نویسنده: مصطفي سيلاخوريكاردر
همانگونه كه مستحضر هستيد سالهاي متمادي است كه رهبري عزيز شعار اقتصاد مقاومتي را اعلام ميكنند اما مسئولان در شرايط كنوني تمام افكارشان معطوف به جايي شده كه اين حرفها ديده نخواهد شد ولي بدانيد معضلاتي كه امروز كشور با آن روبهرو است دقيقاً يك به يك مواردي است كه طي سالهاي اخير توسط رهبري به مسئولان گوشزد شد. مطلبي كه بيش از هر چيز موجب تعجب اين حقير شده آن است كه در انتهاي سال 95 كه رهبري بر عدم رضايت كافي در مورد مقوله اقتصاد مقاومتي تأكيد داشتهاند و اين امر در سال جديد با نامگذاري همان اقتصاد مقاومتي همراه شد، جاي سؤال است كه واقعاً مديران ارشد اجرايي با چه استدلالي بدون آنكه از خود بپرسند كوتاهي در چه بخشهايي بوده كه براي بار سوم اين شعار توسط رهبري بيان ميشود، خيلي با اعتماد به نفس بلافاصله دستورالعملهاي آن را براي تمامي بخشها ابلاغ ميكنند.
آيا بهتر نبود كميتهاي تشكيل دهند تا به ريشهيابي دلايل عدم اجراي اين مقوله پرداخته شود و بعد از شناسايي علل و برطرف كردن آن اقدام به ابلاغ دستورالعملهايي كنيم كه چه بسا هنوز آگاهي كامل از ماهيت اصلي كه در بطن اين كتاب دو كلمهاي است نداشته باشيم.
اگر تنها در سالهاي گذشته به تبعات ناشي از تفاسير سليقهاي مديران ارشد از آنچه نسبت به آن هيچ درك درستي ندارند نگاه كنيم (اقداماتي چون تعديل نيرو يا حذف وعدههاي غذايي و...) در مييابيم كه ابتدا مديران بخش دولتي را بايد آموزش داد. اگر مفهوم اقتصاد مقاومتي را بدانيم و اجرا سازيم ديگر هر فرد بيكفايت و بيسوادي كه در حال حاضر قصد ندارد جاي خود را به جوانان بدهد ناخودآگاه كنار خواهد رفت چرا كه اين كتاب دو كلمهاي مختص يك دوره محدود و براي يكسري از نهادها نيست. اقتصاد مقاومتي در واقع الگوي رفتاري را معرفي ميكند كه براي تمام اقشار جامعه متناسب با جايگاه اجتماعي آنان است.
نكته اصلي در فهم ماهيت اين واژه است كه رهبري اقتصاد مقاومتي و اجراي آن را در خطاب به تمام آحاد جامعه از مسئولان ارشد اجرايي گرفته تا مردم جامعه، بيان فرمودند. با اين تفاوت كه اقدامات هر فرد بنا به موقعيتهاي وي در جامعه متفاوت است، به عنوان مثال براي برخي مسئولان فرمان احياي توليدات داخلي و براي مردم جامعه در بخشي صبر و تحمل بيشتر در مقابل فشار اقتصادي يا حمايت از محصولات داخلي و... است، لذا كلمه اقتصاد موجود در اين درياي عظيم مفاهيم علمي، موجب نشود كه فقط مختص بخش اقتصاد كشور بدانند و ساير مسئولان خود را مجزا بدانند. در حالي كه اين فرمان براي بخش بخش كل كشور صادر شده است.
اقتصاد مقاومتي كتابي است كه هر سطرش براي هر سال و نيز براي هر فرد، تفسير و مفهوم مختص شرايط هر زمان را روشن ميسازد.
همانگونه كه بيان شد اين شعار براي تمام اقشار جامعه متناسب با شرايط اجتماعي متفاوت است اما يك مطلب واحد آن است كه با توجه به معني كلمه اقتصاد (متعادل نگه داشتن، ميانه نگه داشتن) بوده است، هر فرد با توجه به جايگاه خود (در جايگاه مسئول يك خانواده تا مسئول يك وزارتخانه) با آيندهنگري دقيق، تصميماتي را براي زمان حال اتخاذ كند و اقداماتي را انجام دهد كه در تلاطمهاي پيش رو از تنشهاي فرهنگي تا سياسي و اقتصادي قادر باشد مجموعه تحت مسئوليت خود را در دشوارترين شرايط آينده با اقدامات صحيح حال متعادل نگه دارد. اينكه در تشريح اقتصاد مقاومتي توجه به توليدات داخلي و جذب سرمايهگذاران و... خلاصه ميشود بايد بيان كرد كه اينها تنها يكي از هزاران اقداماتي است كه موجب تحقق و اجراي اقتصاد مقاومتي در آن بخش مدنظر قرار ميگيرد.