نويسنده: وحید حاجیپور
سعوديها بيشتر از هر زمان ديگري به روسها نزديك شدند؛ چرخش اصلي آنها از زماني آغاز شد كه بحث فريز نفتي به سرعت مطرح شد و بر خلاف علي النعيمي وزير نفت عربستان كه روحيات راديكال ضد روسي داشت، مقامات ارشد حكومت رياض ترجيح دادند علي النعيمي را بركنار كرده و سياستهاي خود را با مسكو بيشتر هماهنگ كنند.
به گزارش «جوان»، در آن روزها، اختلاف اصلي رياض و مسكو براي سامان دادن به بازار نفت روي دو اصل متمركز بود؛ يك آن كه مسكو نيز بايد توليد خود را كاهش داده و متحدان خود را نيز با خود همراه كند و دوم اينكه ايران نبايد توليد خود را افزايش دهد. روسيه در اصل نخست آمادگي خود را براي كاهش توليد اعلام كرد اما ايران به هيچ عنوان راضي به عدم افزايش توليد نشد تا محمد بن سلمان پس از اظهار نظر مقامات ايران اعلام كند فريز بدون رعايت شرط دوم امكانپذير نيست. با سفر الكساندر نواك به ايران و عربستان، مسكو توانست موانع موجود را از سر راه خود بردارد و رياض به شكل غير قابل باوري با بركناري وزير نفت خود، خود را با سياستهاي روسيه همراه كرد. ايران هم با قرار گرفتن در اين پازل و همراه شدن با روسها توانست برخلاف ساير اعضاي اوپك توليد خود را افزايش دهد و عربستان به دليل مسائل پيش آمده در ژئوپلتيك منطقه و وضعيت بد اقتصادي خود سياستهاي نفتي خود را با كرملين تنظيم كند و اندكي بعد علي النعيمي از اتخاذ اين سياست از سوي حكومت آلسعود تبديل به اپوزيسيون نرم حاكمان شبه جزيره شد. عربستان بيشتر از آني كه تعهد كاهش توليد داده بود برداشت از ميادينش را نزولي كرد اما چرا رياض دست به چنين اقدامي زد؟ رياض در دو جبهه داخلي و خارجي با مشكلات عديدهاي روبهرو بوده و هست كه در ادامه به آنها اشاره ميشود.
ضعف اقتصادي
در ايام شيب تند كاهش قيمت نفت، درآمدهاي شاهزادگان سعودي هم كاهش شديدي را تجربه كرده بود و نارضايتي از وضعيت بهوجود آمده جنگ قدرت را در طبقه حاكم افزايش داده بود. از سوي ديگر بورس عربستان به مرحله سقوط نزديك شده بود و ارزش پولي ملي اين كشور به حالت احتضار درآمده بود. در چنين وضعيتي نارضايتي اجتماعي در شبه جزيره افزايش پيدا كرده بود و تظاهرات پي در پي شيعيان اين كشور در مناطق نفتخيز، چالش كمنظيري را براي آلسعود رقم زده بود و شورشهاي خياباني، شرايط را براي تغيير يك حكومت آماده ميكرد. پس از مرگ ملك عبدالله و روي كار آمدن سياستمداران جوان در عربستان، اين ترس بيشتر از گذشته شد به ويژه آنكه اين سياستمداران جوان از سوي وهابيون متعصب و شاهزادگان سالخورده ناكارآمد و خام انگاشته شدند. در چنين شرايطي خيل عظيمي از جوانان ناراضي عربستاني به طيف منتقدان پيوستند و اين بزرگترين خطري بود كه آلسعود را تهديد ميكرد. به همين دليل بود كه محمد بن سلمان به پوپوليست روي آورد، در رستورانها با جوانان به صرف غذا مشغول ميشد و بخشي از وقت خود را براي حضور در مراكز شهر و بيمارستانها كنار گذاشت. او در مرحله بعد از برنامه خود براي شكلدهي توسعهاي به اقتصاد عربستان خبر داد و به مردم قول داد تا چند سال آينده با كاهش اتكاي عربستان به درآمدهاي نفتي، اقتصاد عربستان متنوع خواهد شد و بر همين اساس واگذاري بخشي از سهام آرامكو را كليد زد. مجموع اين عوامل اما هيچگاه نتوانست ضعف اقتصادي عربستان را «كاور» كند لذا طي سه سال 200 ميليارد دلار از ذخاير دلارهاي نفتي هزينه شد تا نارضايتيها كاهش يابد كه تا حدودي موفقيتآميز بود.
شكستگي غرور عربي
سياستهاي منطهاي عربستان پاشنه آشيل بزرگي روبهروي مردان جوان آلسعود است. آنها در مقابل قدرت موزائيكي ايران در منطقه شكست را نپذيرفتند و سعي كردند با نزديك شدن به روسيه، اين پيام را به مسكو مخابره كنند كه ميتوانند جايگزين خوبي براي ايران باشند. آنها در انتخابات رياست جمهوري امريكا از ترامپ هم حمايت كردند اما نه به اندازه هيلاري كلينتون. ترامپ هم گاه و بيگاه حملات تندي به سعوديها انجام داد و واهمه به رياست جمهوري رسيدن ترامپ تبديل به كابوس بزرگي براي آنها شد. بن سلمان پيش از به رياست جمهوري رسيدن ترامپ، به مسكو رفت و قراردادهاي خريد تسليحاتي و هستهاي با اين كشور امضا كرد ولي روسها آنها را اميدوار نكردند كه بتوانند متحد خود كنند. عربستان نيم قرن است كه متحد امريكا در خاورميانه است و حتي قول رياض به مردان يخي براي صدور مجوز ايجاد پايگاه نظاني روسيه در بحرين هم از سوي پوتين مهم جلوه داده نشد. رياض از واشنگتن دل خوشي نداشت چراكه اوباما به آنها اجازه نداد تا وارد فاز نظامي در تحولات سوريه و عراق شوند تا با عربستان با غروري جريحهدار در يمن سرگرم باشند. يمن براي عربستان تبديل به باتلاقي بزرگ شد كه موجب شد مرز درگيري به داخل مرزهاي خود كشيده شود و هزينهاي سرسامآور اين جنگ هيچ خروجي براي رياض نداشت. پيروزي در يمن هم نميتوانست طبقه وهابيون ضدشيعي را خشنود كند زيرا آنها به تقابل با حكومت شيعه ايران ميانديشند و از حاكمان خود طلب چيزي را ميكردند كه نه امريكا از آن حمايت ميكرد و نه روسيه اجازهاش را صادر ميكرد.
عربستان دو سال پيش سعي كرد به جاي تقابل با حكومت مركزي عراق خود را به اين كشور نزديك كند و كنسولگرياش را راه انداخت اما به سرعت هر چه تمام مداخلات خستهكننده عربستان در عراق كه به حياط خلوت ايران شهره است، موجب تعطيلي اين مركز شد و تدبير عربستان به تحقير ختم شد.
آنها مصر را هم در دست داشتند و با اعطاي امتيازات گوناگون به اين كشور سعي كردند قاهره را براي حمله نظامي به سوريه و همراه شدنشان با مواضع خود متقاعد كنند ولي نظاميان حاكم در اين كشور خود را كنار كشيدند تا رياض از قطع كمكهاي مالي خود به مصر و صادرات نفت بگويد. همزمان با اين فعل و انفعالات، مصر بيش از هر زمان ديگري به روسيه نزديك شد و توافقنامههاي استراتژيكي را امضا كرد كه خشم امريكا را هم برانگيخت.
سياستهاي روسيه به سود بازيگرداني ايران در منطقه بود؛ سادهتر آنكه عربستان شكست در برنامههاي خود را پيروزي ايران قلمداد ميكرد و براي همين موضوع تصميم گرفت براي پايان دادن به استراتژي اشتباه خود، به برقراري روابط راهبردي با مسكو متمايل شد كه نخستين خروجي آن، فريز نفتي بود و در مراحل بعد خريد تجهيزات نظامي. اين يك امتياز آشكار از سوي عربستان به روسيه بود كه نتوانست مواضع مسكو در خاورميانه را تغيير دهد اما رياض همچنان اميدوار است به طوري كه چندي پيش محمد بن سلمان رسماً اعلام كرد عربستان سياست خود را در حوزه نفت با روسيه هماهنگ ميكند و اميدوار است روسيه متوجه اين موضوع باشد و همه كارتهايش را براي ايران خرج نكند. عادل الجبير هم هفته گذشته اعلام كرد مواضع عربستان در دمشق با روسيه هماهنگ خواهد بود.
به عبارت سادهتر، عربستان قصد دارد با بازي امتيازهايي كه به راه انداخته است نقش ايران را در تحولات منطقه كاهش داده و روسيه را به سمت خود بكشاند. در واقع برنامه جديد عربستان براي جبران شكستهاي خود در منطقه، اين كشور را به روسيه نزديك كرده است و در اين ميان، ايران در حوزه نفت يكي از برندگان اين معامله شد كه توانست ميزان توليد خود را افزايش دهد آن هم با عبور طبقه حاكم رياض از علي النعيمي. ماجرا عميقتر از آني است كه سعي در انعكاسش خودنمايي ميكند. در نهايت آنكه موافقت عربستان با مستثني شدن ايران از فريز نفتي بخشي از امتيازاتي است كه رياض به مسكو پيشكش كرده است؛ امتيازي كه در ايران مصادره ميشود در حالي كه اين تنها يك بخش از بازي روسها با عربستان بود.