کد خبر: 849143
تاریخ انتشار: ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۰
چند روز پيش يك فعال سابق اقتصادي بدهكار به سيستم بانكي كه بنا به دلايل نامعلومي ناگهان قلب درد گرفته و...
مهران ابراهيميان
نويسنده: مهران ابراهيميان

چند روز پيش يك فعال سابق اقتصادي بدهكار به سيستم بانكي كه بنا به دلايل نامعلومي ناگهان قلب درد گرفته و از فعاليت‌ها و همكاري با رفيق خود در بدنه دولت كنار گذاشته شد در مطلبي قابل تأمل، توجه به محرومان و شعار ايجاد ميليوني اشتغال را به تجربه مائوتسه در چين دوران كمونيسمي تشبيه كرده و خواسته است كه مسير رابرت موگابه در زيمبابوه، فيدل كاسترو در كوبا و هوگو چاوز در ونزوئلا را ادامه ندهيم و‌گرنه مردم از گرسنگي مي‌ميرند!
نويسنده اين مطلب كه ظاهراً بخشي از سرمايه‌هاي خود را به كشور ديگري براي اقامت برده و بخش ديگر آن را در دوسال اخير به بنا به دلايل مطرح شده فروخته است، وعده‌هاي انتخاباتي نامزد رقيب خود را به دعوت مائو به توليد فولاد در كوره‌هاي خانگي تشبيه كرده است كه به تدريج مردم بيل و ابزار آلات اوليه كشاورزي خود را هم براي بالا بردن ميزان توليد فولاد، ذوب كردند و كشاورزي را تحت‌الشعاع قراردادند و در نهايت منجر به از بين رفتن ميليون‌ها نفر در اثر گرسنگي شد.
 
اگر چه بايد از تجربه اين نوع دخالت‌ها در اقتصادي كه هيچ منبع درآمدي نداشته و منابع كافي انرژي و زير‌زميني به تناسب جمعيتش نداشته و تمركز روي صنايع سنگين مانند فولاد‌سازي (تحت موج كمونيسم شوروي سابق) به عنوان درس و تجاربي مهم در مسير پيشرفت و توسعه در زمان حاضر بهره برد و بايد مراقب نحوه هزينه‌كرد‌ها و تخصيص نحوه يارانه‌ها بود اما نگاهي به ظرفيت‌هاي موجود داخل و بررسي شاخص‌هايي مانند نسبت جمعيت جوان كشور، رشد منفي چهار ساله اخير تشكيل سرمايه ثابت، نسبت بيكاران به جمعيت فعال، ضريب جيني، دو برابر شدن ميزان معوقات بانكي و نقدينگي و... در سال‌هاي اخير اين نكته مهم را گوشزد مي‌كند كه نحوه تخصيص منابع در كشور ما به شدت دچار ايراد بوده و عده‌اي معدود در كنار جريان قدرت به اكثر منابع دسترسي دارند و اين دسترسي‌ها نيز به جاي توسعه پايدار و نقش‌پذيري بيشتر مردم در اقتصاد به سمت تخريب داشته‌هاي قبلي و موجود و حذف كارخانه‌ها و بخش‌هاي مولد منجر شده است.
 
از سوي ديگر به اذعان همفكران معتدل اين نويسنده، كشور ما نه تنها هنوز به مرحله اقتصاد با تصميم‌گيري متمركز و شبه كمونيستي نرسيده كه در مرحله تيول‌داري است؛ ‌تيول‌داري‌اي كه با نوعي رهاشدگي و بي‌نظارتي در مسيري خطرناك و بي‌توجه به آنچه در سطوح زيرين جامعه رخ مي‌دهد، قراردارد.
 
تيول‌داران جديد بدون توجه به لايه‌هاي پايين و در حالي كه دارايي‌هاي هزار ميلياردي و معوقات فاميلي هزار و 600 ميلياردي را به ثبت رسانده‌اند و مديران خاطي و مفسد را دربانك‌ها مي‌چينند در آينده‌اي نه چندان نزديك با مكانيسم ناقص اوراق بدهي، دولت را هم خريده و خواهند بلعيد و تحت سلطه بيشتر و كامل خود قرار مي‌دهند.
 
به عبارت بهتر ادامه تيول‌داري موجود كه با استفاده از قدرت خود قادر است فقط از خام‌فروشي و از پول و سپرده و سوداگري زمين كسب سود و ثروت‌آفريني كند بي‌آنكه به مردم و قدرت خريد آنها توجه داشته باشد، بي‌آنكه مردم در بخش واقعي اقتصاد نقش‌پذيري كنند و به كاري مشغول باشند، مسيري جز اضمحلال سريع و فرار سريع‌تر تيول‌داران به كشورهاي خارجي را رقم نخواهد زد، لذا اگر كارشناسان اقتصادي علاقه‌مند به آينده ايران كه نگران شعارهاي پوپوليستي هستند كه بحق نيز بايد نگران بود، بيش و پيش از اين نگراني به عنوان يك اضطرار بايد نگران تجربه تيول‌‌داراني باشند كه فرصت تغيير اقتصاد ايران از تيول‌داري به اقتصاد متمركز، قانونمند و فعال را نمي‌دهند و نيازي به دخيل كردن مردم در روند توسعه وپيشرفت ندارند.
ادامه دارد...
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار