سعيد احمديان
وزنهبرداري بهعنوان موفقترين رشته المپيك، پس از مسابقات ريو با حاشيههاي زيادي روبهرو شده كه سبب شده خيليها نسبت به آينده اين رشته نگران شوند. عدم حضور كيانوش رستمي در اردو به دليل اختلاف با انوشيرواني سرمربي تيم ملي، قهر سهراب مرادي و بيانگيزه شدن بهداد سليمي به دليل مشكلات و كمبودهايي كه در اردو وجود دارد، زنگ خطر را براي پولادمردان به صدا در آورده است. در گفتوگو با كوروش باقري سرمربي سابق تيم ملي وزنهبرداري دلايل اين حاشيهها را بررسي كردهايم.
در رابطه با وضعيت حاكم بر وزنهبرداري متأسفانه بعد از المپيك اتفاقاتي افتاد و شرايط خوبي براي اين رشته حاكم نيست آن هم رشتهاي كه در المپيك بهترين عملكرد را داشت؛ در اين رابطه صحبت كنيد چه اتفاقي افتاد؟ چرا وزنهبرداري به اين وضعيت رسيده؟اولاً وزنهبرداري با توجه به پيشينهاي كه دارد طبيعي است در هر مقطعي علاقهمندان به ورزش خصوصاً وزنهبرداري و كل مردم انتظار داشته باشند كه روند رو به رشد و شرايط مناسبي را داشته باشد. اگر بخواهيم راجعبه مسائل وزنهبرداري صحبت كنيم اتفاقات خوبي افتاده اما متأسفانه اتفاقات بد هم ميافتد و ميشود با توجه به برخي از تحركاتي كه صورت ميگيرد پيشبيني كرد كه به چه سمتي ميرويم و متأسفانه با وضعيتي كه هست ميتوان پيشبيني كرد كه آينده خوبي در انتظار اين رشته نيست. به عنوان نمونه ما اخيراً در نوجوانان جهان نايب قهرمان شديم؛ نايب قهرماني نتيجه خوبي است، نتيجه بدي نيست. به هر حال بايد تبريك گفت به كادر فني و دوستان نوجواني كه آنجا حضور پيدا كردند. اين يك نكته مثبت است اما در بين ليست بهترينهاي نوجوانان جهان كه بر اساس ركوردها اعلام شده، در بين 30 نفر اول هم يك ايراني نيست! اين يك علامت و هشدار بد براي وزنهبرداري است. دقيقاً زنگ خطر است، سال گذشته در رده جوانان قهرمان دنيا شديم بدون اينكه حتي يك طلا داشته باشيم و باز متأسفانه در 20نفر اول جوانان جهان از نظر ميزان ركورد حتي يك ايراني نميبينيم. اين در حالي است كه وزنهبرداري يك رشته ركوردي است و با توجه به ركوردهايي كه بچهها دارند، ميتوانيم آينده را پيشبيني كنيم، چون نوجوانان و جوانان پشتوانه تيم بزرگسالان هستند.
منظورتان اين است كه به خاطر سطح پايين مسابقات، ما توانستهايم روي سكو برويم؟بله، قهرمان نوجوانان جهان مي شويم ولي وقتي ركوردها پايين باشد، در 30 نفر اول متأسفانه حتي يك ايراني هم نميبينيم، اين يك موضوعي است كه فدراسيون به آن نميپردازد. اين وزنهبرداران قرار است چهار روز ديگر بزرگسالان ما را ساپورت كنند، اين باعث ميشود كار ما در آينده سختتر شود. امروز اگر در المپيك مدال گرفتيم حاصل يك پروسه بزرگ و طولاني بوده و بچه ها از ردههاي پايه و پله به پله بالا آمدهاند و سبب شده امروز كيانوش رستمي و سهراب مرادي در المپيك مدال طلا بگيرند. زحمات اين فدراسيون در موفقيت هاي وزنه برداري بيتأثير نيست، ولي مطمئن باشيد كه اين زحمات حداقل است، مخصوصاً اينكه ببينيم كيانوش رستمي خودش تمرين ميكند، البته درست و غلطش بحث ديگري است، متأسفانه علائمي را ميبينيم كه خيلي خوشايند نيست براي وزنهبرداري دليلش هم چيزي كه به ذهن من ميرسد اين است كه مديريت فدراسيون با كادر فني فكر ميكنم دو فضاي جداگانه را نگاه ميكنند.
دليل اينكه در فدراسيون وزنهبرداري شرايط مناسبي براي ملي پوشان بعد از المپيك فراهم نميشود، چيست؟ مديريت فدراسيون دنبال اين است كه به هر شكل ممكن شده يك پست در فدراسيون جهاني بگيرد و براي اين كار هم برنامههايي را پيش ميبرد. البته پست گرفتن ميتواند كمك كند ولي به چه قيمتي؟ ما در يك سال در سال 1395دو بار جام فجر را برگزار ميكنيم، برگزاري جام فجر هزينهبر است و با توجه به هزينههايي كه اينجا ميشود، در جاهاي ديگر مثلاً اردوي تيم ملي پول كم ميآوريم و فقط خورشت به ورزشكارانمان ميدهيم يا مثلاً سهراب مرادي و بهداد سليمي به دليل اينكه حقوق نگرفتند و وضعيت اردو مناسب نيست از اردو ميروند.
