نويسنده: حميرا ورمقاني*
يكي از درگيريهاي ذهني افراد، مقابله مؤثر و كارآمد با مسائل و مشكلاتي است كه هر روزه با آن مواجه هستند. بشر هميشه در پي داشتن بهترين و ايدهآلترين شرايط در زندگي است. افراد براي رسيدن به اين ايدهآل بايد هر روز تعداد بيشماري از مسئلهها و مشكلاتي را حل كنند كه با آنها روبهرو ميشوند. البته مسائل و مشكلات زماني ايجاد ميشوند كه بين وضعيت ايدهآل و انتظارات فرد با دنياي واقعيشان فاصله زيادي باشد. چنانچه افراد مسائل و مشكلات را به درستي حل و فصل كنند به زندگي مطلوب و ايدهآل خود ميرسند اما اگر نتوانند آنها را حل كنند با ايدهآل خود فاصله پيدا ميكنند و شرايط برايشان دشوار ميشود. در چنين مواقعي انگيزه، اعتماد به نفس و كارايي فرد افت ميكند. افراد ناچارند براي دستيابي به شرايط مطلوب مهارتهايي از جمله مهارت حل مسئله را بياموزند.
يادگيري مهارت حل مسئله نياز جدي به تمرين كردن دارد و تنها خواندن كافي نيست، زيرا حل مسئله يك مهارت است و مهارت فقط با تمرين و تكرار به دست ميآيد. امروزه مهارت حل مسئله در محيطهاي كاري، آموزشي و خانوادگي، مشكلات بين فردي و حتي تعارضات درونفردي بسياري از مشكلات را به آساني حل ميكند. به عبارتي حل مسئله علاوه بر جنبه آموزشي، يك راهبرد اثربخش است و افراد ميتوانند خودشان حلكنندگان مشكلاتشان باشند.
نكته اساسي در يادگيري مهارت حل مسئله اين است كه به خود و توانايي خود ايمان داشته باشيد و بدانيد كه در حل مسئله ميتوانيد موفق عمل كنيد. مشكل اصلي ناتواني در يافتن پاسخهاي اصولي و درست براي مشكلات و موقعيتهاي زندگي است. گاهي ديده شده كه افراد به مشكلات هميشه به يك شيوه رايج، تكراري و قديمي پاسخ ميدهند كه همين خشك و غيرمنعطف بودن پاسخها موجب تداوم مشكل و حتي ايجاد مشكلات جديدتري ميشود.
مهارت حل مسئله عبارت است از مجموعه گامهايي كه براي حل موفقيتآميز و اصولي يك مسئله يا مشكل طي ميشود. بعد از يادگيري مراحل، متوجه سادگي و در عين حال كاربرد بالاي اين مهارت خواهيد شد. اين مهارت شامل مراحل زير است:
- تعريف دقيق مشكل يا مسئله
- بارش فكري يا خلق و توليد راه حلها
- ارزيابي راه حلها
- اجراي راه حلها
مرحله اول در مهارت حل مسئله، توصيف و تعريف دقيق مشكل يا مسئله است. در اين مرحله، توصيف دقيق و ريز، مد نظر است. نبايد يك مسئله به طور كلي و مبهم بيان شود بلكه بايد دقيقاً به همان چيزي اشاره كرد كه باعث بههم ريختن و ايجاد درگيري و تنش شده است. مثلاً اگر در ارتباط با دوست مشكلي داريد دقيقاً بگوييد چه مسئلهاي وجود دارد. اكنون وارد گام دوم مهارت حل مسئله يعني بارش فكري راه حلها، توليد و خلق راه حلهاي متعدد ميشويم. علت اينكه نام اين مرحله بارش فكري است اين است كه افراد بايد هر راه حل و راهبردي را كه به ذهنشان ميرسد، حتي اگر خندهدار و غيركاربردي باشد بيان كنند. هدف اين مرحله فعال شدن ذهن و به عبارتي خلاقيت است. اينكه بتوانيد راه حلهاي متعدد و جديدي را حتي اگر فضايي باشد توليد كنيد. با اين كار از شر راه حلهاي تاريك، تكراري، غيركاربردي و بيسرانجام رها ميشويد. فراموش نكنيد كه اگر مشكل يا مسئله فردي نيست و در رابطه با دو يا چند نفر است حتماً بايد تمام افراد به خلق، توليد و پيشنهاد راه حل بپردازند.
