به گزارش خبرنگار ما، ساعت 12:45 روز پنجشنبه 7 ارديبهشتماه امسال بود كه زني ميانسال در حالي كه وحشت در چهرهاش موج ميزد، همراه جسم پتوپيچ شدهاي از خانهاش در خيابان ششم نيرو هوايي در حوالي پيروزي تهران بيرون آمد. او در حالي كه جسم سخت را حمل ميكرد، به طرف يك خودروي تاكسي حركت كرد كه بين دو كوچه 25/5 و 26/5 توقف كرده بود. اين زن خبر نداشت با هر قدم كه بر ميدارد، قطرههاي خون از ميان پتو جدا ميشود و روي سنگفرش كوچه ميچكد. هنوز چند قدمي به تاكسي مانده بود كه قسمتي از پتو كنار رفت و دست بريدهاي از داخل پتو به بيرون افتاد. رهگذران با سكوت سنگيني به پتوي خونآلود و دست بريده شده خيره مانده بودند كه ناگهان زني با صداي بلند گفت كه اين زن جسدي با خودش حمل ميكند. زن ميانسال كه دستش براي همسايهها رو شده بود، پتوي خونآلود را روي زمين رها كرد و به طرف كوچهاي گريخت. در اين لحظه راننده تاكسي هم كه متوجه فريادهاي رهگذران شد با خودرواش از محل فرار كرد. سپس همسايهها و رهگذران به تعقيب زن ميانسال پرداختند و در نهايت پس از يك تعقيب و گريز چند دقيقهاي وي را در كوچه محاصره و دستگير كردند و موضوع را به مأموران پليس خبر دادند.
حضور قاضي ايلخاني، بازپرس ويژه قتل دادسراي امور جنايي در محل حادثه لحظاتي بعد تيمي از مأموران كلانتري 128 تهراننو در محل حادثه حاضر شدند. مأموران در نخستين گام، گرههاي پتوي خونين را باز كردند و با جسد خونين مرد ميانسالي روبهرو شدند كه به گفته شاهدهاي عيني و اهالي محل، جسد متعلق به مردي حدوداً 50 ساله به نام پرويز از اهالي محل است و زني هم كه جسد را حمل ميكرد، همسر وي بود.
مأموران در گام بعدي با حفظ صحنه حادثه، موضوع را به قاضي ايلخاني، بازپرس ويژه قتل دادسراي امور جنايي تهران خبر دادند و دقايقي بعد بازپرس در رأس تيمي از كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي در محل به تحقيق پرداخت.
نخستين بررسيها نشان داد قاتل همسر مقتول است كه ساعتي قبل شوهرش را در خانهاش به قتل رسانده است. همچنين مشخص شد، زوج ميانسال چندين سال است كه با هم اختلاف دارند و جدا از هم زندگي ميكردند تا اينكه روز حادثه زن ميانسال شوهرش را به بهانهاي به خانه كشانده و به قتل رسانده است.
تيم جنايي در گام بعدي براي بررسي صحنه قتل به خانه قاتل كه طبقه دوم آپارتمان مسكوني در 70 متري محل كشف جسد بود، رفتند. مأموران در بررسي محل حادثه، داخل پذيرايي با لكههاي خون زيادي روبهرو شدند كه حكايت از آن داشت قتل در پذيرايي رخ داده است.
حرفهاي شاهد عيني
يكي از همسايهها گفت: ساعتي قبل ديدم زن همسايه جسم پتوپيچ شدهاي را با خود از ساختمان بيرون برد. كنجكاو شدم و به داخل پلهها آمدم كه لكههاي خوني را روي پلهها ديدم. رد لكههاي خون را گرفتم و به زن همسايه داخل كوچه رسيدم كه جسم پتوپيچ شده سنگين را به طرف تاكسي ميبرد. در حالي كه شوكه شده بودم، ديدم كه از پتو خون چكه ميكند. همچنان كه خون از داخل پتو چكه ميكرد، زن همسايه به داخل خيابان رسيد و رهگذران هم همه با كنجكاوي او را تماشا ميكردند كه قسمتي از پتو كنار رفت و دست بريده شدهاي بيرون افتاد. با ديدن اين صحنه با صداي بلند فريادي زدم كه قاتل پتو را رها كرد و به سرعت از محل گريخت. پس از اين رهگذران و همسايهها او را تعقيب و در يكي از كوچههاي اطراف دستگير كردند.
كينه قديمي قتل شوهر را رقم زد
متهم در نخستين بازجويي با اعتراف به قتل شوهر مدعي شد كه به خاطر كينه قديمي دست به قتل زده است. وي در ادعايي گفت: 17 سال قبل با پرويز ازدواج كردم و حاصل زندگي ما يك دختر است. ابتدا زندگي خوبي داشتيم تا اينكه از چند سال قبل با هم به خاطر موضوعي اختلاف پيدا كرديم. هر روز اختلاف ما بيشتر ميشد تا جايي كه يك سال قبل تصميم گرفتيم از هم جدا زندگي كنيم و بدين ترتيب او براي خود خانهاي جداگانه گرفت. من از شوهرم كينه به دل گرفته بودم و تصميم داشتم از او انتقام بگيرم تا اينكه امروز او رابه خانهام دعوت كردم تا درباره اختلافاتمان با هم صحبت كنيم. وقتي به خانه من آمد، دخترم بيرون بود كه با شربت مسمومي او را بيهوش كردم. وقتي از هوش رفت با قندشكن چند ضربه به سرش زدم تا اينكه فوت كرد. خيلي ترسيده بودم و براي اينكه كسي متوجه حادثه نشود، جسد را مثله كردم. بعد از آن به داخل خيابان رفتم و تاكسي دربست كرايه كردم و به راننده گفتم كه جسم سنگيني را ميخواهم به يكي از خيابانها منتقل كنم. راننده داخل خيابان منتظر ماند و من به خانه برگشتم و جسد را پتوپيچ كردم و به بيرون انتقال دادم كه همسايهها متوجه لكههاي خون شدند و من گرفتار شدم.
همزمان با انتقال جسد براي انجام آزمايشهاي لازم به پزشكي قانوني، متهم براي تحقيقات بيشتر در اختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي قرار گرفت.
مأموران پليس به دستور قاضي ايلخاني، تحقيقات تخصصي خود را براي روشن شدن زواياي پنهان اين حادثه آغاز كردند.