافه و عجيب و غريب و شش انگشتي است. بدتر اينكه پدر اين مولود هم ترامپ خشن و تندخو زير بار نميرود و آن را طرد كرده و ميگويد: «بچه من نيست برويد پدر واقعياش را پيدا كنيد.»
باور كنيد من نه تنها بدم نميآيد بلكه به خود ميبالم كشور عزيز ما چقدر مشابهت به امريكا يافته است.
مثلاً رئيسجمهور امريكا اغلب وزيرانش را از ميان مديران كمپانيهاي نفتي و اسلحهسازي و صنايع برگزيده در ميان اعضاي هيئت دولت ما امثال آقاي مهندس نعمتزاده و دكتر سرمهندس آخوندي هم پيدا ميشوند كه با ثروتشان امثال بنده و جنابعالي را كرور كرور ميخرند و آزاد ميكنند.
و سرانجام احساس غرورِ من ِايراني!
احساس غرور ميكنم كه ترامپ اگر برج ترامپ دارد وزيران ما هم همگي در شمال شهر زندگي ميكنند و اغلب در لواسان قصرهاي باشكوه دارند و اين از روح لطيف آنان سرچشمه ميگيرد كه ميخواهند در آغوش طبيعت باشند و درد آدمهايي را كه مثلاً از شهرها به ناچار دور شده و در شهركهاي مسكن مهر زندگي ميكنند (و تازه شكر خدا را بجا ميآورند) را بفهمند.
خوشم ميآيد از بس مردم را دوست دارند، مسكن مهر را مزخرف و فاجعه ميدانند كه چرا شبيه ويلاهاي هزار، ده هزار متري آنان ساخته نشده و چون مزه آبگوشت بزباش را چيدهاند ميگويند صنعت ملي ما ايرانيان آبگوشت بزباش است به هر ترتيب قدر اين همه نعمات را ميدانيم و اميدواريم چهار سال بعد هم سايه رحمت كابينه تدبير و اميد و كليد و... بر ايران باشد.
وكلام آخر...
چرا مردم اينقدر زار ميزنند؟ از بيكاري، بيچارگي، كسادي، كسب و کار، شرمندگي نزد زن و فرزندان، اجارهنشيني، نداشتن نان شب؟ در فضاي مجازي خواندم وزير دارايي و اقتصاد گفته: هزينههاي دولت نسبت به دولت قبل، از 70 هزار ميليارد به 700 هزار ميليارد افزايش يافته است!
در مقابل چشم اين مردم مستأصل حقوقهاي كلان تا 57 ميليون حتي 100 و حتي 200 ميليون توماني بنا به گفته مقامات بازرسي و قضايي كشور پرداخت ميشده و ميشود. حقوق كمتر از 20 ميليون تومان كسر شأن آقايان است!
دولت روحاني كمترين توجهي به رفاه مردم طبقات پايين و مستضعف نداشته و در ماههاي اخير هم تمام هدف او برد در انتخابات بوده است. وعدههاي بدون قابليت اجرا و گوش دادن به توصيههاي مشاوراني كه يكي از آنان اين روزها، به هر دليل از روحاني روي گردانيده و در فضاي مجازي شرح ميدهد كه براي ساخت فيلم تبليغاتي چهار سال پيش او، چگونه به وي الفباي سياست ميآموخته است و مشاور ديگرش كه به ساير كانديداها غير از روحاني و جهانگيري توصيه ميكند از مجري مناظره بايد مثل سگ بترسند!
قدر مسلم اگر وي بار ديگر موفق به تصاحب كرسي رياست جمهوري شود، در چهار سال آينده هم اين وضعيت ادامه خواهد يافت. اخيراً اوباما گفته است روحاني در دادن وعدههاي پس از توافقنامه برجام به مردم ايران، راه مبالغه پيمود و ظاهراًً همين امر، به پاشنه آشيل وي در رقابتهاي انتخاباتي تبديل شده است.