نويسنده: پريناز مهرابي
در جريان چالشها و مصائب امروزي دنياي مدرن و پيشرفته هر روزه با مسائل و مشكلات و چالشهايي مواجه ميشويم. اين جريانها ديگر محدوده سني نميشناسد، از همان دوره كودكي و دبستان آغاز ميشود تا آن پيرمرد بازنشسته، همگي به اندازه خودمان با اين مصائب و چالشها درگير هستيم. مثلاً از همان كودك دبستاني گرفته كه نگران مشكلات درسي و مدرسه و... است تا پيرمردي كه سن و سالي دارد. همگي به مقدار متفاوتي با مشكلات مواجه هستيم. اما به صورت كلي دستهبندي كه براي ارائه راه حل مشكلات وجود دارد به دو دسته تقسيم ميشود، روش مسئلهمدار، روش هيجانمدار.
روش مسئلهمدار
فرد وقتي از اين راه استفاده ميكند، در واقع به دنبال حل منطقي و عقلاني مشكلات خويش بوده و از احساساتي شدن يا شكلگيري درگيري هيجاني در خود اجتناب ميكند. اين روش بسيار سودمند است و معمولاً آسيب كمتري به افراد ميرساند.
روش هيجانمدار
اين روش همانطور كه مشخص است بر پايهاي از هيجانها استوار و در كل شامل دو بعد مثبت و منفي از نشانههاي واكنش هيجان مدار به شكل مثبت خنده و شوخي، گريه و... است يا در شكل منفي آن رفتارهايي مانند پرخاشگري و داد و بيداد، رو آوردن به مواد مخدر، استفاده از تفريحات كاذب و سرگرمكننده و... كه در استفاده از اين روش دوم فرد مشكل را حل نميكند بلكه در صدد رفع آن به صورت موقتي يا سركوب و ناديده گرفتن مشكل برميآيد. حتي بعد از مدتي به دليل حل نشدن اصل مشكل ممكن است او دچار استرس، اضطراب و نااميدي شود.
اميد و سعه صدر براي حل مشكلات
البته نكته مهم ديگري كه افراد هنگام مشكلات با آن مواجه ميشوند، تفاوتهاي فردي، اجتماعي، محيطي و فرهنگي در سطح هر خانواده است. به دليل وجود همين تفاوتهاي فردي است كه نميتوان يك يا چند راهكار مشخص براي حل يا رويارويي با مشكلات برگزيد. در واقع بايد به افراد بياموزيم به جاي استفاده از راهكارهاي كليشهاي و عمومي، با كمك آموزش و يادگيري مهارت حل مسئله، افزايش احساس اميدواري، خودباوري، اعتماد به نفس، حل مشكلات با راههاي متفاوت را ياد بگيرند. به آنها نشان دهيم و سعي كنيم آنها را به اين باور برسانيم كه به تعداد افراد ساكن روي كره زمين راهكار براي حل مسائل وجود دارد و افراد با اميدواري و سعه صدر و داشتن صبر، تلاش و پشتكار ميتوانند راه حل منحصر به فردي براي مشكلاتشان بيابند.
رسيدگي سريع به مشكلات
معمولاً در سطح خانوادههاي ما به ندرت بحث از مهارت حل مسئله پيش ميآيد، چون زماني كه مشكلي به وجود ميآيد همانطور كه گفته شد عدهاي آن را سركوب كرده و ناديده ميگيريم، يا از روشها و راهكارهايي استفاده ميكنيم كه همانند داروهاي مسكن و آرامبخش عمل كرده و مشكل را به صورت موقت حل ميكنند و بعد از مدت كوتاهي دوباره مشكل ما به قوت سر جاي خود باقي است و حتي چه بسا بزرگتر و وخيمتر نيز شده باشد. چون راه علاج برخي مشكلات، اقدام و رسيدگي سريع نسبت به آنهاست نه گذر زمان.
