نويسنده: محمد اسماعيلي
از سال 76 تاكنون و به ويژه پس از انتخاب رئيسجمهور دولت يازدهم، يك جريان سياسي تلاش داشته مردم را به اين باور برساند كه «مذاكره مستقيم با ايالات متحده امريكا» ميتواند دستاوردهاي بسياري را براي جامعه ايراني به همراه داشته باشد؛ دستاوردهايي كه گفتمان انقلاب اسلامي نتوانسته آن را محقق كند و بعد از گذشت 38 سال از پيروزي انقلاب اسلامي آن دستاوردها هرگز به مرز تحقق نيز نرسيده است.
از بهار سال 92 تا زمستان سال 94 اصل مذاكره با غرب حاوي دستاوردهاي مهمي نظير «حل مشكل آب، ازدواج جوانان، محيط زيست، مباحث معيشتي و اقتصادي» عنوان ميشد و از زمستان سال 94 تاكنون كه دستاوردهاي مورد اشاره هيچ گاه به مرز واقعيت نزديك نشد، شعاردهندگان جهت جلوگيري از شكست پروژه «تعامل با غرب ساماندهنده مشكلات داخلي» تلاش كردند تا دستاوردهاي ذهني را جايگزين دستاوردهاي اوليه (كه هيچگاه محقق نشد) كنند. «برداشته شدن سايه جنگ از سر كشور بهواسطه امضا و اجراي برجام» از جمله عبارتهايي است كه جريان مورد اشاره جهت جلوگيري از شكست پروژه اصلي بهكار گرفته است تا ضمن زنده نگه داشتن روحيه عناصر خودي جهت تمركز و حركت در مسير اهداف از پيش تعيين شده، جامعه را براي انتخاب مجدد نامزد نهايي اين طيف ترغيب و زمينه موفقيت مجدد خود در انتخابات 29 ارديبهشت را فراهم كند.
تزريق خودکوچکبيني براي پيشبرد تئوري
جريان سياسي مورد اشاره طي سالهاي پس از روي كارآمدن دولت مدعي اصلاحطلبي همواره تلاش كرده است تا با ايجاد دوگانه انقلابيگري- غربگرايي، اينگونه وانمود كند كه مسير فائق آمدن بر مشكلات داخلي تعامل با غرب و حتي كوتاه آمدن در برابر كشوري نظير امريكاست و به همين دليل طي چهار سال اخير شنيده شد كه برخي از مسئولان ارشد جملات قابل تأملي نظير«امريكاييها با چند موشك ميتوانند تمام سيستم دفاعي ما را از كار بيندازند» به زبان ميآوردند و در شرايطي كه رهبر معظم انقلاب اسلامي درخواست داشت تا تور نظامي براي اين افراد برگزار شود، رسانههاي حامي اين جريان سياسي تأكيد داشتند كه تواناييهاي ايران در مقابل كشورهاي غربي در شرايط متزلزلي است و مسئولان دولت ناچار هستند براي پر كردن خزانه خالي كشور يا توزيع سبد غذايي در ميان مردم، جهت خارج كردن پولهاي بلوكه شده كشورمان با غربيها وارد يك معامله يك طرفه شوند. دقيقاً در شرايطي كه شخصيتها و رسانههاي طيف غربگرا از لزوم كوتاه آمدن در برابر غرب سخن به ميان آوردند (و اين احساس را به جامعه ايراني منتقل ميكردند كه «اوضاع اقتصادي – سياسي» كشور اقتضا نميكند ايران در برابر خواستههاي غرب حداقل در حوزه هستهاي مقاومت كند) وندي شرمن معاون جان كري وزير امور خارجه امريكا با ادبياتي تحقيرآميز از خوشقولي حسن روحاني سخن به ميان آورد و توزيع سبد كالا در سال 92 را صدقه امريكا به مردم ايران عنوان كرد. اعتقاد به كوچك بودن در برابر امريكا و لزوم كوتاه آمدن در برابر آن توسط مسئولان و تزريق روحيه ما نميتوانيم به جامعه ايراني منجر به آن شد كه توافقي تحت عنوان برنامه جامع اقدام مشترك ميان ايران و 1+5 منعقد شود كه نه تنها نتوانست وعدههاي پيشين دولتمردان را رنگ تحقق ببخشد و از ايده «تعامل با غرب ساماندهنده مشكلات داخلي» دفاع كند بلكه زمينه مرگ اين ايده جريان غربگرا را نيز فراهم كرد.
جلوگيري از شکست تئوري جلب آراي عمومي
بعد از گذشت يك سال از روز اجراي برجام جريان غربباور نخست براي جلوگيري از شكست هميشگي ايده اصلي خود و سپس براي جلب آراي عمومي در انتخابات 29 ارديبهشت تلاش كردند گزارههايي را به عنوان دستاوردهاي تعامل مستقيم و يك طرفه با غرب عنوان كنند كه عملاً با واقعيتهاي صحنه همخواني نداشته و با كاركردهاي گفتمان انقلاب اسلامي نيز در تعارض قرار دارد. به بيان بهتر پس از گذشت يك سال از روز اجراي برجام و از زمستان سال 95 تاكنون دولتمردان تلاش كردهاند تا با استفاده از عبارتهايي مانند:«از بين بردن مباني تحريم و نه خود تحريم»، «كوتاهمدت كردن تحريم نظامي دائمي در فصل هفتم شوراي امنيت و نه برداشتن كامل آن»، «مسابقه گذاشتن كشورها براي تعامل با ايران بدون آنكه سرمايهگذاريها عملياتي شده باشد»، «لغو 12 تا 17 قطعنامه شورا و آژانس در يك روز بدون اشاره به تجميع آن در قطعنامه2231» و «وارد كردن سموم استاندارد براي محصولات كشاورزي بدون ارائه آمار و سند رسمي» جامعه ايراني را به اين باور برسانند كه دستاوردهاي برجام متنوع و متكثر بوده و از جمله مهمترين آن برداشتن سايه جنگ از سر كشور بوده است. معرفي دستاوردهاي جديد در توافق هستهاي در يك سالگي برجام و در جلسه رسمي هيئت دولت به مناسبت يك سالگي برجام توسط رئيسجمهور تحت عنوان «برجام مانع جنگ شد!» گفته شد، وي سپس در جاي ديگري عنوان كرد: «مهمترين اثر برجام اين بود كه سايه شوم تهديد از بالاي سر ما رفع شد. آنها پرونده ما را به سازمان ملل به فصل هفت برده بودند و هر آن ممكن بود كشور دچار جنگ ناخواسته شود. ايران را به عنوان كشوري معرفي كرده بودند كه تهديد صلح و امنيت جهان است.»محمدجواد ظريف نيز در موضعي مشابه نمره برجام را20 بيان كرد و گفت: «برجام نشاندهنده عزت، مقاومت و استيفاي حقوق ملت ايران در برابر كشورهايي كه به قلدري و احترام نگذاشتن به حقوق ديگران عادت كردهاند، بود.»از اين تاريخ به بعد دولتمردان با كمك عناصر جريان تجديدنظرطلب و روزنامههاي زنجيرهاي تلاش كردند در هنگامهاي كه اهداف از پيش تعيين شده برجام محقق نشده نظير««بهبود آني معيشت مردم»، «رفع كامل تحريمها»، «سرمايهگذارهاي شركتهاي مطرح خارجي در داخل» و «بازگشايي سوئيفت و به واسطه آن عاديسازي السيهاي خارجي در كشور و همچنين توسعه روابط
تجاري-بانكي با ساير كشورها» محقق نشده و توقعات دولتي و عمومي از اين توافق بينالمللي برآورده نشده است برجام را دستاوردسازي معرفي كنند كه به جاي رفع مشكلات «معيشتي»، «اقتصادي» و «تجاري» توانسته مطالباتي نظير «دور كردن سايه جنگ از كشور»، «ملغي كردن قطعنامههاي بينالمللي عليه كشور» و «مخابره كردن عزت و مقاومت ملت ايران به دنيا» را به عنوان دستاورد به ارمغان آورد، در حالي كه افكار عمومي همچنان در انتظار به سر ميبرند تا دولت حداقل يك پنجم از وعدههاي برجامي خود را عملياتي و به عنوان كارنامه خود در مناظرات انتخاباتي رونمايي كند. رهبر معظم انقلاب اسلامي نيز در سخنرانيهاي مشابهي و از جمله در ديدار روز يك شنبه خود با جامعه كارگران، دستاوردهاي غيرواقعي برجام را ناصحيح خواندند. ايشان به عنوان نمونه بهمن ماه 95 ميفرمايند: «امروز هم مثل قبل از گزينههاي نظامي روي ميز حرف ميزنند و آن مسئول اروپايي هم به مسئولان ما ميگويد «اگر برجام نبود وقوع جنگ حتمي بود»، اما اين حرف يك دروغ محض است و آنها ميخواهند ذهن ما را از جنگ واقعي يعني نبرد اقتصادي منحرف كنند و به جنگ نظامي سوق دهند تا مسئولان كشور از تمركز در عرصه پيشرفت اقتصادي و توجه به جنگ فرهنگي غربيها با ملت ايران بازبمانند» يا در جمع جامعه كارگران ميفرمايند: «گاهي ميشنويم و در گذشته شنفتهايم كه بعضيها فرض كنيد گفتهاند «ما كه آمديم مسئوليت پيدا كرديم، توانستيم سايه جنگ را از سر كشور [برداريم]»؛ نه، اين حرفها، حرفهاي درستي نيست؛ از بنده بشنويد، آنچه سايه جنگ را، سايه تعرض دشمن را در طول اين سالهاي متمادي از سر اين كشور رفع كرده، حضور مردم بوده است.»
دستاوردهاي عيني برجام در مناظرات گفته شود
با توجه به آنچه اشاره شد دولت بايد در مناظرات انتخاباتي به جاي دستاوردتراشي آنهم به صورت غيرواقعي براي برجام، در مقام پاسخگويي حاضر شده و از چرايي به ثمر نرسيدن انواع و اقسام وعدههاي هستهاي خود طي ماههاي گذشته توضيح دهد.
حسن روحاني در مناظرات تلويزيوني به جاي فرافكني و دستاوردتراشي به صورت دقيق و مبسوط بايد توضيح دهد كه چرا پس از امضا و اجراي برجام تهديدات نظامي مقامات امريكايي عليه كشورمان توسعه تمام به خود گرفته و چند روز در ميان يكي از مقامات اين كشور، ايران را به حمله نظامي تهديد ميكند و نسبت اين تهديدات دامنهدار با اهداف امريكاييها در مذاكرات كه همان «تحقير»، «تهديد» و «تغيير رفتار و رويكرد جمهوري اسلامي ايران» چه ميتواند باشد؟