دو ماه پيش با تيري آنري مصاحبه کردم و وقتي گپوگفتمان به ليونل مسي رسيد، حتي اين فوتباليست فوقالعاده فرانسوي هم براي پيدا کردن واژههايي مناسب براي توصيف همبازي سابقش دچار دردسر شد. آنري به من گفت: «وقتي در يک جلسه تمرين داور بازي، حالا هر کسي که بود، يک آفسايد نادرست اعلام ميکرد يا يک سوت اشتباه به ضرر مسي ميزد، او به قدري خشمگين ميشد که اين ناعدالتي را با دويدنهاي ديوانهوارش در زمين، با پس گرفتن توپ از تيم مقابل و دريبل زدن کل بازيکنان روبهرويش و چسباندن توپ به تور دروازه پاسخ ميداد، آنقدر اين کار را تکرار ميکرد تا بالاخره آرام بگيرد.» نتيجه اخلاقياي که من از داستان آنري گرفتم شباهت مسي با بروس بنر هالک شگفتانگيز بود.
آنري گفت: «بهتره خشمگينش نکنيد، چون باورتون نميشه وقتي خشمگين ميشه بدل به چه موجودي ميشه.» چنين لحظاتي معمولاً از چشم مطبوعات به دور است، اما همتيميهاي مسي بارها آن را ديدهاند و حالا که تکليف يک الکلاسيکوي ديگر روشن شده شايد بد نبود مارسلو هم يکبار در تمرينات مسي را ديده بود و درسي ازش گرفته بود. مارسلو فوتباليستي فوقالعاده و پسر خيلي خوبي است، اما من فقط چيزي را بيان ميکنم که چشمانم ديدند، اينکه او دقيقاً وقتي با آرنج به صورت مسي ضربه زد ميدانست چه کار ميکند. وقتي او با دهاني پاره شده روي زمين افتاده بود و خون از صورتش ميچکيد، وقتي او مجبور شد با گاز استريلي در دهانش به بازي ادامه دهد تا شدت خونريزي مجبورش نکند از زمين بيرون برود.
مسي چه واکنشي نشان داد و چه سر و صدايي به پا کرد؟ آيا سر داور فرياد کشيد؟ آيا دنبال انتقام از مارسلو گشت؟ نه، نه و نه، اما اتفاقي که بعد از اين ضربه آرنج مارسلو افتاد همان لحظهاي بود که دکتر بنر به هالک تبديل ميشود، لحظهاي که مسي به ناگاه زنده شد و رئال بهاي خشم او را پرداخت. اولين باري که من با مسي مصاحبه کردم به سال 2006 برميگردد. به عنوان يک اسکاتلندي آتشمزاج يکي از اولين سؤالهايي که از او کردم واکنشش به خطاهاي پرتعدادي که رويش انجام ميشد، بود. از او پرسيدم چرا دنبال انتقام در زمين نميرود و با بازيکناني که لگدمالش ميکنند، همانجا تسويهحساب نميکند؟ پاسخش جالب بود: «من آنقدر درگير بازيم که خيلي سخت چيزي حس ميکنم و فقط و فقط به اين فکر ميکنم که توپ را پس و اينجور انتقام بگيرم.» در الکلاسيکوي يکشنبه شب پاسخ مسي به ضربه آرنج مارسلو يکي از زيباترين گلهايش در تاريخ کلاسيکوهايش بود. پس اين درس را به گوش بگيريد: «هرگز مسي را خشمگين نکنيد، چون مسي خشمگين عاقبت خوبي برايتان نخواهد داشت.»