کد خبر: 850360
تاریخ انتشار: ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۰
آسيب‌شناسي وضعيت امروز ادبيات دفاع مقدس در گفت و گوي «جوان» با «اكبر صحرايي»
توجه بيش از اندازه به حوزه خاطره‌نگاري در چند سال اخير سبب شده تا ادبيات داستاني دفاع مقدس به محاق برود. امروز كوچه پس‌كوچه‌هاي رمان و ادبيات دفاع مقدس روزهاي سوت و كوري را تجربه مي‌كند
  احمد محمدتبريزي
توجه بيش از اندازه به حوزه خاطره‌نگاري در چند سال اخير سبب شده تا ادبيات داستاني دفاع مقدس به محاق برود. امروز كوچه پس‌كوچه‌هاي رمان و ادبيات دفاع مقدس روزهاي سوت و كوري را تجربه مي‌كند و ادامه اين روند آسيب‌هاي جدي به اين حوزه خواهد زد. اكبر صحرايي از نويسندگان باسابقه كشور كه در پنجمين دوره جايزه ادبي جلال آل احمد عنوان برگزيده را كسب كرد در گفت و گو با «جوان» به آسيب‌شناسي سياست‌هاي فرهنگي كشور در حوزه ادبيات دفاع مقدس مي‌پردازد كه در ادامه مي‌خوانيد.

براي شروع وضعيت امروز ادبيات دفاع مقدس را با توجه به انتشار كتاب‌هاي مختلف در چند سال اخير چطور ارزيابي مي‌كنيد؟
براي بررسي سير ادبيات دفاع مقدس بايد بگويم كه در يك برهه از زمان خيلي زياد به اين حوزه پرداخته شد. ناشران و نهادهاي فرهنگي كه متولي كار بودند توجه زيادي به اين بخش نشان دادند. جشنواره‌هاي زيادي برگزار شد و مشخص بود توجه زيادي به اين ژانر ادبي مي‌شود اما متأسفانه در چند سال اخير افت محسوسي در حمايت از ادبيات دفاع مقدس احساس مي‌شود و نهادهاي مختلفي كه به اين حوزه مي‌پرداختند و با هزينه كردن نويسندگان مختلفي را جذب مي‌كردند فروكش كرده است. اين رويه به ناشر و انتشارات هم برمي‌گردد. همين طور كه انتشاراتي‌هاي زيادي چه دولتي و چه خصوصي به اين حوزه مي‌پرداختند. اما در اين چند ساله خيلي كم به اين حوزه مي‌پردازند و از اين موضوع فاصله گرفته‌اند. سرمايه‌گذاري‌ها هم افت محسوسي داشته و به نظرم به سمتي مي‌رود كه يك آب باريكه‌اي براي برخي نهادها و نويسندگان حرفه‌اي بماند كه در اين حوزه فعاليت مي‌كنند. الان كساني كه حرفه‌اي‌تر هستند در اين حوزه مانده‌اند و كار مي‌كنند. تعطيلي انتخاب كتاب دفاع مقدس و جشنواره‌هاي ديگر ادبيات دفاع مقدس نشانه ديگري از اين بي‌توجهي است. فكر مي‌كنم اين فضا به سمتي رفته كه بايد احساس خطر كرد و اگر رويه بخواهد به همين شكل ادامه پيدا كند ادبيات پايداري و دفاع مقدس از نفس خواهد افتاد.
البته با وجود احساس خطري كه اشاره مي‌كنيد بايد اذعان كرد در چند سال اخير مخاطبان بيشتر جذب ادبيات دفاع مقدس شده‌اند و كيفيت آثار نوشتاري هم بالاتر رفته و اين ارتقا يك نقطه مثبت به شمار مي‌رود.
