کد خبر: 849224
تاریخ انتشار: ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۶:۲۲

امروزه بر همگان مسجل شده است که مدیریت یک مقوله مادرزادی نیست و کسی از شکم مادرش مدیر به دنیا نمی آید و به واسطه خوش تیپی یا ثروتش مدیر نمی شود. حتی دارا بودن مدارک دانشگاهی مثل دکترا هم لزوما به معنای مدیر خوب بودن نیست کما اینکه هم در کشور و هم در سطح استان خودمان این موارد را زیاد دیده ایم. آنهایی که بر پایه تزویر و به خاطر فراگیر شدن باندبازی روی کار می آیند و در بسیاری از موارد هیچ گونه سابقه کاری در سازمان جدیدی که مدیریت آن را به عهده می گیرند، ندارند و یا سلسله مراتب مدیریت را طی نکرده به این پست و مقام می رسند در زمره مدیران نالایق قرار می گیرند و در ادامه مطلب برخی از صفات اینگونه مدیران آورده می شود به امید آنکه اگر کسی از آنها این مطلب را خواند و توانست بر غرور و تکبر خویش غلبه کند و از رویای مدیریت و کلاس خانوادگی و اجتماعی بیرون آید، یا کناره گیری کند و یا خود را در اسرع وقت اصلاح نماید و لعن و نفرین نسلهای آتی را برای خود و خانواده اش به جان نخرد و در یک کلام اصلاح شود. در ذیل به برخی از ویژگی های مدیران ضعیف و نالایق اشاره می شود و ذکر بقیه صفات ناپسند اینگونه مدیران را به خوانندگان محترم واگذار می نماییم :

1 اولین ویژگی یک مدیر ضعیف و نالایق را بایستی در رفتار و تربیت خانوادگی وی جستجو کرد به ویژه ایامی را که صرف تحصیل نموده و از همدرس ها و همبازی های دوران نوجوانی اش و دبیرستان و هنرستانش باید سراغ گرفت تا مشخص شود که از اصل و بن درست و حسابی برخوردار است یا نه ! آیا اخلاق را رعایت می کرده یا اسیر هواهای نفسانی بوده و ... بگذریم بیشتر از این بازی با آبروی دیگران است !

2 سوابق کاری قبلی یک مدیر هم دومین ویژگی می باشد که بایستی مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد تا معلوم شود که آیا تجربه ای و شناختی از کاری که به عهده وی قرار داده اند دارد یا خیر ! آیا سلسله مراتب اداری را طی کرده و اگر طی کرده در همین سازمان فعلی بوده یا در یک اداره ای غیر مرتبط و آیا اصلا سوابق قبلی وی هیچ سنخیتی با مدیریت فعلی اش دارد؟ آیا سابقه رانت خواری و باج گیری و سوء استفاده از امکانات دولتی و شخصی دیگران دارد یا خیر ؟

3 ضعیف النفس بودن و کمبود شخصیت از دیگر صفات بارز مدیران ضعیف می باشد که در یک سیستم اداری بیمار از جمله فاکتورهایی است تا مدیران مافوق و ارشد کشوری با انتخاب اینگونه افراد بتوانند خواسته های غیر منطقی خود را به مرحله اجرا در آورند و منافع تیمی خود را پیگیری کنند. بیچاره آن مدیری که از بس ذوق زده شده و جلوی فامیل و همسایگان پز مدیریت می دهد و با ماشین آرم دار به خانه می رود و ... نمی داند که خودش بازیچه آنهایی است که در تاریک خانه اشباح نشسته اند و به دنبال منافع خود این و آن را قربانی می کنند. به قول ضرب المثل معروف که می گوید دختر همسایه هر چه خل تر برای ما بهتر ! . اینگونه مدیران خودشان هم قربانی بازی بزرگانند ولی نمی فهمند !

4 مدیران ضعیف از دروغگویی ابایی ندارند و علاقه وافری به این دارند که در ظاهر خود را خدمتگزار نشان دهند ولی در باطن فقط سعی می کنند تا مجموعه ای بی سر و صدا و بی حاشیه را در حالت رکود و رخوت نگه دارند مبادا که مورد حمله این و آن به ویژه رسانه ها قرار گیرند و برای توسل به این ایده بچگانه خود آسمان و ریسمان می بافند و مثل ریگ دروغ می گویند. نیروها را به جان هم می اندازند تا همه با هم دشمن شوند و او بتواند در سایه این دشمنی ها و دشنامها چند صباحی را بی دغدغه به زعم خودش مدیریت کند.

5 مدیران نالایق و ضعیف هر سخنی را که درک نکنند یا بوی انتقاد از نحوه مدیریت ایشان داشته باشد را توطئه ای بر علیه خود تلقی کرده و بر این اساس بر نیروهای تحت امرش خشم می گیرد و بگیر و ببند راه می اندازد و تبعید می کند و از اضافه کاری ها می زند و بایکوت می کند و ... بیچاره بیشتر از اینها بلد نیست !

6 شگرد اصلی مدیران ضعیف و نالایق فرافکنی مشکلات می باشد و به جای اینکه نقطه های ضعف خود را بشناسند و در صدد رفع آنها بر آیند همواره کاستی ها را به دوش یک شخص خیالی یا حتی حقیقی می اندازند و با حالتی حق به جانب رجز شمسی پهلوانی می خوانند و  اظهار می دارند که فلان کس نمی گذارد کارها پیش برود و سنگ اندازی می کند وگر نه من یک شبه چها می کردم و ... از این دست هذیانها فراوان است !

7 ویژگی دیگر مدیران نالایق دنیا دوستی آنهاست به حدی که منافع سیستم را فدای اغراض شخصی خود نموده و همین طور که زمان پیش می رود در این فکر پلید هم هستند که چگونه از امکانات و با دور زدن قوانین به طوری که ظاهر درستی هم داشته باشد بار خود را ببندند و ذخیره ای برای ایام پیری و کوری خود و اولاد باقی بگذارند و از قافله تازه برای رفاه عقب نمانند... این بخش بیشتر از این توضیح داده نمی شود چون از فرط عمومیتش وقاحتش از بین رفته است ولی شما خواننده گرامی حدیث مفصل بخوان از این مجمل !

دل گفت مرا علم لدنی هوس است                 تعلیم دهم اگر تو را دسترس است

گفتم که الف گفت دگر هیچ مگو                    در خانه اگر کس است یک حرف بس است

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر