نویسنده: گندم زماني
در شرايطي كه همواره ميشنيديم بانكها آنطور كه بايد در پرداخت وام 10 ميليوني ازدواج، جوانان را ياري نميكنند و ضمن آنكه آمارها بيانگر صف انتظار 600 هزار نفري براي دريافت وام ازدواج بود، معاون ساماندهي امور جوانان وزارتخانهاي كه مختص جوانان است، از مذاكره براي پرداخت وام 40 ميليوني ازدواج صحبت كرد.
اينجا بود كه چشمها با ديدن اين خبر برقي زد و به اصطلاح فلسفه وام ازدواج تبيين شد؛ چراكه اعطاي وام ازدواج 10 ميليوني، امكان سهولت در امر ازدواج را براي چند ده سال پيش فراهم ميكرد، اما اين روزها با مخارج هنگفت و سنگيني كه حتي براي پيش اجاره مسكن در مركز شهر هم مبلغي نجومي لازم دارد، وام 10 ميليون توماني هيچ معجزهاي را خلق نميكند.
از سوي ديگر، پروسه طولانيمدت و زمانبر دريافت اين وام از بانكها كه منوط به انواع مختلف ضامن و چك و سفته است، با خبر افزايش چشمگير اين وام پيش چشم جوانان نگونبخت رنگ باخت، اما چه كنيم كه خبر افزايش وام تا 40 ميليون توماني ازدواج نيز خواب خوش قبل از انتخاباتي بود كه تعبير نشد و باز هم جوانان دمبخت و در شرف ازدواج به همان كابوسهاي هميشگي برگشتند.
كابوسهايي كه هر روز با سياستهاي جديد بانكي از سوي برخي شعب، تلختر هم ميشود و روز به روز عرصه را براي فرار جوانان از دريافت اين تسهيلات و در مقابل سودآوري به جيب دولت بيشتر فراهم ميكند.
قبلاً فكر ميكرديم تقاضاي بانكها براي بيش از يك ضامن، كسر مبلغ زيادي از وام تحت عنوان كارمزد، بلوكه كردن درصدي از وام، تعيين شعبه نشدن جوانها در بعضي استانها و صفهاي طولانيمدت وام ازدواج تنها مشكلاتي است كه جوانان در دريافت وام ازدواج دارند، اما در ميان اين موارد، موضوعاتي چون لزوم سكونت هر دو زوجين در يك شهر، نبود منابع كافي براي پرداخت سريع وام، كوتاهشدن زمان بازپرداخت وامهاي ازدواج در برخي از شعبات از ديگر مشكلاتي است كه مسير همين دريافت وام 10 ميليون تومان را براي زوجهاي جوان سختتر ميكند.
در حالي كه زمان بازپرداخت وام ازدواج براي زوجين چهار سال و ماهانه حدود 208 هزار تومان تعيين شده، برخي از شعبات بانكها بدون هيچ مصوبهاي زمان بازپرداخت اين وام را از چهار به سه سال كوتاه و اقساط را از 200 هزار به بيش از 300 هزار تومان افزايش دادهاند كه اين امر موجب ميشود تا شرايط دريافت اين وام كه يكي از ملزومات براي شروع زندگي زوجين به حساب ميآيد، سختتر از گذشته شود. كسر 400 هزار توماني به بهانه كارمزد و ماليات و بلوكه در حساب شخصي زوجين كه ديگر بماند.
بايد در اين پروسه قرار گرفت تا به جرئت فهميد اينكه ميگويند عطايش را به لقايش بخشيدم چه معنايي ميدهد! شايد اگر فرزندان مسئولان نيز خود براي ازدواج با انواع مشكلات مادي و معنوي دست و پنجه نرم ميكردند، همانند ساير قوانيني كه تسهيلكننده فرايند زندگي آنان ميشد، (از قبيل سربازي و تحصيل و...) امكان بهرهمندي از شرايط سادهتري براي وام ازدواج داشتند. البته شايد اين هم يك نوع سياستي است كه ما قادر به درك آن نيستيم، به هر حال هستند جوانان پر مشغلهاي كه با شنيدن چنين پروسههاي طولاني براي دريافت يك وام، ترجيح بدهند، پاشنه كفش خود را ور نكشند و از خير اين وام بگذرند. چه چيزي هم بهتر از اين؟! البته به نفع دولت!
پس باشد كه همواره شاهد پروسههاي طولانيتر و سختتري در زمينه اعطاي وام ازدواج باشيم!