اين ارتقا حس مي‌شود و طبيعي است وقتي در حوزه‌اي سرمايه و هزينه شود و جشنواره‌هاي زيادي برگزار شود افراد متعددي جذب خواهند شد كه در اين ميان نويسنده‌هاي متوسط‌نويس و حتي كساني كه خيلي در اين حوزه تخصصي ندارند هم وارد شوند. مسئله‌اي كه متأسفانه در ادبيات دفاع مقدس زياد اتفاق افتاده و شاهد بوده‌ايم اين است كه هر استاني كتاب‌هايي در سال بيرون مي‌داد كه كيفيت لازم را نداشت كه همين يك آسيب بود. الان سرمايه‌گذاري كمتري صورت مي‌گيرد و همين مي‌تواند اين حسن را داشته باشد كه نويسندگان حرفه‌اي باقي بمانند كه به تبع آن كيفيت آثار بالا خواهد رفت. چون در اين صورت نويسنده مجبور است كاري بنويسد كه ناشر خصوصي را مجاب به چاپ و خواننده را جذب كتابش كند. اما در كنار اين حسن اين خطر هم احساس مي‌شود كه نويسندگان جواني كه وارد مي‌شدند و ممكن بود كارهاي خوبي هم بنويسند را از دست مي‌دهيم. البته من فكر مي‌كنم رشته ادبيات دفاع مقدس، باريك و نخ‌مانند شود ولي پاره شدن و بريدنش بعيد است.
همچنين اين موضوع دست نويسندگاني كه با امتيازهاي دولتي و حكومتي آثار نه چندان قابل قبولي مي‌نوشتند را كوتاه مي‌كند؟
اين كاملاً درست است و در آخر حرفه‌اي‌ها خواهند ماند. خودم اعتقاد دارم خيلي افراد متوسط‌نويس وارد اين حوزه شدند، كتاب‌هايي منتشر كردند كه حتي باعث شد كيفيت كار ضربه بخورد ولي ادامه روند فعلي هم قطعاً به ادبيات دفاع مقدس آسيب مي‌زند. چون اين حوزه به تزريق و حمايت نياز دارد. نويسندگي در حوزه ادبيات دفاع مقدس با حوزه‌هاي ديگر تفاوت دارد. نويسنده‌اي كه تازه مي‌خواهد كار كند و از جنگ بنويسند نياز به تحقيق و تفحص دارد و وقتي سرمايه‌اي پشت اين قضيه نباشد ممكن است كمتر نويسنده‌اي به اين سمت بيايد. بنابراين من مي‌گويم نه آن سياست‌هاي حمايتي قبلي درست بوده و نه رها كردن فعلي صحيح است. بايد حد ميانه‌اي در نظر گرفته شود. ادبيات دفاع مقدس متولي باهوشي كه سرمايه‌گذاري حرفه‌اي كند و خواهان بازگشت سرمايه باشد مي‌خواهد. نه اينكه چندين نهاد در يك استان ميلياردها سرمايه كنند و به خروجي مناسبي دست پيدا نكنند. اين كاري كاملاً اشتباه است.
بخش خصوصي تا چه اندازه مي‌تواند وارد اين حوزه شود و از كتاب‌هاي ادبيات دفاع مقدس حمايت كند؟ اصلاً آيا حاضر به سرمايه‌گذاري در اين بخش هستند؟
من فكر مي‌كنم اگر بخش خصوصي بخواهد وارد گود شود مي‌تواند سرمايه‌گذاري‌هاي خوبي انجام دهد. پنج، شش انتشاراتي دولتي مثل علمي، فرهنگي و به نشر، مدام از من كار انقلاب و دفاع مقدس مي‌خواستند و من فرصت نمي‌كردم با همه‌شان كار كنم. بخش خصوصي متأسفانه سرمايه‌گذاري كمتري كرده است. ادبيات دفاع مقدس كودك نوپايي است كه تازه راه افتاده و اگر به حال خودش رهايش كنيم زمين خواهد خورد. نياز است بخش خصوصي تقويت و حمايت شود ولي نبايد مثل سابق كه به اسم بخش خصوصي كتاب چاپ مي‌شد و براي برخي دكاني باز شده بود شود. در بخش خصوصي بايد فكري در نظرگرفته شود چون نياز هست آنها هم به اين سمت بيايند.
چند سالي است موج انتشار كتاب‌هاي خاطره‌نگاري سبب شده كتاب‌هاي داستاني و رمان دفاع مقدس مهجور و غريب بمانند. به نظرتان ادامه اين روند چه آسيب‌هايي به حوزه ادبيات و رمان دفاع مقدس خواهد زد؟
اتفاقاً چند روز پيش انتشارات سوره مهر برنامه‌هايش را برايم فرستاد و هنگامي كه نگاه كردم ديدم چقدر كم به حوزه داستان پرداخته‌اند و بيشتر به سمت خاطره‌نويسي و تاريخ شفاهي رفته‌اند. اين كار را سوره مهر آغاز كرده كه بد هم نبوده ولي به نظر مي‌رسد اين كفه شديد به سمت خاطرات شفاهي پيش رفته و ادبيات داستاني مهجور مانده است. اين دو كار بايد در عرض هم پيش برود و ما نبايد داستان و رمان را فراموش كنيم. در چند سال اخير دوستان نويسنده كمتر وارد حوزه ادبيات و رمان دفاع مقدس شده‌اند كه مهم‌ترين دليلش توجه بيش از حد به حوزه تاريخ شفاهي بوده است.
اين بي‌توجهي چه آسيب‌هايي به حوزه ادبيات داستاني خواهد زد؟
فرض كنيد ما مي‌خواهيم اورانيوم بسازيم ولي دستگاه اصلي براي توليد اورانيوم را نداريم. خاطرات شفاهي تا جايي جوابگو است و آقا هم اشاره كردند كه ما در داستان ادبيات دفاع مقدس كتابي مثل «جنگ و صلح» نداريم يا كم داريم. داستان و رمان در ادبيات ماندگار است و نهايتاً اين ضعف روي فيلم‌ها و ديگر شاخه‌هاي ادبي تأثير خواهد گذاشت. ما نياز داريم به سمت داستان و ادبيات برويم. گاهي اوقات نويسندگانمان متهم مي‌شوند كه ادبيات ندارند چون فقط به تاريخ شفاهي مي‌پردازند. نتيجه اين كار باعث مي‌شود نويسندگانمان ورزيده نشوند.
به نظر مي‌رسد خاطره‌نگاري براي نويسندگان راحت‌تر باشد و خوانندگان هم ارتباط بهتري با كتاب‌ها برقرار كنند و راحت‌تر با شخصيت‌ها همذات‌پنداري كنند؟
در حوزه تاريخ شفاهي خواننده عام داريم كه نكته خوبي است. ما در اين حوزه خواننده حرفه‌اي نداريم چون مي‌گويد داستان و رمان نداريد. ادبيات خاص و حرفه‌اي خواننده خاص خودش را دارد و ادبيات دفاع مقدس در اينجا خلأ دارد. لذا در مجامع ادبياتي حرفه‌اي نويسندگانمان كم مي‌آورند چون كمتر روي رمان و داستان كار كرده‌اند. خاطره‌نويسي و زندگينامه‌نويسي خيلي راحت‌تر از خلق يك رمان يا حتي يك داستان كوتاه است. نويسندگان هم از اين موضوع استقبال مي‌كنند و خيلي زودتر كار را هم تحويل مي‌دهند ولي يك داستان شايد يكي دوسال طول بكشد و در آخر فرجامش مشخص نباشد. در كنار مخاطب عام بايد مخاطب خاصمان را هم داشته باشيم.
با توجه به اين موضوع هر چه حوزه رمان را از دست بدهيم بحث ترجمه و صدور ادبيات دفاع مقدس به كشورهاي ديگر را از دست مي‌دهيم. به نظر مي‌رسد با از دست دادن اين حوزه خاص، سهممان از بازار ترجمه را هم از دست بدهيم؟
نتيجه آن كمبود ادبيات داستاني همين هم خواهد شد و در ترجمه دچار مشكل خواهيم شد. الان در بحث ترجمه هر چه داريم از آثارگذشته مثل كتاب «شطرنج با ماشين قيامت» و «سفر به گراي 270 درجه» است و غير اينها كتاب شاخص ديگري نداريم. اين نشان مي‌دهد وقتي ادبيات داستاني داريم ترجمه هم جان مي‌گيرد. ما چه بخواهيم و چه نخواهيم خوانش جهان روي ادبيات داستاني است. اگر اين روند ادامه پيدا كند ما نمي‌توانيم نويسندگان قدري در اين حوزه جذب كنيم. هر چه توجه به ادبيات داستاني كمتر شود ما يكسري نويسنده خوب را از دست مي‌دهيم و در طولاني‌مدت چيزي براي ارائه نخواهيم داشت. اين به نگاه متوليان و مسئولان ادبيات كشور مثل ارشاد، حوزه هنري، بنياد حفظ آثار و نهادهاي ديگر برمي‌گردد. اين مراكز به پرورش نسلي از نويسندگان خوب قائل نيستند. جنگ شد و در دل جنگ ناگهان 50، 60 نويسنده به وجود آمد اما الان جوانان اگر دو كار دفاع مقدسي انجام دهند از اين حوزه جدا مي‌شوند و سر از ادبيات روشنفكري و اجتماعي در مي‌آورند. اين آسيب‌شناسي مي‌خواهد و چرا ما كه پول و سرمايه و كلي نهاد فرهنگي داريم الان وضعيتمان اين است. اين نشان مي‌دهد ما منفعل هستيم و جايي كار ايراد دارد و اگر آسيب‌شناسي نشود ادبيات دفاع مقدسمان آسيب‌هاي جدي خواهد ديد. الان دولت اصلاح‌طلب و اصولگرا مي‌آيند و مي‌روند، هيچ تفاوتي در اين حوزه ايجاد نمي‌شود و در نهايت هيچ كسي حمايت نمي‌كند. الان شما يك نويسنده متعهد را ببينيد كه دلش از مسئولان فرهنگي خون نباشد. الان ادبيات داستاني ما حالت سرگرداني دارد و اگر متولي‌اي نخواهد نجاتش دهد در آينده دچار مشكل خواهد شد. متأسفانه امكانات، پول و سرمايه است ولي برنامه و استراتژي و به قول حضرت آقا كار مهندسي شده در اين حوزه وجود ندارد. همتي براي اصلاح اين وضع وجود ندارد و انگار مسئولان فرهنگي به خواب رفته‌اند.
اگر بخشي از سرمايه‌گذاري كه در سينماي دفاع مقدس داشته‌ايم را در ادبيات دفاع مقدس انجام دهيم و بخشي از بودجه را براي ادبيات واريز كنيم نتيجه خيلي بهتري خواهيم گرفت؟
بله، شما به يك فيلم يا سريال دفاع مقدسي نگاه كنيد كه بودجه‌اش با 10 سال ادبيات كشور برابري مي‌كند. بعد جالب است كتابي كه 20 سال نوشته شده هنوز تأثيرگذار است ولي آن فيلم خاموش مي‌شود و مي‌رود. من يك بار در جشنواره ادبي ديدم جايزه‌ها را خيلي دست پايين گرفته‌اند كه همانجا گفتم شما براي حاشيه جشنواره صدها ميليون تومان خرج مي‌كنيد ولي براي كمك يك ميليوني به يك نويسنده و ناشر خودتان را اذيت مي‌كنيد. ما بلد نيستيم كجا هزينه كنيم. مي‌آييم يك سريال ضعيف را با بودجه ميلياردي مي‌سازيم بعد براي دادن 5 ميليون به يك نويسنده جوان خساست به خرج مي‌دهيم. اين نشان مي‌دهد يك جاي كار مي‌لنگد. شما در حوزه فرهنگ هر كاري بخواهيد بكنيد به ادبيات مربوط است و به نوعي ادبيات مادر فرهنگ است. الان ساختار متوليان فرهنگي كشور بيمار است، بايد برنامه‌ريزي شود و اين ساختار تعريف شود. بايد از مدارس و دانشگاه‌ها شروع كنيم. امروز در مدارس و دانشگاه‌ها ضعف داريم و چنين بخشي وجود ندارد. الان 100 كتاب ما كتاب سال دفاع مقدس شده و 100 نويسنده بوده‌اند و الان اين نويسندگان كجا هستند؟ چه كسي صدايشان زده و رويشان سرمايه‌گذاري كرده است؟
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار