نویسنده: روحالله مؤمن نسب
اينترنت بهعنوان محصول فناوري اطلاعات، از آغاز تا امروز طي دورههاي مختلف بارها در مفهوم، مخاطب و محتوا دچار تحول بنيادين شده است.
بهعنوان مثال، ابتدا ابزاري صد در صد نظامي در ارتش امريكا بود، سپس بهعنوان وسيلهاي براي اتصال سفارتخانههاي امريكا به يكديگر استفاده ميشد، بعد از آن بهعنوان وسيلهاي براي ارتباط دانشگاهها و ابزاري براي ارتقاي علمي به كشورهاي مختلف دنيا از جمله ايران نفوذ داده شد، با مطرحشدن و پيگيري دولت الكترونيك در دوران اصلاحات و آغاز وب 2، اينترنت را ابزاري براي ارتباط مردم با دولت و بالعكس و همچنين وسيلهاي براي تسهيل روابط اجتماعي معرفي كردند، تا امروز كه اينترنت عموماً بهعنوان وسيلهاي براي اطلاعرساني و سرگرمي شناخته ميشود.
بالطبع، مخاطب اينترنت نيز اوايل افسران ويژه ارتش امريكا و رؤسا و اساتيد دانشگاهها، در قدم بعدي دانشجويان و خانوادهها و مدارس و دانشآموزان قرار گرفتند. با ورود وب 3، «فضايمجازي از فضاي حقيقي چند برابر بزرگتر» شد و همچنان با نزديك شدن به وب 4 و مطرحشدن اينترنت اشيا، انسانها بيشتر بهمثابه ابزاري در خدمت اينترنت قرار خواهند گرفت. توسعه همهجانبه اينترنت امريكايي بدون در نظر گرفتن منبع، منشأ و مديريت اصلي آن و با غفلت و تغافل در جابهجايي ماهوي عباراتي مانند اشتباه گرفتن تكنولوژي با محصولات آن و نبود تدبير براي توليد محصولات متناسب با نياز و باورهاي ملت مسلمان ايران و همچنين انفعال آزاردهنده مسئولان در دولتهاي مختلف در برابر آسيبهاي فضايمجازي و نبود تدبير براي آموزش نحوه استفاده از محصولات به مردم پيش از مصرف و از طرفي آغازگري و تداوم حضور و ميدانداري عوامل نفوذ در بدنه وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات در همه دولتها از سال 1368 تا امروز، دستبهدست هم دادند تا امروز آسيبهاي فضايمجازي بهمراتب بيشتر از منافع آن براي ملت ما باشد.
دولت يازدهم نيز با روي كار آمدن، از همان روزهاي پيش و پساز انتخابات سال 1392، اينترنت ايران را به بهشت شركتهاي امريكايي و جهنم فرهنگ و «قتلگاه نوجوانان و جوانان ايراني» تبديل كرد. بررسي عملكرد دولت تدبير و اميد در عرصه فضايمجازي با توجه به ابعاد وسيع اين عرصه، نيازمند نگارشي فراگير و همهجانبه است، از سويي بايد توجه داشته مخابرات از لايههاي مختلفي تشكيل شده و به لحاظ فني هر لايه داراي مختصات خاص خود است و فضايمجازي نيز فقط اينترنت و اينترنت هم فقط شبكههاي كاربرمحور و كاربرمحورها نيز فقط OTTها و شبكههاي اجتماعي نيستند! و اين شبكهها را نميتوان تنها در يكي يا دو مورد مثل تلگرام و اينستاگرام يا فيسبوك و توئيتر خلاصه كرد. بهعنوان نمونه، تنها «شبكه ملي اطلاعات» در پنج سطح مستقل «فني»، «نهادي»، «سرمايه انساني»، «آموزش و فرهنگ» و «قوانين و مقررات»، نيازمند عمليات است كه سطح فني بهتنهايي به شش بخش «سيستمعامل و نرمافزار»، «سختافزار»، «دسترسي»، «مراكز داده»، «نقاط تبادل اطلاعات» و «شبكه» تقسيم ميشود كه بررسي هر يك به دهها صفحه مطلب محتاج است. در شناخت اهميت اينترنت همين چند نكته ابتدايي بس است و به مابقي زوايا در يادداشتهاي جداگانه خواهيم پرداخت.