کد خبر: 849070
تاریخ انتشار: ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۲۰:۲۸
«چاشني چالش رقبا توأم با برنامه‌محوري» مي‌تواند يك نامزد را به كرسي رياست جمهوري نزديك كند
شايد بتوان گفت در همه انتخابات‌ها چه در كشورهاي پيشرفته يا كمتر توسعه‌يافته، نامزدهاي انتخاباتي با انتخاب واژگاني تأثيرگذار تحت عنوان «شعار انتخاباتي» تلاش كرده‌اند تا نخست بخشي از برنامه‌هاي خود براي اداره امور كشورشان را در معرض قضاوت افكار عمومي قرار دهند و به‌واسطه همين شعارها آراي عمومي را به سمت خود جلب كنند.
نويسنده: محمد اسماعیلی

شايد بتوان گفت در همه انتخابات‌ها چه در كشورهاي پيشرفته يا كمتر توسعه‌يافته، نامزدهاي انتخاباتي با انتخاب واژگاني تأثيرگذار تحت عنوان «شعار انتخاباتي» تلاش كرده‌اند تا نخست بخشي از برنامه‌هاي خود براي اداره امور كشورشان را در معرض قضاوت افكار عمومي قرار دهند و به‌واسطه همين شعارها آراي عمومي را به سمت خود جلب كنند.
واژگان به‌كار رفته در «شعارهاي انتخاباتي» بايد به گونه‌اي انتخاب شود كه جامعه را تحريك و ترغيب به استقبال از نامزد مورد نظرکند و همچنين با «ادبياتي شايسته» مورد استفاده قرار گيرد تا قدرت «ذهنيت‌سازي» در جامعه و همچنين «همراه‌سازي افكارعمومي» را داشته باشد.
كم هم اتفاق نيفتاده است كه نامزد يك جريان سياسي به‌دليل بهره‌گيري مناسب از كليدواژه‌هاي مناسب و تأثيرگذار تحت عنوان «شعار انتخاباتي» اكثريت قابل توجهي از آراي عمومي را به خود جلب كرده آن‌هم در حالي كه رقباي وي سال‌ها و ماه‌ها و به اقسام مختلف براي موفقيت در آن انتخابات تلاش كرده باشند اما در نهايت ماراتن تبليغات انتخاباتي را نامزدي به پايان رسانده كه حائز مؤثرترين عبارات و كلمات به عنوان شعار بوده است، البته نبايد فراموش كرد كه علت تامه تأثيرگذاري بسياري از شعارهاي انتخاباتي «تطابق كامل آن با مطالبات اجتماعي» مردم است به اين معنا كه آن نامزد يا جريان سياسي مورد نظر، با شناخت كامل از خواسته‌هاي مردمي و مشكلاتي كه جامعه با آن دست و پنجه نرم مي‌كند، شعارهايي را انتخاب كرده (كه با گفتن آن توسط نامزد در برنامه‌هاي تلويزيوني يا مناظرات انتخاباتي) ناخودآگاه جامعه با آن احساس «همذات‌‌پنداري» كرده و اين تلقي را دارد كه نامزد فوق، درك صحيحي از معضلات و مشكلات وي دارد.
به عنوان نمونه دونالد ترامپ با انتخاب شعارهايي نظير «تمركز بر حل مشكلات داخلي مردم امريكا به جاي لشكركشي به ساير كشورها» توانست اين احساس را در اكثريت مردم امريكا به‌وجود بياورد كه ترامپ درك درستي از اشتباهات روساي جمهور گذشته امريكا داشته و مي‌تواند مشكلات عديده اقتصادي و معيشتي مردم اين كشور را تعديل كند.
در انتخابات داخلي ايران نيز بوده‌اند افرادي كه توانسته‌اند با تأكيد بر بخشي از مفاهيم و كليدواژه‌هاي برآمده از گفتمان انقلاب اسلامي بر رقباي بعضاً سابقه‌دار خود در صحنه رقابت‌هاي انتخاباتي، غلبه كرده و صدارت امور اجرايي را به دست بگيرند كه از جمله آن برجسته كردن شعارهاي برآمده از مولفه «عدالت و مهرورزي» يا سركشي و كمك به حال محرومان و مستضعفان در سال 84 بود كه توانست نهايتاً به پيروزي يك نامزد بينجامد.
شعار متناسب با مطالبات اجتماعي مردم مي‌تواند مهم‌ترين ويژگي شعارهاي انتخاباتي نامزدهاي انتخاباتي باشد و به همين دليل است كه در انتخابات پيش رو نيز نامزدهاي انتخاباتي تلاش مي‌كنند با توليد ادبيات جديد و گاه گفتمان نو و تأثيرگذار، اذهان عمومي را به سوي خود جلب كرده و فاصله خود را با ساير رقباي انتخاباتي افزايش دهند.
انتخاب شعارهاي مناسب و تأثيرگذار در يك مناظرات مي‌تواند موقعيت يك نامزد را در جايگاه برتري نسبت به ساير رقبا قرار دهد و جامعه به جاي توجه و ارزش گذاري براي مجادلات مرسوم و درگيري‌هاي لفظي سايرين با كليدواژه‌هاي به‌كاررفته توسط نامزد مورد اشاره درگيري ذهني پيدا كرده و نهايتاً به سمت رأي‌دهي به وي پيش مي‌رود، البته بوده‌اند نامزدهايي كه صرفاً به انتخاب واژگان زيبا بسنده كرده‌اند بدون آنكه به مطالبات اصلي جامعه به خصوص در حوزه اقتصادي و معيشتي، شعارهايي را سر داده و نهايتاً به كرسي رياست جمهوري تكيه زده و پس از گذشت هشت سال نه تنها گرهي از مشكلات مردم باز نكرده بلكه بسياري از مطالبات را بر زمين مانده رها كرده و باعث شده‌اند بسياري از اولويت‌هاي برنامه پنج ساله توسعه اقتصادي چهارم و پنجم به عنوان ميراث به دولت بعدي برسد، در حالي كه مي‌توانستند حداقل بخشي از اهداف برنامه‌هاي پنج ساله توسعه اقتصادي را محقق كنند.
نمونه عيني اين گزاره رئيس دولت اصلاحات است كه با شعارهايي نظير «توسعه سياسي» و «لزوم آزادي فكر و انديشه» در صحنه انتخابات هفتم رياست جمهوري در سال 76 حضور پيدا كرد و پس از گذشت هشت سال نه تنها برنامه‌هاي مهمي نظير «همدفمند‌سازي يارانه‌ها» را به عنوان يك اولويت در برنامه پنج  ساله توسعه اقتصادي بر زمين گذاشت بلكه به جاي توجه به محرومان و قشر متوسط جامعه همانند دولت سازندگي تمركز خود را بر روي مطالبات قشر مرفه و بوروكرات جامعه گذاشت و از ديگر سو نيز جز ايجاد تنش‌هاي سياسي در سطوح بالاي مديريتي و همچنين تزريق آشوب و التهاب به كف خيابان‌ها دستاورد ديگري با خود به همراه نداشت.
در سال 92 نيز حسن روحاني با نشان دادن كليد انتخابات و استفاده از عبارت‌هايي نظير «چرخش همزمان چرخ سانتيرفيوژها و چرخ معيشت مردم» يا «توافق هسته‌اي با غرب پايان‌دهنده مشكلات اقتصادي مردم است» توانست با آراي شكننده به عنوان رئيس‌جمهور انتخاب شود، البته در اين ميان روحاني با انتخاب شعارهاي تأثيرگذار ديگري مانند «ايجاد 4ميليون شغل تنها در حوزه گردشگري» يا «پايان دادن به مشكلات مردم طي يك فرايند 100 روزه» جامعه را به چهار سال پررونق و پرشكوه اميدوار كرد.
اين در حالي است كه وي همانند محمد خاتمي رئيس دولت اصلاحات نه تنها نتوانست به شعارهاي انتخاباتي خود جامه عمل بپوشاند بلكه پس از گذشت 5/3 سال از آن اصل شعارها را منكر و قائل به تحريف آن شده است، به عنوان نمونه ايجاد 4ميليون شغل در صنعت گردشگري را جمله شرطي دانسته به اين معنا كه منظور روحاني ايجاد شغل به شرط حضور 10 ميليون گردشگر در خاك ايران بوده است، در حالي كه به گفته رئيس سازمان گردشگري از ابتداي دوران صدارت حسن روحاني تاكنون بيش از 20 ميليون گردشگر و توريست وارد ايران شده‌اند.
به‌راستي چرا بايد نامزدهاي انتخاباتي شعارهايي را به عنوان برنامه و طرح دولت خود انتخاب كنند كه قابليت تحقق نداشته يا حداقل مدت‌دار بوده و نتيجه‌بخش بودن آن نيازمند زماني طولاني‌تر از چهار سال رياست جمهوري است، حال آنكه چرا زماني كه دهها سند مكتوب اثبات مي‌كند برخي نامزدهاي انتخاباتي شعارهايي را سر داده و پس از گذشت مدتي آن را انكار كرده و به شعور مردم توهين مي‌كنند؟
آيا بهتر نيست نامزدهاي انتخاباتي بدون آنكه صرف موفقيت در انتخابات را هدف خود قرار دهند به مطالبات
 اجتماعي - اقتصادي مردم توجه داشته باشند و بر اساس قابليت صورت‌پذيري و امكانات و موقعيت كشور، واژگاني را به عنوان شعار انتخاب كنند كه در نهايت منتج به سرخوردگي مردم و نااميدي از كارگزاران نظام اسلامي نشود؟ البته اين بدان معنا نيست كه برخي نامزدهاي انتخاباتي در عرصه تبليغات انتخاباتي و حتي در مناظرات انتخاباتي ادبياتي تأثيرگذار انتخاب نكنند يا در زماني كه بايد با استدلال و منطق محكم از نقاط ضعف دولت مستقر گفته و از برنامه‌هاي مدون خود براي بهبود اوضاع جامعه سخن بگويند، به حرف‌هاي كلي بسنده كرده و جايگاه خود را نسبت به ساير رقبا متزلزل كنند چراكه بر اساس تجربه‌هاي انتخاباتي حداقل طي سال‌هاي اخير، جامعه ايراني علاقه‌مند است فردي را به عنوان رئيس‌جمهور انتخاب كند كه ضمن آنكه برنامه‌اي قوي و مستند براي اداره امور كشور دارد، ضعف‌هاي مديريتي (و نه شخصيتي) ساير رقبا كه به‌واسطه آن منافع ملي به خطر افتاده را مورد تأكيد قرار دهد و با چاشني چالش خود را در معرض انتخاب جامعه ايراني قرار دهد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار