روزنامههاي زنجيرهاي در واكنش به وعده اشتغال ميليوني نامزدهاي رياست جمهوري، چهار سال دير به روي دكه آمدند. چهار سال پيش روحاني در تبليغات انتخاباتياش به ميليونها بيكار آن زمان وعده نجومي حل مشكل بيكاري را داد و در اظهاراتي عجيب مدعي شد: «با يك حركت صحيح اقتصادي ميتوان بيكاري را حل كرد و من فقط در بخش گردشگري 4 ميليون شغل ايجاد ميكنم(!)» يا ميگفت: «ولله قسم اگر مشکلات کشور راهحل نداشت، کانديدا نميشدم.»
روزنامههاي زنجيرهاي در سال 92 حرفهاي روحاني و وعدههاي اشتغال ميليوني او را با آب و تاب منعكس ميكردند اما حالا در يك بام و دو هوايي آشكار، يكپارچه و زنجيرهوار به وعدههايي كه نامزدهاي رقيب روحاني درباره ظرفيت ايجاد 5ميليون شغل در چهار سال آينده ميدهند، ميتازند. اين آشكارترين رسوايي و مردمفريبي است و اگر مصداقي واقعي براي پوپوليسم ميجوييم، اتفاقاً همين رفتار رسانههاي زنجيرهاي اصلاحطلبان است نه فيالمثل شعارهاي مردمي فلاني يا ديگري.
در اين مردمفريبي بيپروا و دورويي چهارساله، روزنامههاي زنجيرهاي تنها نيستند و رسانههاي ضدانقلاب خارجي، همسويي و همكلامي عيني و واژه به واژه با آنها دارند و معاندان فراري نيز بر همين طبل ميكوبند.
گيريم كه وعده اشتغال در حد سالي يك ميليون و اندي (در مجموع چهار سال، 5 ميليون) وعدهاي نامتناسب با اوضاع فعلي كشور باشد و گيريم كه اصلاحطلبان يقين كردهاند كه چون خودشان قادر به تغيير اوضاع نيستند، اوضاع قابل تغيير نيست، آيا نبايد حداقل از خودشان كه همين چهار سال پيش براي وعده مشابه ميليوني روحاني يقه ميدريدند، شرم كنند؟!
اصلاحطلبان صفحات روزنامههاشان را از «برنامههاي پيش روي» كانديداي مورد حمايتشان خالي كردهاند و اين پرسش را براي مخاطبان باقي گذاشتهاند كه آيا بهتر نيست به جاي نقد اشتغال ميليوني كه چهار سال پيش مبلغ آن بودهايد، اكنون برنامههايتان را به عرض ملت برسانيد؟!
قضاوت با ملت! از دشمنان فراري ملت در انگليس و امريكا كه اين روزها همسو با زنجيرهايهاي داخلي، وعدههاي نامزدهاي رقيب روحاني را به سخره ميگيرند، جز اين انتظاري نيست زيرا آنان در باقيماندن تفكري خاص در كشور طمع كردهاند اما بازنده اصلي خود ايشان هستند كه با اين دوگانگي آشكار، قضاوت را براي مردم آسان ساختهاند.