يك نكته براي تسلط بر مهارت حل مسئله اين است كه، افراد به اين واقعيت برسند كه زندگي متشكل از مجموعه مسائل و حتي مشكلات است، كه مستلزم پاسخ و ارائه راه حلهايي است. اين مهارت مستلزم تمرينهاي بسياري است تا مهارت كامل ملكه وجود افراد شود. نكته مهم اين مرحله در ارتباط با زوجها اين است، زماني كه در اين مرحله زوجها به دنبال كدورتهاي قديمي يا اهداف شخصي هستند و هر لحظه به جاي خلق راه حل به دنبال عيبجويي از هم يا مسخره كردن راه حلهاي فرد مقابل هستند، فرآيند حل مسئله قطعاً محكوم به شكست است.
پس بهتر است براي حل مسئله، زوجها در عين انعطاف و همكاري، در راستاي اهداف معقول مشترك، به خلق راه حل بپردازند. هر چه راه حل بيشتري را پيشنهاد دهيد احتمال حل مشكل بيشتر است. زماني كه راه حلها كم هستند احتمال حل موفقيت آميز مشكل محدودتر است. همه افراد بايد راه حل ارائه دهند و نبايد هيچ گونه قضاوت ارزشي انجام دهند. راه حلهاي ارائه شده را يادداشت كنيد. حتي ميتوانيد از تركيب چند راه حل، يك راه حل جديد ارائه دهيد. پس از اين وارد مرحله سوم يعني ارزيابي راه حلها ميشويم. ارزيابي راه حلها يعني سبك و سنگين كردن راه حلها.همه افراد با ترازو آشنا هستند. در اين مرحله همه بايد يك ترازو در ذهنشان داشته باشند و براي هر راه حل يك ترازو در نظر بگيرند و مزايا و معايب هر راه حل را در كفههاي ترازو قرار دهند. يعني در يك كفه ترازو مزايا و در كفه ديگر معايب را قرار دهند.
در نهايت راه حلي را انتخاب كنند كه سنگيني كفه مزايايش بيشتر است. حواستان باشد راه حلي مزايايش بيشتر است كه بتواند نيازهاي همه افراد دخيل در مشكل را پوشش دهد و تنها به نفع يك نفر نباشد. ضمناً مزاياي راه حل هر چه بلند مدتتر باشد آن راه حل احتمال بيشتري دارد كه مسئله يا مشكل را حل كند. چنانچه تعداد راه حلهايي كه مزاياي زيادي دارند براي شما حاصل شد، راه حلي انتخاب ميشود كه بيشترين مزاياي بلندمدت را داراست.
اكنون وقت آن رسيده كه وارد مرحله آخر يعني اجرا و پيادهسازي راه حل شويم. در اين مرحله راه حل انتخاب شده را به مرحله اجرا ميرسانيد و با برنامهريزي مناسب به كار ميگيريد.
چنانچه راه حل مورد نظر، شما را به نتيجه دلخواه برساند، مهارت حل مسئله در اينجا به اتمام ميرسد ولي اگر راه حل را اجرا كرده اما به حل مسئله نرسيديد، دوباره به مرحله قبل برگرديد و راه حل بعدي كه بيشترين مزايا دارد را انتخاب و آن راه حل را عملي و پياده كنيد.
گاهي ديده ميشود كه افراد در حل مسئله به مشكل برميخورند و نه تنها مشكل حل نميشود بلكه بر شدت و وخامت آن نيز افزوده ميشود. در چنين مواردي به نظرتان چه چيزي باعث بروز اين مشكلات شده است؟ احتمال دارد يك يا چند مورد از موارد زير علت آن باشد. در مرحله اول ممكن است فرد نتوانسته مسئله يا مشكل را به طور دقيق و جزئي تعريف و مشخص كند و يك مشكل كلي و مبهم را در نظر گرفته است. در مرحله دوم ممكن است افراد يا راه حل كمي توليد كردهاند يا همچنان به راه حلهاي قديمي متوسل شدهاند. در مرحله سوم ممكن است ارزيابي درست و كاملي از راه حلها صورت نگرفته، مثلاً راه حلي انتخاب شده كه آسانتر بوده و مزايا و معايبش در نظر گرفته نشده است. نهايتاً در مرحله آخر راه حل انتخاب شده را يا پياده يا به طور صحيح اجرا نكردهاند. مثلاً بارها در زوجها ديده شده، هنگامي كه يكي از طرفين در اجراي راه حل به هر دليلي كوتاهي ميكند نفر دوم هم با لجبازي در اجراي راه حل كوتاهي ميكند.
*دانشجوي دكتراي تخصصي روانشناسي