نویسنده: محمد شهاب
سخن از آن نيست كه بين توسعه برونزا و توسعه درونزا كدام رويكرد بايد انتخاب شود، سخن از آن است كه اگر در رويكرد توسعه برونزا تحقيق و توسعه فراساختاري موضوعيت موجوديت نمييابد، اين عدمموضوعيت موجوديت تحقيق فراساختاري در توسعه درونزايي كه تحقيق و توسعه فراساختاري توسط صاحبان سياست در آن اجرا نشود نيز وجود دارد. آنچه رهبر معظم انقلاب از نگاه به داخل براي توسعه اقتصادي ايران مد نظر دارند، ماهيت آن شكل نميگيرد مگر با فهم و تعريف و شناخت جايگاه تحقيق و توسعه فراساختاري. ايران نياز به زمان براي توسعه اقتصادي ندارد. ايران نياز به نگاه اسلامي و نگاهي براي تكامل نيروهاي داخلي دارد. ايران نياز به اين دارد كه فهم شود، هيچ عدالتي بهتر از توجه به تحقيق و توسعه فراساختاري نيست.
تحقيق و توسعه فراساختاري يك فرق با تحقيق و توسعه درونساختاري دارد. تغيير ساختار يك اقتصاد با تحقيق و توسعه فراساختاري است. براي تكنولوژيهاي نفت و گاز غيرمتعارف اگر مجريگريهاي دولت امريكا با ماهيت تحقيق و توسعه فراساختاري همراه آن نبود، قابل متولد شدن نبود. تحقيق و توسعه براي شرايط فعلي ايران يك امر مستحب نيست بلكه تبديل به امري واجب شده است. آن زمان كه با عدمتوجه به تحقيق و توسعه فراساختاري از طريق افزايش پايه پولي يا اختصاص درآمدهاي نفتي جريان عليت از پول به توليد ايجاد شده حفظ شد، ماهيت عدمتوجه به اين عنصر حياتي براي حفظ اقتصاد توليد محور درك نشده بود. شايد بتوان بستر ايجاد شده براي واردات كه معلول رويكرد ذكر شده نسبت به توليد بود، خطر عدمتوجه به تحقيق و توسعه فراساختاري را ايجاد كرده باشد.
در صورتي كه پول در يك جامعه منفعل شود، ناخودآگاه تلاشهاي صورتگرفته براي اهداف اقتصادي به قيمت توسعه توسعهنيافتگي خواهد بود. منظور از منفعل شدن پول برقرار نشدن جريان عليت از توليد به پول است. يكي از دلايل و شايد گفت تنها دليل اصلي كه جريان عليت از توليد به پول را ميتواند شكل ندهد، عدم توجه به تحقيق وتوسعه فراساختاري است. مهمترين نقش واحد تحقيق و توسعه در هر واحد توليدي نقش آن به عنوان يك كارخانه توليد تكنولوژي در درون كارخانجات است. در اقتصاد ايران منفعل شدن پول بستري براي فعال شدن پول را فراهم كرده است. زماني كه صحبت از رشد بيشتاب شبهپول در اقتصاد ايران ميشود، اين گمانه را ميتوان زد كه اقتصاد با محوريت توليد به اقتصاد با محوريت واردات تبديل شده است. مضرات اقتصاد مبتني بر واردات اين است كه بستري براي توانمندساز شدن يا ترغيب و انگيزهاي براي توانمند شدن را ندارد و نميتواند ايجاد كند. اين امر، مسئله قابل حلي نيست. زماني كه صحبت از توسعه درونزا با رويكرد داخلي ميشود در حقيقت قدم اول براي اين امر كه همان نگاه به داخل به جاي نگاه به خارج است برداشته شده است. مكمل اين نگاه كه تضمين هويت و ماهيت اين نگاه است، فهم جايگاه تحقيق و توسعه به عنوان محوريترين عنصر توسعه درونزا يا همان توسعه با نگاه به داخل است.
طبق گزارش دبير انجمن مراكز تحقيق و توسعه وزارت صنايع و معادن كه در آذر 92 ارائه شده كمتر از ٢درصد مراكز، شركتها و كارخانههاي صنعتي در كشور داراي واحد تحقيق و توسعه (R&D) است، درحالي كه شركتها و مؤسسات بزرگ صنعتي در دنيا بالغ بر يكسوم (٣٠درصد) از درآمد خود را به پژوهش و تحقيق براي توسعه اختصاص ميدهند در ايران اين رقم در بيشتر مراكز و صنايع كمتر از يك درصد است. تا قبل از ظهور«R&D» كمپانيها با مشكلاتي چون بالا بودن هزينههاي توليد و پايين بودن كيفيت و كميت توليدات مواجه بودند كه امروزه به كمك «R&D» نه تنها اين دست مشكلات كم شده بلكه قيمت سهام كمپانيها نيز افزايش پيدا كرده است.
اصليترين اقداماتي كه امروز براي كاهش بيكاري، افزايش عدالت و نجات اقتصاد ايران از رشد بيامان شبه پول ميتوان و بايد انجام داد، تصميم به اتخاذ رويكرد توسعه درونزا نه با آن تفسير كه تاكنون از آن شده است بلكه با اين تفسير كه شركتهاي كوچكمقياس كه متشكل از جواناني متعهد به تغيير ساختار شركتهاي بزرگمقياس كنوني است، ايجاد شود. اين تصور غلط است كه تحقيق و توسعه فقط بايد توسط بخش خصوصي انجام شود. به فرض هم بخش خصوصي مجري تحقيق و توسعه شود، آن تحقيق و توسعه را كه منظور و مقصود براي تغيير ساختار اقتصاد ايران است، پياده نخواهد كرد؛ چراكه در الگوي فكري يك فعال بخش خصوصي تحقيق و توسعه در بند مدل اقتصادي است كه قبل از آنكه به تحقيق و توسعه توجه كند آن را انتخاب كرده است. تحقيق و توسعه درون مدلي مدنظر نيست. تحقيق و توسعه مدنظر تحقيق و توسعه فراساختاري است. تحقيق و توسعه فراساختاري يك انقلاب اقتصادي با محوريت پويايي طرف عرضه است. تحقيق و توسعه معلول تفكرهاي والا با اهداف بزرگ است.
تحقيق و توسعه فراساختاري تصميم سياسيون و طراحي آن توسط صاحبان علم و دانش نظري و كاربردي است. تحقيق و توسعه فراساختاري نيازمند طراحي قبل از اجرا نيست، اين اجراي آن است كه طراحي آن را مشخص ميكند. هيچ سياستي واجبتر از توجه به تحقيق و توسعه فراساختاري توسط صاحبان سياست نيست. هيچ نسخه كاهش بيكارياي بهتر از نسخه پيادهسازي تحقيق و توسعه فراساختاري نيست.
توجه به تحقيق و توسعه
مهمترين نقش واحد تحقيق و توسعه درهر واحد توليدي نقش آن به عنوان يك كارخانه توليد تكنولوژي در درون كارخانجات است، يعني تكنولوژي موجود در واحد را به عنوان بستر اوليه در نظر ميگيرد و با انجام فعاليتهاي تحقيقي و توسعهاي و در يك روند تبادلي دو طرفه با ساير عوامل توليد، كالايي برتر از قبل توليد میکند و در نهايت توليد كالاي برتر به ايجاد تكنولوژي برتر و بهرهوري بيشتر از عوامل توليد منجر ميشود.