يعني مديريت فدراسيون با برگزاري اين مسابقات و غفلت از رسيدگي به تيمهاي ملي، به دنبال اين است رزومهاش را براي گرفتن پست در فدراسيون جهاني پر كند؟چرا جام فجر دو بار برگزار شده؟ دوستان جوابشان خيلي جالب است، ميگويند كه ما خرداد برگزار كرديم 2016 بوده، بهمن ماه برگزار كرديم 2017 بوده اما سؤالم اين است شما وقتي بودجه يك سال را ميخواهيد ببنديد مگر براساس سال ميلادي ميبنديد؟ مگر بودجه براي تنها يك جام فجر بيشتر نيست؟ وقتي دو بار برگزار ميشود شما مجبوريد از جاهاي ديگر برداريد، براي برگزاركردن دومين دوره جام فجر كه هزينه ميلياردي دارد، هزينه كنيد، آن وقت برگزاري اردوها دچار مشكل ميشود. تنها دليلش اين است كه رئيس فدراسيون به دنبال اين است به هر شكل كمكم آرا را جمع كند براي اينكه بتواند به يك پستي در فدراسيون جهاني برسد. شما ببينيد كه كيفيت جام فجر در بهمن ماه كه برگزار شده فوقالعاده نازل است. تيمهايي كه آمدند معمولاً با يكي دو وزنهبردار آمدند و نتيجه مسابقات هم در سايت فدراسيون جهاني هست. بعضي از اوزان فقط دو نفر داريم يعني نفر سومي وجود ندارد، اين نشان ميدهد هدف از برگزاري اين مسابقات، وزنهبرداري نيست. منافع ملي نيست و كاملاً شخصي است، اين آقا دنبال اين است به هر قيمتي كه شده پست بگيرد. اول گفتم كسي منافاتي ندارد با اينكه يك ايراني پست بگيرد، همه خوشحال ميشويم اما يكي دو سؤال پيش ميآيد. اين رئيس فدراسيون در هشت سال يا 12 سالي كه دبير كل فدراسيون بوده، چه سودي براي ايران داشته؟ ايشان ميگويد فرض محال را بر اين بگذاريم كه فردا رئيس فدراسيون جهاني شود بگويند چه استفادهاي براي ايران اين كار دارد، چه هدفي دارد كه مهمتر از اين است كه شما اردوي تيم ملي را رها كنيد و سهراب مرادي به دليل نبود غذا و نگرفتن حقوق برود. تا حرفي زده ميشود ميگويند كميته المپيك بودجه نداده پس شما خودتان چه كاره هستيد؟ شما كه مدعي هستيد، مدير هستيد، فقط ميخواهيد هزينه كنيد؛ اينها مسائلي است كه من فكر ميكنم دوستانمان در وزارت ورزش يا حتي كميته المپيك به شكل مستقيم ميتوانند بر آن نظارت داشته باشند.
يعني براي مديريت فعلي فدراسيون وزنهبرداري منافع شخصي بر منافع ملي اولويت دارد؟ بله، اينقدر مسائل شخصي برايشان مهم است كه مسابقات نوجوانان در تايلند در حال برگزاري است، رئيس محترم آنجا تشريف دارد و همزمان در كرواسي قهرمانان بزرگسالان اروپا برگزار ميشود، صرف اينكه خودش را نشان بدهد، از آنجا بليت دو سره ميگيرد و به كرواسي ميرود و مدال كسي كه ركورد بهداد را زده، به گردنش مياندازد و دوباره به تايلند برميگردد. اگر مشكل هزينه داريد، اين سفرها هزينه ندارد؟ چه استفادهاي دارد اين كار شما؟ اينها چيزهايي است كه بايد جواب داده شود. من فكر ميكنم اين رفتارها خيلي عادي نيست.
راهكارتان براي اينكه وزنهبرداري از اين وضعيت در بيايد و شرايط ايدهآل را پيدا كند، به عنوان يكي از پيشكسوتان، قهرمانان و سرمربي سابق تيم چيست؟ اول از همه رئيس فدراسيون، يك مقدار به شعارهايي كه روز اول داده برگردد، بازنگري كند و ببيند با چه شعارهايي آمده كه خيلي از دوستاني كه كنارش بودند در اين يكي دو ساله همه جلويش ايستادند؟ اين نشان ميدهد كه ايشان برنامهاي را كه در ابتدا جلوي پيشكسوتان وزنهبرداري بيان كرده، خودش قائل به رفتن در آن مسير نبوده و شعاري بوده است. ايشان تجربيات خيلي خوبي دارد ولي دقيقاً نكته اين است كه اين آقا بايد يك مقداري تجديدنظر كند در سياستهايش و بداند كه صرفاً گرفتن پست در فدراسيون جهاني نميتواند راهگشاي وزنهبرداري ايران باشد، هزينهها را به تيمهاي ملي سوق بدهد، به هيئتهاي استاني. ويترين هر فدراسيون تيم ملياش است. وقتي قرار باشد آنجا مشكلي پيش بيايد ناخودآگاه نااميدي بين آن خانواده ايجاد ميشود. هيئتهاي وزنهبرداري مختلف وقتي ميبينند تيم ملي به اين شكل اداره ميشود ناخودآگاه دلسرد ميشوند. من فكر ميكنم توجه و تمركز رئيس و برنامههايش يك مقدار بيشتري بايد به سمت تيمهاي ملي برگردد.