ولي در اولين قدم بهترين راهكار پذيرفتن و درك مشكلي است كه براي ما پيش آمده باشد. در گام بعد بايد سعي كنيم رويكرد و راه چارهاي براي مشكلمان بيابيم كه براي انجام بهتر اين كار بايد تعريف دقيقي از مسئله و مشكل خود داشته باشيم، بدون دخالت دادن و تمركز روي افكار و باورهاي منفي يا تفكرات قالبي كه از تجربيات و دوران گذشته ما بر جا مانده است. بعد از اينكه مشكل را پذيرفته و درك و تعريف دقيق و درستي از آن داشتيم بهترين كار به دست آوردن و يافتن بهترين راه حل است. انتخاب اين راه حل با توجه به ويژگيهاي فرد انجام ميشود، ويژگيهايي از قبيل استعدادها و تواناييها و مهارتها.
براي حل مسائل بايد اميدوار بود
گام اول براي فردي كه دچار يك بيماري سخت يا لاعلاج شده پذيرش مشكل خود است، اينكه اين مشكل است پس قابل حل است و علم امروزه نيز پيشرفتها و راه حلهايي زيادي را براي حل آن ارائه ميدهد. اين فرد بايد در گام بعد دنبال راه حلهايي براي افزايش اعتماد به نفس و خودباوري و حفظ آرامش در وجود خود باشد.
در واقع بايد به اين ديدگاه برسيم كه ما توان مقابله با مشكلات را داريم و با تمام قدرت و اميد براي حل شدن آنها گام برميداريم. بهتر است به افراد مختلف شيوههاي متفاوت تمركز بر استعدادها و تواناييها را بياموزيم، در واقع با آموزش راه حل مناسب براي حل مشكلات و با كمك مهارتهاي فردي، توانايي خود را همانند نردباني استوار بدانيم كه ميتوان براي حل و فصل مشكلات از آن بهره برد.
دروني كردن مهارت حل مسئله در وجود كودكان
با آموزش مهارت حل مسئله از دوران كودكي به فرزندانمان و استفاده و اجراي آن در بطن زندگي و خانواده خود الگويي براي حل مسئله را در وجود آنها دروني كنيم. در واقع هر چه از دوران زندگي ما ميگذرد و به سنين بالاتري ميرسيم و پختگي بيشتري پيدا ميكنيم، از تعداد مشكلات ما كاسته نميشود، بلكه حتي كارها و مسائل و دغدغههاي ما بيشتر ميشود و در اينجا باز هم به اهميت مهارت حل مسئله ميرسيم كه امروزه همانند يادگيري خيلي از مهارتهاي ديگر واجب شده است. ديد ما به مسائل مختلف ميتواند دنيايمان را عوض كند. به قول سهراب سپهري، چشمها را بايد شست و جور ديگر بايد ديد و باز به قول آندره ژيد نويسنده فرانسوي، اهميت بايد در نگاه تو باشد نه در آن چيزي كه مينگري....
در واقع با كمك تمام راه حلهاي ارائه شده نتيجه ميگيريم كه در دنياي امروز بسياري از دغدغهها براي افراد متعددي وجود دارد. بهترين راه براي حل آنها هم فراگيري مهارت حل مسئله و تغيير ديد خودمان نسبت به بسياري از موضوعاتي است كه برايمان اتفاق ميافتد است تا بتوانيم ميزان سلامت رواني و شاد زيستن را در زندگي خود بالا ببريم. در نهايت بهترين اقدامات براي حل مشكلات و مسائل ما برنامهريزي در انجام آنها و سپس برگزيدن بهترين راه حل است.
مشكلات را در زمان حال بررسي كنيم
نكته پاياني اينكه از تفكرات منفي و قالبي كه از جريانها و اتفاقات مشابه در مشكلات و دغدغهها و تجربيات گذشته زندگي خودمان داريم، بپرهيزيم و آنها را كنار بگذاريم. بهتر است فقط مشكلات را در زمان حال بررسي كنيم. با افراد داراي صلاحيت در زندگي مشورت كنيم و از سرزنش كردن يا تلقين نسبت به عدم توانايي خود در انجام كاري يا مواجه با حل مشكل شيوه تفكر خود را تغيير بدهيم و به دنبال تواناييها و استعدادهاي مثبت در وجود خودمان باشيم. حتي اگر از عهده پيدا كردن اين تواناييها در خود برنميآييم، به مشاوران و روانشناسان رو بياوريم و در گذر از اين راه از آنها نيز كمك بگيريم.